سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از علی (ع) زیادمی گوییم ومی شنوییم و ادعای پیروی از علی(ع)  را می کنیم امابراستی چقدر علی(ع)  را می شناسیم ؟وچقدرکوشیده ایم اورادرست بشناسیم؟ آیا اساسا اورا می شناسیم  ؟

چقدر به این اندیشیده ایم که تفاوت علی(ع)  با سایر رهبران فکری وسیاسی واجتماعی در چیست ؟ وقتی از عدل علی (ع) می گوییم آیا عدالت اورا نیز دقیق ودرست وهمه جانبه شناخته ایم ؟

یا این که عدلی ناقص وگاه معوج درذهن خودداریم وعلی (ع) را با آن تطبیق می دهیم ؟ البته مولی علی وجود وشخصیتش آن قدر ذوابعاد ومتعالی است که شناخت دقیق ان از حیطه ما انسان های معمولی بیرون است

اماحداقل می توان برخی روش های فکری وعملی وسیاسی واجتماعی مولی را شناخت وگرچه شناخت ابعاد عرفانی ومعرفتی مولی دشوار وگاه ناممکن می نماید اما می توان در ابعاد سیاسی وسیره اجتماع وحکومت داری او به ساحت هایی از سیره وسیرت علی (ع) دست یافت

ومی دانیم که علی (ع) درسیاست ورزی به درستی شهره به عدالت دارد اما عدل سیاسی علی(ع)  چیست وچه ویژگی هایی دارد دراین باره اگر دریک نگاه اجمالی عدالت سیاسی را تقسیم  وتوزیع عادلانه قدرت وثروت بدانیم

 اعمال علی (ع) دراین تقسیم وتوزیع شگفت انگیز است وبراستی همه مدعیان عدالت را از قدیم وجدید درحیرت می برد امیرمومنان در حکومت خود هم می خواهد حق وسهم تک تک افراد را از ثروت عمومی به درستی ودقت عطا کند

 وهم سهم آنهارا ازقدرت وحکومت واین نگاه همزمان ایشان به توزیع عادلانه  قدرت وثروت از استثناهای تاریخ بشری است حاکمان دودسته هستند یا به حقوق مردم پایبند نیستند یا حقی برای مردم قائل هستند.

 دسته اول اول مستبدان هستند ودسته دوم هم یا متمرکز بر حقوق  اقتصادی وتوزیع ثروت عادلانه هستند یا متمرکز بر توزیع قدرت عادلانه  ،برای نمونه در قرن معاصر کاپیتالیسم بر آزادی  وتوزیع قدرت تکیه دارد وسوسیالیسم بر عدالت اجتماعی وتوزیع ثروت،

  اما در حکومت امیر مومنان به طرز شگفت آوری این حقوق همگی با هم دیده شده است.  لذا در سیره حکومت امیرمومنان هم آزادی سیاسی حضوری پرنگ دارد وهم عدالت اجتماعی وجمع هردوی این ها همان عدالت کامل سیاسی است

 البته نویسندگان وگویندگان ما بیشتر بر عدالت اجتماعی وتوزیع برابر ثروت در سیره حضرت توجه وتاکید دارند  اما بعد مهم دیگر سیاست ورزی علی بهادادن بی نظیر به حق آزادی سیاسی  وتوزیع عادلانه قدرت بین افراد وجامعه است که دراین موضوع چند نکته کلیدی در سیره آن حضرت شاخص است

 اول این که حضرت با آن که معصوم است ومقدس درمقام یک حاکم خودرا بی نیاز از مشورت نمی داند ومردم ونخبگان را به مشورت دهی می خواند ومی فرماید :(من استبد برایه هلک ) هرکس بر نظر خود فقط تکیه کند هلاک می شود

(َلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَ لَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی)(پس با من از گفتن حق یارای زدن به عدل بازنایستد زیرا من درنظرخود بزرگتراز آن نیستم که مرتکب خطا نشوم مگر آنکه خدا بخواهد )           ،(نهج البلاغه ،خطبه 207)

علی معصوم برای آنکه سیره حکومت دینی را روشن کند بنای مشورت ونظر خواهی وپرهیز از خودرایی را می نهد واز آنجا که حکمرانی را هم حق وهم وظیفه مردم می داند آنهارا نیز دراین امر مسئول می داند در نگاه امیرمومنان چون مردم هم حق حکومت دارند پس باند سهم وحظی از حکومت رادارا باشند

وبا اعمال نظر ورای سهیم والبته مسئول در حکومت واینکه بر خرد ونظر خود تکیه نمی کند نه به خاطر نیاز به علم مردم بلکه به خاطر این است که آنهارانیز صاحب حق در حکومت می داند واگر علی (ع) خلیفه وحاکم است مردم بازوان این حکومت هستند

 وعلم یقینی علی (ع) درکنار علم وظن مردم هردو باید دراداره امور دخالت داده شوند وبیش از آنکه درمنطق امیرمومنان حکومت بر مردم مطرح باشد حکومت با مردم مطرح است والبته دراین میان عالمان وفرهیختگان نقش ویژه ای دارند که خطاب به مالک می فرماید

( واکثر مدارسه العلماء ومجالسه الحکماء) از دانشمندان وعالمان مدام درس آموزی کن                 (.نهج البلاغه نامه 59)

این بحث را انشا الله ادامه می دهیم






تاریخ : پنج شنبه 92/3/2 | 7:57 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.