سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این روزها در زبان سیاسیون دو اصطلاح انحراف وفتنه زیاد به کارگرفته می شود وبرخی از پیوند باطنی این دو جریان خبر می دهند  ودر غالب تحلیل ها فتنه وانحراف دو مشکل عمده سیاست وجامعه ما که منشا بحران بوده یا خواهند بود معرفی می شوند

 وبه تبع افرادی به عنوان محور فتنه وافرادی محور انحراف نام برده می شود اما آیا براستی عمده ترین مشکل سیاسی اجتماعی ما این دو گروه یا جناح وباند سیاسی هستند ویا این که فتنه وانحراف بیش از آن که علت باشد معلول هستند ؟

 ومشکل اساسی جامعه درجای دیگری است  به نظر می رسد غلو کردن در نقش انحراف وفتنه وندیدن عوامل اصلی خود نوعی غفلت از وضعیت فعلی جامعه است وانحراف یا فتنه دو معضلی هستند که در بستر های مناسب خود بروز وظهور می کنند

ومهم تر از خود این ها زمینه وعوامل میدان دهنده وپدید آورنده انحراف وفتنه هستند وبهتر است به جای تکیه بر معلول ها بر علت ها توجه شود که چرا وچگونه فتنه وانحراف ظهور ورشد می کنند انحراف وفتنه علاوه بر ظهورات سیاسی دارای مبانی فکری وفرهنگی است.

 وباید دید چرا این مبانی به حدی قدرت گرفته که به عنوان خطر اصلی برای کشور درآمده است ؟جواب آن را دریک کلمه تحت عنوان  انفعال می توان داد ،وباید گفت انحراف مدعیان عدالت وارزش ها وفتنه گری مدعیان آزادی ریشه در انفعال فکری وفرهنگی  وسیاسی طرفداران اسلام ناب دارد.

ومراد از انفعال یعنی عدم استفاده از تمام ظرفیت های فکری وسیاسی نظام اسلامی برای پیشگیری از ایجاد بحران یا خطر وخلل در نظام است و این انفعال به گونه های مختلف ودرسطوح مختلف رخ داده است

مهم ترین  بخش آن  متفکران فرهنگی ومسئولان سیاسی هستند که دراین سال ها به تولید وبسط دقیق ودرست اندیشه سیاسی اسلام وسامان دادن به شاخه ها مختلف وبخش های متعدد نظام دینی دردنیای جدید اهتمام لازم را نشان نداده اند ودراین خلا طبیعی است که جریانات خودسر وغیر مطلع از مبانی دینی با اندیشه های افراطی وتفریطی ظهور وبروز کنند

وبه دنبال همین خلا فکری  شاهد غلبه احساسات در  جریان های سیاسی  و مسئولان بوده ایم که کمتر نگاه عقلانی به سیاست وسیاست ورزی داشته اند  وغالبا با موج احساسات خواسته اند اهداف خودرا پیش ببرند  ودراین فضاها هم طبیعی است که افراد وگروههایی رشد می کنند که موج سوار هستند تا مدبر وآینده نگر وبه راحتی هم دچار انحراف وکج روی می گردند

وبعد دیگر انفعال به اهمال در توجه و پیاده کردن همه ارکان واضلاع قانون و عدم توجه جامع وهمه جانبه به قانون اساسی کشور برمی گردد قانون اساسی که تجلی بخش اصولی چون عدالت وآزادی ودینداری ماست اما متاسفانه غالبا  به آن نگاه تک بعدی می شود

 وهر گروه فکری یک بعد آن را برجسته می کنند واز ابعاد دیگر غفلت می ورزند ودر کنار نگاه جامع البته اعتقاد والتزام  وعمل جامع به قانون مطرح می شود  وفقدان این نگاه والتزام وعمل جامع باعث آن شده که دسته وگروهی که حس می کند به آرمان های آنها که به نوعی در قانون هم مطرح شده است توجه نمی شود ولذا دست به روش ورویه غیرقانونی می زنند

مخلص کلام این که اگر مسئولان ومتفکران ما به ظرفیت های فکری وسیاسی نظام توجه لازم را داشتند و فعالانه سعی در احیای همه جانبه اسلام سیاسی و قانون اساسی مترقی جمهوری اسلامی داشتند امروز مسائل سیاسی وفرقه سازی ها وموج سواری گروهها وجریانات انحرافی به عنوان خطر مطرح نبودند .

 

 






تاریخ : شنبه 92/2/14 | 12:1 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.