سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 پیامی از دوستی متدین  به دستم رسید که درآن جمله منسوب به یزید علیه اللعنه بود وکلمه ای با ریشه اعتدال درآن به کاررفته بود وبا ترجمه ای غلط وناقص این مفهوم را به خواننده القاء می کرد که یزید هم از اعتدال سخن گفته وریختن خون امام حسین را اعتدال نامیده است

در جواب آن دوست ابتدا ترجمه صحیح عبارت را برایش نوشتم وتذکر دادم که اعتدال در زبان فارسی بار معنایی دیگری دارد وبه معنای میانه روی است ومعادل آن در عربی اقتصاد است وبعد هم برادرانه به ان دوست نوشتم

که این گونه سخن گفتن با کنایه های نامربوط وجفاکارانه  ازافراد وتفکری که در چهارچوب نظام ودرانتخابی مردمی بر کرسی مسئولیت نشسته دور از اخلاق وعدالت است این مطلب را به عنوان مقدمه طرح کردم تا وارد این موضوع شوم

که چرا برخی از ما در مواجهه با تفکر رقیب وسلیقه ای که نمی پسندیم آسمان وریسمان را بهم می بافیم وبه هر رطب ویابسی متوسل می شویم تا تفکر مقابل را نه فقط نادرست بلکه عین فساد ومفسده وعین باطل جلوه دهیم ؟

چرا وقتی کاندیدای محبوب برخی مورد اقبال قرار می گیرد از معجزه وکرامت وعنایت الهی وهزار مقدس دیگر می گویند وهزینه می کنند اما وقتی تفکر دیگری که مورد پسند آنان نیست به مسند می رسد دین وتاریخ وقرآن وروایات را علیه او بکار می گیرند؟

 آیا همین شیوه برخورد با افراد وتفکرات دلیل علیل بودن وخروج از مسیر عدالت  مدعیان ونیاز جامعه به عدالت عملی وزبانی واعتدال نیست ؟آیا این برخوردها نشان نمی دهد که دین وروایات وقرآن برای برخی نه منبع الهام وایمان وعلم ورشد بلکه فقط یک ابزار است ابزاری برای کوفتن مخالف وبت ساختن موافق ؟

وبه نظر می رسد که ریشه مشکلات ومعضلات ما نه اقتصاد وسیاست بلکه فرهنگ است به خصوص فرهنگ دینی است در وضعیت فعلی هم باید توجه داشت که موفقیت شعار اعتدال زمانی تضمین می شود که اعتدال را از فضای تفکر دینی آغاز گردد

ابتدا باید  غلو دینی وابزار سازی  وبرخورد گزینشی با مفاهیم دینی در پرتو رشد تفکر عقلانی دینی مطرود شود وپایه های فکر غالب دینی بر منطق اجتهاد وعقلانیتی  که عدالت واعتدال از ثمرات آن است بنا گردد ، تا بتوان از نتایج وثمرات آن که همان عتدال در سیاست واجتماع واقتصاد است بهر ه برد

وباز ضرورت کار عمبق دینی برای هزارمین بار احساس می شود باید محور فعالیت های دینی از تحریک احساسات ومداح محوری به سمت رشد عقل دینی وعالم مداری پیش  رود وبه جای تحریک عواطف تبیین روشهای تفکر دینی مورد توجه قرار گیرد

باید متصدیان امور دینی ابتدا خود محققانه به معارف دینی برسند وسپس عالمانه ونه عوام پرورانه دریافت های خود را دراختیار عقل های جستجو گر قرار دهند باید در فضاهای دینی جابرای عرضه کنندگان دین محققانه وتفکر دینی تحقیقی باز شود

وتا این گونه نشود وتا در منابر وتربیون ها تحقیق وتفکر حرف اول را نزند وتا اندیشه واندیشمند دینی از انزوا خارج نشود وتا خطابه ها وخطبه ها با عقل مخاطب ارتباط منطقی پیدا نکند نه از اعتدال ونه از هیچ روش اصلاحی دیگر نمی توان سخن گفت وبه توفیقش امید بست

 






تاریخ : دوشنبه 93/1/25 | 5:48 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.