سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حضرت زهراء علیها سلام گرچه امام و نبی نبودند اما دارای مقام شامخ ولایت بودند و در زیارت ایشان می گوییم (.فَاشهَدی اَنّی ظاهِرٌ بِوِلایَتِکِ وَ وِلایَهِ آلِ بَیتِکِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِم اَجمَعینَ.،

(یا زهراء) گواه باش که من پایبند به ولایت تو واهل بیت تو که دردو خدا بر جمیع باد هستم )

 و ولایت گوهر و باطن امامت و نبوت است و امامت و نبوت تجلی اجتماعی همان ولایت است و در واقع حضرت زهراء دارای گوهر و اصل امامت و نبوت  بودند اما دراجتماع مکلف به رهبری اجتماعی نبودند

 ودر مقام ولایت نیز نه تنها ولایت خاص و ویژه داشتند بلکه ولایت ایشان بر ولایت ائمه هم ولایت دارد  لذا در حدیث شریف امام حسن عسکری (ع) فرمود:نحن حجه الله علی الناس و فاطمه حجه علینا   ما حجت خدا بر مردمیم و فاطمه (س) حجت ماست. 

                                      (اطیب البیان ج 13 ص 235)

و در روایت دیگر امام زمان فرمود :( و فِی ابْنَةَ رَسُول الله(ص) لی أُسْوَةُ حَسَنَةً، دختر پیامبر خدا(ص) برای من الگوی نیکویی است )

                  ( الغیبه طوسی ص286 ح 245 )

و روشن است که مقام الگو باید فراتر از مقام الگو گیرنده باشد بنابراین فاطمه علیهاسلام هم دارای باطن امامت ونبوت یعنی ولایت است وهم این ولایت بر سایر ولایت ها نیز ولایت دارد

و فاطمه  علیها سلام ولی اولیاء وائمه است

نکته دیگر در باره  رابطه ولایت ونعمت است که در روایات تفسیری شیعه مطرح شده  که نعمتی  که درقرآن ذکر شده و خداوند از آن درقیامت سئوال می کند همان ولایت است و وقتی نعمت مطلق گفته می شود همان ولایت منظور است

در تفسیر قمى به سند خود از جمیل از امام صادق (ع) روایت کرده که گفت: به آن حضرت عرضه داشتم معناى آیه" لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ" چیست؟ فرمود: این امت بازخواست مى‏شود از نعمت رسول اللَّه، و سپس از نعمت ائمه اهل بیتش

                                          ترجمه المیزان ج 20 ص 605

 و اما فاطمه علیها سلام که ولی اولیاء است ام و اساس نعمات است و از جمله لوازم این مطلب آن است که نعمات فرعی دیگر زمانی برای انسان نعمت خواهد بود

که متصل به نعمت اصلی یعنی ولایت باشد درواقع هویت وشخصیت هر نعمتی وابسته به اتصال آن به ولایت است .

والا اگر نعمات ظاهری از آن گوهر نعمت ها جدا شود تبدیل به نقمت خواهد شد وفاطمه زهراء علیها سلام ام ولایت واساس نعمت است بنابراین نعمات ظاهری زمانی نعمت خواهد بود که در پیوند با اعتقاد والتزام به محبت وپیروی از زهراء سلام الله علیها باشد .

لذا در قرآن کریم به حضرت زهراء کوثر اطلاق شده (انا اعطیناک الکوثر  ) کوثر یعنی خیر کثیر وکوثر در مقابل تکاثر است کسی که به ظاهر نعمات دلبسته است

به تکاثر می افتد وحرص و ولع درطلب نعمت های دنیوی روح وروان اورا مضطرب ومتلاشی وهلاک می کند وآن که به باطن نعمات اعتقاد دارد بهره گیری از نعمات ظاهری هم برای او برکت خواهد داشت.

 درواقع آنکه به نعمات مستقل می نگرد واز باطن بی خبر است درصدد جمع آوری همین ظواهر است اما آنکه نعمت اصیل واصل نعمت را شناخته درپی آن اصل است نه این ظاهر ودرارتباط و اعتقاد ومحبت به صاحبان ولایت قلبش آرام می گیرد

وقلبش دائم از فیض کوثر ولایت برخوردار است ولذا حرص و ولعی در تصاحب نعمات ظاهری ندارد وبه تکاثر نمی افتدبلکه به کان کوثر متصل است ودلش از چشمه کوثر سیراب می شود 

وامت پیامبر هم از روزی که بر ام ولایت وعصاره وباطن نعمات جفا کرد در اضطراب واختلاف وسردرگمی وگمراهی افتاد وتازمانی که نادمانه توبه نکند وبه در خانه فاطمه زهراء پناه نیاورد وجبران مافات نکند همچنان دچار نقمات است 

پس راز ورمز تنعم وبرکت وخیر در کوثر فاطمی نهفته است وسرچشمه حیات طیبه آن جاست وجهان اسلام برای تجدید حیات و ورود در ساحت حیات طیبه باید به محبت وولایت زهرای اطهر ملتزم گردد . 






تاریخ : شنبه 93/1/30 | 6:28 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.