درفاصله ها اگردر قسمت های نخست خانواده حاج رضا به عنوان الگو مطرح بود ومی شد خطاهای رفتاری محسن وسعید را در کنار آن توجیح کرد  وچنین گفت که بناست دونوع رفتار یکی غلط ودیگری درست به بیننده ارائه شود اما چند قسمتی است که به بهانه سفر حاج رضای کم رنگ نیز از صحنه خارج شده وما  فقط شاهد محسن به ظاهر مذهبی وکاری ودر واقع شخصیتی که به راحتی بازنی نامحرم به بهانه کمک در ارتباط تنگا تنگ است و بیکارکه فقط به دنبال گمشده نامزد سابق خود است  وسعیدی معلوم الحال  مواجه هستیم ومشخص نیست بیننده خصوصا جوان در نفی این  رفتارهااز  کدام شخصیت می خواهد الگو بگیرد بماند که مصداق خارجی برای شخصیتی چون محسن که جبهه ای واهل مسجد در عین حال با زنی نامحرم حشر ونشر داشته باشد در جامعه نمی توان یافت در واقع  فیلمساز اگر ظاهر مذهبی را از محسن می گرفت صادقانه وراحتتر فیلم می ساخت وبه اهل جبهه ومسجدیها نیز توهین نمی شد اگر دینداران ارائه چنین تصویر مغشوش ومغلوط از خود ومذهب ومرام خود را نخواهند ببینند چگونه وبه چه کسی بگویند ؟ مذهب در فیلم فاصله ها بازیچه دست فیلم ساز شده است که هم سکولاریسم را بانقش سعیداز طرفی  وهم مذهب گریزی را با نقش محسن به جامعه القا می کند