سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1- بعد از پایان انتخابات ومشخص شدن نتایج طیفی که مقبولیت عمومی را کسب نکرده به جای پذیرفتن ضعف های خود مثل همیشه به گونه های مختلف می کوشد این موضوع را توجیه کند گاه به دولت می تازد وسخن از تخلف انتخاباتی می زند وگاه مردم را هدف می گیرد وبا استناد به برخی از متون دین اکثریت را لایعقل و امثال آن لقب می دهد ودریغ ازیک تحلیل وکاوش منصفانه و متواضعانه ومسئولانه که از نقش جریان خوددراین بی اقبالی بگوید 2- واقعیت آن است مسئولیت نا پذیری در نا اقبالی ها ناشی از نوعی انانیت و خودمحوری است که گاه توجیه دینی پشتوانه آن می شود و ریشه این نگاه متعصبانه و خود حق بینانه مطلق از دیدگاه قرآن ریشه در فرهنگ دینی خود حق بین مطلق مسیحیت یهودیت دارد که قرآن ازایشان نقل می کند وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى? نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُه یهود و نصاری گفتند ما فرزندان و دوستان خداییم و قرآن با تخطئه این ادعا درجواب می فرماید: قل فَلِمَ یُعَذِّبُکُم بِذُنُوبِکُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ بگو پس چرا خدا شما را به گناهانتانعذاب مى کند ؟ بلکه شما هم بشرى هستید از مخلوقاتى که خداآفریده است . هر که را بخواهد مى آمرزد ، و هر که را بخواهدعذاب مى کند . و مالکیت و فرمانروایى آسمان ها و زمین و آنچهمیان آن دو قرار دارد ، فقط در سیطره خداست ، و بازگشت بهسوى اوست .(مائده / 18) 3- اما درباره برخی از مستمسکات این جریان مثل آیاتی که اکثریت را لایعقل می خواند باید گفت آیاتی که به غیر عاقل بودن اکثریت اشاره دارد در سه جای قرآن استفاده شده که یک مورد مخطاب کافران هستند(مائده/ 103) در مورد دیگر مخاطب مشر کان هستند (عنکبوت /63) و به تعبیر اجتهادی این موارد تخصصا از بحث خارج هستند و ارتباطی به جامعه ما که جامعه مسلمانی است ندارند تنها موردسوم درباره مسلمانان به کار رفته که در سوره حجرات بی ادبی در برخورد با پیامبر وبلند صدا کردن ایشان را مورد مذمت قرار داده و سخن از اکثر لایعقل دارد إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ یقینا کسانى که تو را از پشت اطاق ها صدا مى کنند ، بیشترشانمعرفت و آگاهى [ به حرمت و عظمت تو ]ندارند .(حجرات /4) ودراین مورد نیز این تعبیر لایعقل مربوط به حوزه عمل وادب وعقل عملی است نه عقل نظری یعنی یک عمل نادرست راقرآن نامعقول می داند وافراد را غیر عاقل می خواند که تفسیر آن غیر مودب بودن است لذا مدلول این آیه ربطی به مباحث نظری ندارد که آیا نظر اکثریت عاقلانه است یا غیر عاقلانه و روشن است که انتخاب یک اعلام نظر است ولذا این آیه هم بی ارتباط به موضوع انتخاب است که امری نظری است 4- اما معیار بودن نظر مردم در نظام اسلامی بازگشت به تکیه قرآن بر فطرت الهی مردم و بها دادن قرآن به جماعت مردم و نظر ایشان دارد و اساسا تفاوت ما به عنوان جامعه ونظام اسلامی با جوامع سکولار در نوع نگاه به اکثریت است در نظام سکولار نظر اکثریت به خاطر تعداد بیشتر مورد قبول در انتخابات است و از نگاه ما اکثریت به خاطر تجلی فطرت الهی مردم ارزش واعتبار دارد درنگاه نظام و جمهوری اسلامی که متاثر از نظریات اندیشمندان برجسته چون مطهری وبهشتی ودرراس همه امام خمینی است رای اکثریت بازگشت به فطرت دارد و چون فطرت جایگاه مهمی در نظام معرفتی و اجتماعی سیاسی اسلام دارد لذا به عنوان مبنای اصلی دربحث انتخابات نیز هست در واقع انتخابات مکانیزیمی برای کشف نظر فطری مردم است ودرحالی که در نظامات فاشیستی و امثال آن سخن از فهم وعقل برتر نخبگان می رود وگفته می شود نخبگان به خاطر عقل وفهم بهتر باید معیار حاکمیت قرار گیرند البته نخبگانی که حاکمیت آنها را نخبه می داند اما در نظام اسلامی مهم تر از عقل این فطرت و سرشت انسان است که در مواقع سرنوشت ساز باید تصمیم بگیرد فطرتی که از نظر معرفتی حتی بر عقل مقدم است بنابراین معیار قرآنی نظام ما اصالت فطرت مردم است که حق انتخاب را به آنها می دهد ومعیار اکثریت راهی برای کشف این فطرت است انشالله در نوشته دیگر بسط بیشتر دراین باره خواهیم داد






تاریخ : سه شنبه 96/3/2 | 2:34 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.