سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در نوشته قبل درباره شاخص های سیاست ورزی امام علی (ع) در بعد آزدای به مساله مشورت پذیری وغیر مستبدانه بودن حکومت وحاکمیت حضرت اشاره کردیم درادامه به شاخص دیگر اصل آزادی در حکومت حضرت می پردازیم

وآن موضوع  آزادی بیان وآزادی نقد وانتقاد وحتی مخالفت در حکومت ایشان است حضرت امیر نه تنها به مشورت دهی ونظر دهی دلسوزانه فرا می خواندند بلکه درسیره حکومتی خود راه نقد ومخالفت با حکومت را نیز باز گذاشته بودند به گونه ای که مخالفان حضرت آزادانه درمسجد حرف های خودرا می زدند

واین آزادی به گونه ای وسیع ودامنه دار بود که خوارج نه تنهادر مسجد آزادانه ابراز عقیده می کردند بلکه گاه حضرت رادرنماز به شماتت می گرفتند آیات توبیخی قرآن را به عنوان تطبیق بر حضرت خطاب به ایشان می خواندند

درتاریخ آمده که حضرت درحال نماز بود ویکی از خوارج این آیه راخطاب به ایشان خواند (لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ (زمر /65)(اگر مشرک شوی خداوند اعمال تورا از بین می برد )

وجواب وعکس العمل امیر جان وبیان تنها تلاوت آیه دیگری از قرآن بود (فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یُوقِنُونَ )(60/روم )( پس صبر کن که وعده خدا حقّ است، و زنهار تا کسانى که یقین ندارند، تو را به سبکسرى واندارند.)

این سیره وروش سیاست حضرت آن هم درعصری که حقوق انسان ها وموضوع آزادی بیان وانتقاد در هیچ حکومتی محلی از اعراب نداشت حیرت انگیز است ،مدارا ی حضرت درحکومت به اندازه ای است

که حتی وقتی از توطئه طلحه وزبیر هم به عنوان معصوم عالم به غیب وهم به عنوان یک سیاستمدار  زیرک  ودانا آگاه می شود ومی داند که دیدار خداحافظی آنهابا حضرت وحرکت به سمت مکه نه برای حج که برای تدارک فتنه جمل است .

و این را به نزدیکان خودنیز می گوید اما اقدامی علیه آنها نمی کند و وقتی با اعتراض برخی خواص مواجه می شود می فرماید هنوز عمل وجنایتی رخ نداده چگونه من مجازات وعقاب کنم این نگاه بلند وعمیق والهی وانسانی علی (ع) به سیاست بسیار فراتر از ذهن وفکر وعمل همه سیاست ورزان درطول تاریخ است

 واین روش متعالی امیر مومنان کجا؟ ونیت خوانی های مدعیان سیاست کجا؟ که به مجرد شک به کسی اورا از هست ونیست ساقط می کنند تا چه رسد به یقین

 وبراستی باید گفت کسی  جزعلی(ع)  نمی تواند با داشتن قدرت این گونه به حق انسان ومخالف در حکومت بها دهد واگر به درستی گفته اند که علی(ع)  به خاطر عدالتش کشته شد باید اضافه کرد که علی(ع) علاوه بر  عدالت به خاطر آزادگی و آزاد منشی اش کشته شد.

واین که چرا حضرت به آزادی بیان ونقد ومخالفت این همه بهامی داد از دو منظر قابل بررسی است نخست آن که حضرت مردم رادرحکومت صاحب حق می دانست دوم حضرت عمیقا به اصل امربه معروف اعتقاد وایمان  داشت

اصلی که پشتوانه وزیر بنای آزادی بیان وانتقاد ومخالفت است وفراتر از شخص خود به احیای سیره های صحیح حکومت اسلامی می اندیشید که می دانست اگر امربه معروف تعطیل شود وجلوی آزادی بیان گرفته شود

 حکومت روبه استبداد می رود استبدادی که به تعبیر حضرت باعث هلاکت است(من استبد برایه هلک )  بنابراین حضرت می خواهد شالوده های حکومت دینی را درطول تاریخ بنانهد ومهم تر از این که چه کسی حاکم باشد ؟به این فکر می کند چه روشی باید حاکم باشد؟

 واین روش هاست که درستی ولیاقت افراد را بر حکومت روشن می کند وبه پیروان خود در همه عصرها می آموزد که من علی معصوم ودارای علم لدنی روش مستبدانه در حکومت ندارم و دیگر تکلیف شمای غیرمعصوم روشن است و بین استبداد وحکومت حقیقی دینی نسبتی نیست .






تاریخ : جمعه 92/3/3 | 10:6 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.