سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درباره حجاب وفلسفه آن ومزایای آن برای فرد وجامعه زیاد سخن گفته شده است وبه این موضوع از دید اخلاقی وعفت ، اجتماعی وسلامت جامعه پرداخته شده که درجای خود صحیح است امادراین نوشته تلاش می شود از زاویه دیگر به مساله حجاب نگریسته شود

 بعدی که به نظر می رسد اساسی تر از ابعاد دیگر است وفلسفه اولی واصلی حجاب در آن نهفته است وآن موضوع رازداری وراز بانی در حجاب است در توضیح بحث باید گفت که حجاب علاوه بر آن که حیات اخلاقی وعفت فردی وعمومی را تضمین می کند عنصر اساسی در شخصیت زن را نیز محفوظ می دارد

 وآن راز آلودی این شخصیت است زن در نظام خلقت جلوه معشوقیت است وعشق وراز همراه وهم پیمان هم هستند ودرجایی که رازی نباشد عشقی نیز نخواهد بود وزمانی این معشوقیت پایدار می ماند که توام با راز باشد وحجاب ضامن حفظ راز آلودی زن است

ودنیای جدید که به خیال خود می خواهد از عالم وآدم راز زدایی کند خودرا به انحطاط می کشاند انسان وجهان بدون راز دنیایی بی روح وبی عشق وبی تعالی وطراوت خواهد بود درباره زن هم اتفاق تلخ وتاسف باری که در ذیل پروژه راز زدایی رخ داده گرفتن حجاب از اوست

 تا موجودی که طروات ولطافت وجذابیت وخواستنی بودنش وابستگی تام وتمام به پرده پوشی وراز آلودی دارد اساس گوهر وجودی خود را از دست بدهد زنی که در عا لم نقش معشوق به او داده شده است

                در کار گلاب وگل حکم ازلی این بود               کاین شاهد بازاری وآن پرده نشین باشد

واو با کنار گذاشتن حجاب درواقع مقام وموقعیت ممتاز خودرا در معرض اضمحلال ونابودی قرار می دهدو زنی که پرده دری می کند وشاهد بازار می شود اولین ضرر و زیان را به شخصیت ذاتی خود می زند وجذابیت وقداست  و معشوقیت خود را از دست می دهد

و البته در ازایش هیچ چیز هم بدست نمی آورد عالم بر اساس عدل وحکمت بی نظیر الهی بنا شده است وتخلف از قانون وسنت های تکوینی جزء خسران خاطی را به دنبال نمی آورد .

درواقع زن یک زیبایی ظاهری دارد که با کشف حجاب آن را در دید عموم می گذارد ویک زیبایی باطنی که همان راز آلود بودن اوست و قوام ودوام ومطلوبیت  زیبایی ظاهری نیز در پیوند به آن زیبایی باطنی است لذا حتی دردنیای امروز نیز اکثرا مردان زنی را برای زندگی ونه هوس رانی انتخاب می کنند که دارای زیبایی باطنی وراز داری وپرده پوشی باشد

بنابراین زنان حتی به خاطر حفظ موقعیت ومنزلت ودلربایی وجذابیت خود هم شده باید حامی وحافظ حجاب باشند حجابی که اورا همچنان راز آلود ومقدس ودور از دستبرد نشان می دهد

واین که در آیه شریفه فرمود زنان حجاب را مراعات کنند تا شناخته شوند مورد آزار قرار نگیرند شاید به معنای مهمی از شناخت اشاره دارد که همان شناخته شدن به عنوان زن حقیقی است زنی که موقعیت معشوقی وراز آلودی  خود را از دست نداده است

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً ،

اى پیغمبر (گرامى) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار براى اینکه آنها  شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس‏رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است. ( احزاب /59)

 

 

 






تاریخ : چهارشنبه 92/11/23 | 3:14 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

دربخش سوم وآخرین قسمت نقد حال به موضوع اجتهاد درمفاهیم انقلاب می پردازیم همان  طورکه می دانیم اجتهاد از افتخارات مکتب شیعه است وباز بودن راه اجتهاد راهی که ائمه اطهار برروی مومنان گشودند تضمین گر حیات وبقای دائمی مکتب ودین است

وهمان طور که احکام وفقه وقوانین اسلام به اجتهاد مدام وزنده محتاج است همین موضوع درباره انقلاب اسلامی ومفاهیم آن نیز جاری است وحفظ طراوت وسرزندگی وپویایی انقلاب اسلامی وابسته به اجتهاد عالمانه وزمان شناسانه است

اجتهاد سیاسی وانقلابی ودینی در مفاهیم انقلاب آن را از درتاریخ ماندن مصون می دارد وهمواره انقلاب اسلامی را به عنوان مکتب وآیینی زنده وروبه رشد ومطابق زمان ومکان ارائه می کند در مقابل اجتهادانقلابی  ارتجاع وتحجر قرار دارند

که با جمود دربرخی ظواهر ومیدان ندادن به عقل برای اتخاذ روشهای متناسب بازمان ومکان خواسته ویا ناخواسته درصدد بیرون کردن انقلاب از صحنه زمان است البته اجتهاد نیز باید با رعایت شئون آن وعالمانه وبا متد شناخته شده باشد 

اجتهاد انقلابی  درزمان خود حضرت امام به عنوان معمار انقلاب پایه گذاری شد وایشان بعداز حدود یک دهه بعداز پیروزی انقلاب اسلامی با انجام اصلاحاتی درقانون اساسی وهمچنین تاسیس وبنا گذاری مجمع تشخیص مصلحت راه اجتهاد را در مفاهیم وقوانین جمهوری اسلامی گشودند وباآن شجاعت علمی وعملی  وزمان شناسی کم نظیر خود راهی گشودند

که  درصورت عمل عالمانه به آن می تواند تا ابد تضمین گر پویایی وحیات وسرزندگی جمهوری اسلامی باشد  اجتهاد انقلابی که ریشه در اجتهاد فقاهتی دارد می کوشد که همواره زمان ومکان وشرایط رابا چشم باز رصد کند

وبا تکیه بر مبانی انقلاب اسلامی روش های مطابق زمان را برای پیشبرد کشور وانقلاب در پیش گیرد واز جمله استراتژی های دشمنان انقلاب مانع تراشی دربرابر این اجتهاد است که غالبا با آلت دست قرار دادن متحجران وظاهر گریان نقشه خودرا به اجرا می گذارند

دشمنان با خط دهی وحمایت پیچده وپنهان از افراطیون ظاهر گرا هرنوع تغییر وتطبیق با زمان را به معنای عدول از انقلاب معنا می کنند تا راه حرکت انقلاب را ببندند وبا هرچه تند تر کردن مواضع موجب انزوای انقلاب را فراهم کنند

اتفاقی که براحتی در برخی انقلاب ها چون انقلاب اخیر مصر رخ داد وانقلابیون با افتادن دردام تحجر وتنگ نظری وانحصار طلبی به سادگی وسهولت انقلاب خودرا دراختیار دشمنان خود قرار دادند

وازآنجا که اجتهاد انقلابی ریشه در اجتهاد فقهی دارد وبه نوعی از آن تغذیه فکری می کند تلاش دیگر دشمن بدنام کردن وتخریب استوانه های اجتهاد و روحانیت و مرجعیت دینی است تلاشی که با فراز و نشیب از اول انقلاب تا کنون از سوی دشمنان دنبال می شده است

و درسالهای گذشته متاسفانه این خط دربدنه اجرایی نیز نفوذ یافت و  دولت قبل را به  تقابل و تخریب  روحانیت ومرجعیت سوق داد والبته در انتخابات اخیر مردم با رای به یک روحانی انقلابی  یک بار دیگر پشتیبانی خودرا از روحانیت اصیل وانقلابی وعالم وزمان شناس اعلام نمودند ونقشه دشمنان را نقش برآب کردند






تاریخ : سه شنبه 92/11/22 | 1:41 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

درنوشته قبل اشاره شد که درکنار تجلیل از انقلاب باید به تحلیل هم پرداخت وهمواره وضعیت زمان را با ارمانها واهداف انقلاب اسلامی سنجید ودرصدد رفع نواقص واشتباهات بود ودربحث قبل به موضوع حضور مرم پرداختیم

 درادامه به موضوع  مهم دیگری تحت عنوان( تبیین اصول  وشعارهای انقلاب) می پردازیم همان طور که می دانیم در انقلاب اسلامی چند رکن اساسی وجوددارد که عبارتند از جمهوریت، اسلامیت، استقلال وآزادی که در راهپیمایی های سال پنجاه وهفت باعنوان وشعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی از آنها یاد می شد

این شعارها که اصول انقلاب اسلامی قرار گرفتند مثل اضلاع مثلثی هستند که قوام یک مثلث بر همه این هاست ودر نبود یکی، اصل آن دچار خلاء وخلل جدی می شود وبه نوعی هرکدام تضمین گر دیگری است

 استقلال وآزادی وجمهوری اسلامی ارکان یک نظام هستند ونبود ویا کمرنگ شدن هربعد زیانش تنها به یک  بعد خلاصه نمی شود بلکه کل مجموعه را تحت شعاع قرار می دهد استقلال بی آزادی به اقتدار گرایی واستبدد وآزادی بی استقلال به وابستگی واین دو بدون اسلام وجمهوریت به بی هویتی وانحراف خواهد انجامید 

 وبرای تحقق همه ارکان واجرای اساسی آنها ابتدا به نظریه پردازی عمیق وعالمانه باید پرداخته شود مفاهیمی چون آزادی اسلامی، جمهوریت توام با دین داری واستقلال همه جانبه باید تبیین شود که متاسفانه دراین سالها از نظر فکری  دراین زمینه کوتاهی  شده

 وماهنوز تعاریف درست وروشنی از آزادی اسلامی وامثال آن نداریم وحدومرز ها دربسیاری از این گونه مفاهیم نامشخص است لذا هر کس وجریانی به خود اجازه می دهد که از دید خود آنهارا تحلیل کند درعمل هم به دلائل مختلف  توجه افراطی به یک بعد ابعاد دیگررا به فراموشی رانده است

 چه از جانب جناح ها وچه متفکران وچه برخی ارگان های نظام، اصول گرایان با تکیه بر اسلام واستقلال از ازادی وجمهوریت غافل گشته اند اصلاح طلبان با پرداختن به ازادی وجمهوریت به استقلال واسلامیت کم اعتنایی کرده اند

برخی عالمان با قرالئتی انحصاری وتنگ نظرانه از حکومت دینی نقش مردم را کمرنگ وخنثی دیده اند وروشنفکرانی بافراموش کردن بعد دینی فقط بر جمهوریت ومردم سالاری پای فشرده اند

 وهمه این ها افراط وتفریطهادر نهایت به اساس انقلاب که بر مبنای عقلانیت ودینداری تومان مردم سالاری ودین خواهی بنا شده ضربه زده است وتازمانی که اجماعی علمی وفکری وفرهنگی که البته از مشورت وهم فکری واحترام به نظرات همدیگر اتفاق می افتد فراهم نشود

 وجناح ها وصاحب نظران به تعاریفی متفق علیه نرسند ودائم بر طبل اختلاف بزنند به جایی نخواهیم رسید لذاست که همواره شاهد حاکمیت جریانات تک بعدی خواهیم بود که حاصل افراط وتفریط قبل است

 وانتخاب دولت ها ونماینده ها بیش از آن که به خاطر اقبال به آن جریان باشد بیشتر برای دفع جریانی دیگر وخسته شدن از جریان افراطی یا تفریطی قبل خواهد بود واقعیت این است که ما امروز وهرزمان بیش از پیشرفت علمی وتکنولوژی به رشد اجتماعی ورسیدن به تعادل فکری وفراهم شدن بنیان های فکری درزمینه اصول انقلاب اسلامی نیازمندیم

 انقلاب اسلامی حیات نو وجدیدی به ملت داد که هم باسنت هم با تجدد متفاوت است این حیات وهویت جمعی نو باید ابتدا بدرستی وواقع بینانه وهمه جانبه وعالمانه تبیین شود وعلاوه بر تبیین مورد اتفاق بین نخبگان ومردم قرار گیرد

 وتازمانی که چنین امری به تمامه وکمال رخ نداده ماهمواره دچار افراط وتفریط ها وحذف وطردها واز بین بردن سرمایه ها خواهیم بود والبته خواسته اصلی دشمن نیز همین است که فرصت وزمینه این امر را ازما بگیرد

 وما نتوانیم بین نخبگان ابتدا ومردم در مرتبه بعد یک هماهنگی وهمفکری جمعی وتوافق اصولی بر اصول انقلاب را پیداکنیم وبادامن زدن به اختلافات وتقابلات نیروی خودرا در حذف وطرد وتخریب یکدیگر به کار بریم






تاریخ : دوشنبه 92/11/21 | 7:12 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

درآستانه سی وپنجمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هستیم درچنین ایامی بیشتر از انقلاب تجلیل می شود ویا حداکثر تحلیل هایی از گذشته اما کمتر به نقد حال ونسبت امروز انقلاب با آرمان ها واهدافش پرداخته می شود

 درحالی که هرچه سن انقلاب بالاتر می رود واز زمان پیروزی فاصله می گیریم نیاز به نقد وبرسی وضعیت فعلی وتحلیل نقاط ضعف وقدرت بیشتر می شود و هرسال باید درکنار تجلیل اصل انقلاب به تحلیل حال بنشینیم وببینیم چه راهی را طی کرده ایم ؟

چه نقص هایی داریم ؟وچه نسبتی با انقلاب سال پنجاه وهفت داریم؟ بررسی برخی نکات و شاید نقطه ضعف ها یی که دراین سالها رخ داده  می تواند مارا در اصلاح و بازگشت به اصالت انقلاب یاری  کند

موضوعاتی چون چگونگی وکیمیت وکیفیت حضور مردم ، تبیین واجرای آرمان هایی چون آزدای وجمهوریت واسلامیت ،روند اجتهاد در مفاهیم انقلاب ،از جمله این نکات هستند که در چند نوشته به آنها می پردازیم

 حضور مردم

محور انقلاب اسلامی حضور ومشارکت مردم از همه طبقات وگروه ها بوده است وهمین وحدت وحضور همگانی باعث پیروزی انقلاب گشت و حال باید ببینیم این حضور در چه وضعیتی قرار دارد ؟

واقعیت این است که گرچه در این چند دهه اصل حضور مردم با فراز ونشیب حفظ شده واما تفاوتهایی نیز با آن زمان کرده که باید مورد بررسی قرار داد وبه علل وعوامل آن پرداخت که چرا این حضور  دچار برخی نوسانات شده است ؟

دراین جا ما به دو نمونه وشاخصه از حضور واقبال مردمی اشاره می کنیم که می تواند محکی برای سایر موارد باشد نخست حضور مردم درنمازهای جمعه است حضور مردم در نماز های جمعه به عنوان تجلی گاه حضور مردمی وانقلابی  متفاوت از نماز جمعه های اوایل انقلاب است 

در نمازهای آن دوره درتهران گاه قریب نیم میلیون حضور می یافتند وامروز تفاوتها کاملا محسوس است حال باید دید چرا چنین شده است ؟

همه می دانیم که رکن نماز جمعه خطیب آن است و اگر مردم سخن خطیب را حرف دل و دین و زمان خود بدانند اشتیاق به حضور دارند همچنین هرچه این اجتماعات دارای جاذبه بیشتر ودافعه کمتر باشند جمعیت بیشتری خواهند آمد

اما متاسفانه دراین سالها تریبون های نماز جمعه غالبا تک بعدی و جناحی و خالی از نقد و نظر مردم بوده است فرضا همین اخیرا  نماینده دولت وریس سازمان محیط زیست علیرغم اعلام قبلی به دلایل نامعلوم از سخنرانی پیش از خطبه نمازجمعه تهران منع می شود

واین درحالی است که اقلیت فکری جامعه به اشکال مختلف از این تریبون بهره برداری می کنند  وهچنین فضای نمازهای جمعه بیش از وحدت آفرینی بعضا محل ایجاد تفرقه وتشطط بوده است وهمین باعث شده چنین اجتماعاتی تقلیل یابند

نمونه دیگر حضور مردم ونمایندگان فکری سیاسی آنها در صداوسیما است  در حالی که در دهه نخست انقلاب اکثریت قریب به اتفاق مردم نمایندگان فکری و سیاسی خود را در صدا و سیما می دیدند ورغبت تماشا وخط گیری از این رسانه مهم را داشتند

 امروز این موضوع هم دچار تنگ نظری وانحصار گری شده ومردم کمتر صدا وسخن و نظر خود را در آن رسانه می بینند واین انحصار طلبی به گونه ای شدید است که حتی رییس جمهور به عنوان نماینده رسمی و اکثریت مردم در صداوسیما تحمل نمی شود و در مقابلش مانع تراشی می کنند

وهمین باعث کم شدن اعتماد واقبال مردم به مهم ترین رسانه کشور ورو اوردن به رسانه های بیگانه گشته است وپرواضح است که راه اصلاح به رسمیت شناختن نمایندگان فکری سیاسی مردم در نمازهای جمعه وهمچنین صداوسیما به عنوان نهادهایی مردمی وتریبونهایی عمومی و خارج ساختن انها از انحصار وجناحی بودن است

ادامه بحث را درنوشته بعدی دنبال می کنیم انشاالله






تاریخ : یکشنبه 92/11/20 | 2:53 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

این روزها شاهد اظهار نظرهای تند وگستاخانه ای از سوی برخی مسئولان امریکایی از جمله معاون و وزیر خارجه امریکا  وفراتر از آن انکار برخی واقعیات مسلم سیاسی وبین اللملی چون حضور شرکت های اروپایی درایران هستیم

 این اظهارات در ورای ظاهر متحکمانه وقلدرمابانه که منش هیشگی استکبار وامریکاست درباطن خود از نوعی استیصال وسردرگمی سردمداران استکبار حکایت دارد که به درستی احساس می کنند که دراین بازی نیز قافیه را باخته اند ودر عرصه دیپلماتیک جمهوری اسلامی آنهارا به انزوا رانده است

وتعبیر خبرنگاری که با وزیر خارجه مصاحبه می کرد که می گفت آیا ایران مارا فریب داده است ؟در پس ذهن وقلب همه سیاست مداران امریکایی قرار دارد واین فکر آنهارا به اضطراب افکنده است  واگر خبرنگار جرات وصداقت بیان آن را داشته که بر زبان آورد سیاست پیشگان امریکایی به اعتقادی مشابه رسیده اند

اما جرات وجسارت به زبان آوردنش را ندارند وآنها این روزها کم کم به این نتیجه می رسند که گویا دربرابر تدبیر واقتدار جمهوری اسلامی  دوباره دچار شکست شده اند اما چرا امریکا در جنگ نرم با جمهوری اسلامی شکست خورده است ؟

واقعیت مساله بازگشت به این دارد که امریکا بعداز انقلاب اسلامی همواره دو هدف مهم را درباره ایران دنباله کرده است نخست ترساندن جهان از ایران ودوم انزوای ایران وامروز بعداز توافق ژنو احساس می کند که توافق در جهت خلاف  هردو هد ف حرکت می کند

حضور دهها شرکت خارجی ودیدار مقامات کشورهای مهم ومختلف از ایران و استقال از ایران در عرصه بین المللی نشانه هایی از این موضوع هستند چند وقت پیش هم شاهد بودیم که این تنها امریکا بود که علیرغم دعوت دبیر سازمان ملل از ایران برای شرکت در اجلاس ژنو 2مربوط به بحران سوریه مخالفت کرد ومانع حضور ایران شد

این ها همه نشان می دهد که جمهوری اسلامی توانسته خلاف خواست اصلی امریکا عمل کند ونه تنها خود منزوی نشده بلکه زمینه انزوای دوستان امریکا چون رژیم صیونیستی را فراهم آورده است وخشم امروز امریکایی هم  از همین است

امریکاییها  بعد از نمایش مردم سالاری  واقتدار درونی جمهوری اسلامی در انتخابات خرداد وسیاست مدبرانه خارجی در تعامل با دنیا خودرا ناگزیر به نشستن پای مذاکره با ایران نه تنها در زمینه هسته ای بلکه حتی در زمینه بحران های منطقه ای می دانند

واین یعنی اعتراف به قدرت واقتدار  جمهوری اسلامی واگر مقامات امریکایی خشمگینانه از زبان وزیر خارجه ایران می گویند که او گفته اختیار مذاکره درباره سوریه ندارد با این حرفها درواقع می خواهند عصبانیت خودرا از این موضوع بیان کنند که ایران امروز وزنه ای مهم  در قدرت سیاست جهانی است که نادیده گرفتنش ناممکن است

 بنابراین عربده کشی های این روزهای امریکایی ها نشانه درستی سیاست جمهوری اسلامی وموفقیت جهانی آن وآغاز شکستی دیگر برای دشمنان انقلاب اسلامی است






تاریخ : جمعه 92/11/18 | 2:1 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
<      1   2   3      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.