درآفریقا وخاورمیانه زلزله سیاسی شده وکاخ شیشه ای دیکتاتورها یک به یک به لرزه درآمده است روزی در سال 57 وقتی خبرنگار مصری از امام (ره) در پاریس پرسید توصیه شما به ملتهای ما چیست ؟

امام این آیه شریفه  را تلاوت کرد (ان الله لایغیرمابقوم حتی یغیر ما بانفسهم خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آن که خود بخواهند تغییر دهند )وامروز مصر وتونس ویمن واردن والجزایر گویا به معنای این آِیه رسیده اند

 ومی خواهند تا سرنوشت خود را تغییر دهند ولی خلاء مهمی که در این قیامها حس می شود رهبری قاطع وواحد است واین نه فقط به معنای رهبری یک شخص بلکه رهبری نهاد وجریانی یکپارچه با پایگاه اجتماعی قوی است  

وهمین نبود نهاد هدایتگر بارها باعث ناکام ماندن انقلابات مصر والجزایر گشته است وعلت اصلی آن همان کنار بودن روحانیت وعالمان آ نها از سیاست ومبارزه ودلخوش کردن به تفاسیر ارتجاعی وغیر انسانی از دین  است

واگر قیام ملت ایران در 57به پیروزی رسید نکته اصلی همین برخورداری از یک نهاد قوی وتاثیر گذار  همراه تفسیری انسانی وعقلانی از دین در صفوف انقلابیون یعنی نقش وحضور روحانیت  پویا ومتفکر بود

که با محوریت مساجد ومراجع ودر رآس آن امام امت  وبا بهره گیری از شعائر وسنن دینی چون محرم وصفر خون غیرت توده رابه جوش و عقل واحساس آزادیخواهان را به خروش آورد واز ابتدای پیروزی به انحاء مختلف در لباس دوست ودشمن این پایگاه مورد هجمه بوده است

 روحانیون آگاه وروشنفکرخط مقدم مبارزه همواره با تیر تهمت وافتراء ترور شخصیت شده اند ویا با سرب داغ به شهادت رسیده اند وامروز نیز دوستان نادان ودشمنان کینه توز باز براین استوانه ها تیشه می زنند

 روزی مطهری را زدند تا تفسیر خالص وعالمانه وآزادیخواه انه دین واسلام آشکار نشود وبی توفیق هم نبودند که در نبود چون مطهری وبهشتی عناصر حیاتی در حیات اجتماعی اسلام چون آزادی وکرامت انسانی امروزدر تفسیر استبدادی وانحصار طلبانه برخی جای خود رابه اسلام منهای مردم داده است

به گونه ای که به  صراحت بعضی به عدم احتیاج به رای خیل عظیمی از مردم فتوا می دهند وآخرین بازماندگان اسلا م انقلابی اسلام حامی مردم وکرامت انسان اسلام آزادی خواه نیز امروز آماج تیر تهمت وجفای نادانان ویا مکاران قرار گرفته اند

 تا جایی که از تغییر در ریاست خبرگان سخن می گویند تا باحذف وانزوای طرفداران اسلام عقلانی واسلام مردم محور جا برای متعصبان وانحصار طلبان در این مسند نیز باز کنند وآن وقت خدا می داند انقلاب چقدر دوام خواهد آورد 

حادثه طالبان پیش روی ماست قدرتمندان دنیا آرزوی بزرگشان حاکمیت یافتن اسلام منهای آزادی وکرامت انسان در ایران است چون می دانند که هیچ دوامی ندارد وخود تیشه برریشه خود خواهد زد 

بنابراین به هوش باید بود ومواظب آنکه بی ریشه های فرصت طلب ریشه هاوشریان حیاتی انقلاب ما یعنی روحانیت مبارز ومدافع اسلام ومردم و عالمان زجر وزندان کشیده ه وحواریون امام را از جامعه جدا نکنند 

 که باز خداوند فرمود (ذلک بان الله لم یک مغیرا نعمه انعمها علی قوم حتی یغییروا مابانفسهم خداوند نعمتی راکه به قومی بخشیده تغییر نمی دهد مگر خودد تغییر دهند)2 وامروز قدر نعمت ها رابدانیم که فردا دیراست

1-رعد /11

2-انفال 53

آن روز که آمدی امتی از تنهایی رها شد آن روز که آمدی ملتی جان دوباره گرفت وای کاش دوباره می آمدی دوباره می دیدیم که یاران زجر

وزندان کشیده ات بر گردت حلقه زده اند کاش دوباره می آمدی که در حضور نفس تو نفس های کوچک وکاذب نای تنفس نداشتند کاش دوباره

می آمدی تاغربت دوباره یاران نامیت در زمانه غیرت سوزی ووفا کشی پایان می یافت کاش دوباره می آمدی تا عافیت طلبان دیروز که در

روزهای سخنت مبارزه حکم تورا می شکستند وامروز داعیه داران انقلابت گشته اند به خانه هایشان می خزیدند کاش دوباره می آمدی تا ما

غربت عزیزانت اهل بیتت را حتی در حرم مطهرت شاهد نبودیم   وقتی که خوارج زمان به فرزندت در خانه خود وحرم تو اجازه سخن گفتن ندادند

واز دست ما هیچ برنیامد  جز بغض واشک وآه   کاش دوباره می آمدی تا زخم زبان دوستان نادان وتیر زهراگین دشمنان کینه توزت بیش از این

یاران صدیقت را آزار نمی داد کاش دوباره می آمدی تا از آنکه اورا نماد زنده بودن انقلاب خواندی تا هاشمی که برایش نذر قربانی کردی دراین

وانفسای بی وفایی وفرصت طلبی رویش های بی ریشه این قدر احساس تنهایی نمی کرد کاش دوباره می آمدی تا بردهان آنان که ربع قرن

رهبری و مدیریت الهی تو ورنج ومحنت یاران صدیقت را انحراف نامیدند می زدی  کاش دوباره می آمدی تا در سایه سار عرفان ومعرفت

وآزادی طلبی وانسان نوازیت جانی دوباره می گرفتیم کاش دوباره می امدی تا متحجرانی که گفتی کلامشان از شکنجه شاه بدتر بود امروز

فضا را بر یاران آزاد اندیشت تنگ نمی کردند کاش دوباره می امدی ای امام عزیز .