سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درادامه بحث عهد ورمضان به دومین عهد خداوند با انسان که همان عهد بر عدم عبودیت شیطان باشد پرداختیم وگفته شد که مهم ترین روش شیطان در به عبودیت کشیدن انسان ازراه دینی است که درسه سطح ابداع ادیان شیطانی وایجاد انحراف درادیان الهی و تغییر روش های صحیح  عملی دین ورزی قرار می گیرند .

ووعده دادیم که بخش سوم را توضیح بیشتر بدهیم قبل از ادامه بحث به یک نکته اشاره می کنم وآن این که اساسا چرا شیطان درصدد عبودیت طلبی از انسان است؟ وعداوت خودرا این گونه آشکارمی کند ؟وچرا  شیطان بیش ازآن که راغب به مرگ انسان به عنوان دشمن خودباشد مایل به بردگی وبه بندگی گرفتن اوست ؟

درجواب باید گفت زمانی که خداوند آدم راآفرید به همه دستورداد که اورا سجده کنند و سجده از جنس عبودیت وبندگی است وخداوند به این صورت درواقع فرشتگان واهل ملکوت را به بندگی انسان فراخواند .

البته بندگی که در امتداد بندگی الهی است ودارای مراتب است که در نسبت فرشتگان وملکوت وانسان  بندگی همان نوعی اطاعت ودرخدمت انسان بودن است ونه پرستش که اختصاص به خداوند متعال دارد و شیطان متکبر تمرد وسرکشی کرد وکینه آدم رادردل گرفت

وقسم یاد کرد که قضیه را عکس کند واو انسان را به بندگی بگیرد وگفت (فبعزتک لاحتنکن ذریته ،قسم به عزت تو (ای خدا) که بر نسل آدم افسار می زنم (آنهارا درخدمت خود می گیرم )

یعنی به جای این که او ودیگران بنده انسان باشند این انسان است که باید بندگی وطاعت  واطاعت او کند لذا تجلی اصلی عداوت شیطان با انسان درهمین به بندگی گرفتن اوست اما در سطح سوم یعنی  تغییر راه ورسم دین ورزی ونفوذدر فروعات اخلاقی واحکامی  شیطان به گونه های مختلف عمل می کند که به برخی اشاره می کنیم

1-مهم ترین روش شیطان دراین زمینه به عجله وشتاب افکندن انسان های متدین است  در داستان آدم نیز شیطان صبر آدم را هدف گرفت واورا به اقدامی عجولانه وادار کرد که درقرآن نیز به همین اشاره شده که درباره آدم فرمود (  ( ولم نجد له عزما  (مابرای آدم عزمی نیافتیم )

ودرآیه دیگر در تفسیر عزم فرمود (واصبر ان ذلک من عزم الامور )که می رساند  صبر همان عزم است  یعنی آدم نتوانست دربرابر وسوسه شیطان صبر کند وبه کار عجولانه اقدام کرد و درروایات هم آمده که عجله از شیطان است واین به شناب افکندن دارای صورتهای مختلف است.

از جمله این که تفکر وتدبر همه جانبه درباره عمل را از انسان  سلب می کند واورا فقط به یک جهت قضیه توجه می دهد واز سایر ابعاد غافل می کند فرضا با اصل کردن هدف و نادیده گرفتن راه  به فرد متدین القاء می کند که مهم رسیدن به هدف است

 ولازم نیست به چگونگی  راه بیاندیشد وباید برای رسیدن به هدف شتاب کرد از هرراهی که شده درهمین قضیه آدم شیطان گفت (اگرازاین درخت بخوری فرشته یاجاودان خواهی شد) واورا ازاین نکته مهم غافل کرد که بدون اذن واجازه خداوند هیچ اتفاقی نمی افتد

وتاثیر همه اسباب وابسته به خواست الهی است و امکان ندارد بدون اجازه ورضایت او به مقام فرشتگان وخالدین رسید  همین ترفند را درباره سایر متدینان نیز اجرا می کند وآنهارا درعمل حتی عابدانه ومومنانه به غفلت از جهت یا جهاتی می اندازد فرضا غفلت از اخلاص وبرای خدا بودن ونیت صاف داشتن وبسیاری اعمال را آلوده ریا می کند

 ویا غفلت از این که آیا منابع ومواد عمل از راه درست وحلال ومشروع به دست آمده یا نه ؟برخی را وادار به انفاق وبخشش می کند اما ازراه کسب حرام یافردی را به عملی به ظاهر دینی وبلکه واجب می خواند مثل امربه معروف ونهی از منکر

 اما بدون درنظر گرفتن شرایط ورواههای درست وبه اسم امربه معروف مایه ریختن آبرو ویا زدن تهمت وگفتن دروغ وغیبت درباره افراد می شود وگاه این به شتاب افکندن شتاب در قضاوت وشناخت است

فرضا با ایجاد یک سوء ظن و تحریک غیرت دینی و بدون شناخت دقیق درباره فردی او را در پیش متدینان منحرف وفاسق جلوه می دهد آنگاه فرد متدین به خیال مقابله با منحرف یا فاسقی چه بسا ایمان خودرا سوزاند وهتاکی ها وپرده دریها کند

 درحالی که شناخت چندانی از طرف خود ندارد و تحت تاثیر سوء ظن والقائات شیطانی  به حریم مومنی بی حرمتی کرده است  که درتاریخ وجامعه نمونه های بسیار برای آن می توان شمرد

 و ریشه همه این ها بازگشت به همان به عجله افکندن است عجله فکری وعملی تا فرد مومن فرصت نکند همه جوانب را بسنجد و ابتدا شناخت کافی درباره موضوع پیداکند وآن گاه کار را به سلامت وپاکی به انجام رساند بلکه شیطان  به صرف یک اسم وعنوان  کار عبادی ودینی افراد را گاه  چه بساوادار به منکرات می کند

واین که دروایات صبر سر ایمان شمرده شده (الصبر راس الایمان ) از همین روست که هیچ کاری بدون صبر وتانی وتامل ایمانی نخواهد بود بلکه پیکر بی جان وبی ارزش  خواهد بود که روح وحیاتی  دراو نیست

ومقابله با ترفند به شتاب افکنی شیطان تمرین صبوری است صبوری ذهنی وعملی که صبوری ذهنی با تفکر وتامل وتحقیق حاصل می شود وصبوری عملی با حلم وکظم وغیض وتوکل واتکاء به خداوند متعال به دست می آید .






تاریخ : شنبه 92/4/29 | 4:55 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.