سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیت الله جنتی در خطبه های نماز جمعه مطالبی را درباره شیوه های اجرایی حجاب از سوی دولت مطرح کرده اند که قابل تامل است دراین میان برخی  تعا بیر ایشان بیش از همه تعجب انگیز است  این که به دولت توصیه می کند حجاب را از جیره خوران خود یعنی کارمندان دولت شروع کند

دوم این که چون دانشجو برای نمره هر کاری می کند از ابزار نمره در حجاب استفاده شود دراین تعابیر اولا  به کارمندان ودانشجویان توهین شده وکارمندان با لفظ جیره خوار مخاطب قرار گرفته اند

ودانشجویان نیز افرادی معرفی شده اند که برای نمره هر کاری می کنند ،و ثانیا توصیه ایشان بیان گر نوع نگاهی به دین واحکام وانسان است که در آن  رعایت ظاهری احکام ولو از روی ترس وطمع دنیوی مطرح است که نتیجه آن رواج اسلامی منافقانه است

درواقع در شیوه پیاده کردن احکام اسلامی دو نگاه همواره وجودداشته است  نگاهی که احکام را برای تربیت انسان می داند وانجام از سر آگاهی وانتخاب ورغبت را هدف خود قرار داده است وهمین روش را موجب انسان سازی وجامعه سازی اسلامی می داند

ونگاه دیگری که فقط اجرای ظاهری احکام را دنبال می کند وچندان در قید روش ها وباطن اعمال نیست  وگمان می کند با ظاهر سازی واجرای ظاهری اعمال واحکام شرعی دین در جامعه پیاده خواهد شد وسخنان خطیب جمعه تهران در زمره نگاه دوم  قرار می گیرد

 در نگاه اول ساخته شدن حقیقی انسان هدف است و نگاه دوم حفظ ظاهری حریم دین را مد نظر دارد   در نگاه ونظر اول حتی دین برای انسان وساخته شدن اوست وانسان هدف است نه وسیله امادر نگاه دوم انسان یک وسیله بیش نیست وهدف اجر ای برخی مقررات واحکام است نگاه اول ظاهر را درکنار ودرخدمت باطن می داند

وفرضا حجاب را برای رشد وبقای حیا وعفت وگوهرهای ایمان می خواهد اما در نگاه دوم ظاهر حجاب اصالت دارد ولو این که اجرای ظاهری آن با گو هرهای باطنی ایمان مثل صداقت واخلاص منافات پیدا کند وفرد از سر اجبار ومنافقانه کاری را انجام دهد

در نگاه اول آگاهی اصالت دارد ودر نگاه دوم قدرت وبه تجربه وعقل ثابت شده که نگاه دوم گرچه ممکن است در کوتاه مدت ودرظاهر نتیجه بخش باشد اما قطعا در بلند مدت وعمق وباطن با شکست مواجه خواهد شد

 علاوه بر این که در روش دوم عوارض منفی چون نفاق پروری ورشد ریا وظاهر سازی که بدتر از بسیاری از منکرات است را شاهد خواهیم بود وروش درست همان روش نخست است که امیر مومنان فرمود روش احرار است یعنی سوق دادن افراد وجامعه به بندگی آزاد از ترس چرا که  بندگی با ترس وطمع باطنش بردگی است

 اما طبق بیان بلند مولای متقین بندگی وارسته از قید ترس وطمع باطنش حریت وآزادی است که فرمود : عده ای خدارا از ترس  عبادت می کنند که این عبادت بردگان است وعده ای به طمع بندگی می کنند که این عبادت تاجرانه است وعبادت حقیقی عبادت از سر شوق ورغبت است که عبادت احرار است

 دراین بیان بلند حضرت امیر به ترس وطمع اخروی وبهشت وجهنم نظر دارد حال ترس وطمع دنیوی دیگر تکلیفش مشخص است  وقتی از نگاه مولا حتی برای بهشت وجهنم نباید بندگی خدا کرد آن وقت بندگی به خاطر دنیا البته مذموم تر وبدتر خواهد بود

 البته آنچه گفته شد به معنای نفی قانون وقدرت در اجرای احکام نیست اما پرواضح است که قدرت قاهره آخرین راه وبرای موارد خاص تخلف است ونه به عنوان روشی عمومی واولی برای اجرای حکام است

تازه همین اعمال قدرت نیز بسیار با آنچه خطیب محترم در منبر وتریبونی عمومی مطرح وتوصیه می کنند فاصله دارد ونباید در تربیون های مهمی چون نماز جمعه تهران مطالبی مطرح شود که نتیجه آن وهن شهروندان ومعارف بلند دینی باشد .






تاریخ : شنبه 92/6/30 | 10:50 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

کلاه پهلوی سریالی است که مدتهاست از سیما پخش می شود والبته هزینه بسیاری را هم بر بیت المال تحمیل کرده اما یک سئوال بزرگ را برابر خود دارد وآن این که این سریال  چه حاصلی  برای فرهنگ وجامعه  این مرز وبوم داشته است؟ وآیا حتی درحد سرگرمی مفید نیز توانسته بخشی از اوقات مردم را پرکند ؟

سریالی که با سرهم بندی چند قصه وواقعه کشدار وبی خاصیت وپراکنده حتی جاذبه داستانی نیز ندارد و هنری جز نشان دادن زنان در ژست های مختلف ونامتعارف به بهانه تاریخی بودن ندارد ! سریالی آن قدر پراکنده است که در هر قسمت ابتدا راوی هرآنچه از ابتدا رخ داده را باید گزارش دهد تا  بیننده سر وته داستان را گم نکند

 کلاه پهلوی که بنا بود تصویرگر وافشاگر بخش مهمی از تاریخ این ملت ونشان دهنده ظلمها وجفاهایی باشد که بر فرهنگ وبر زن ومرد این سرزمین رفته است باشد اسیر فرم وظاهر گشته وآن چنان در آرایش و بزک کردن زنان وهنر پیشه ها افراط به خرج داده وبه پرداختن به جزییات عشق وهوس بازی ها مشغول شده که از مقصود ومقصد اصلی پاک به دور گشته است

 وآنچه در ذهن  بیننده  خصوصا تیپ جوان آن باقی می ماند چیزی جز چهره های بزک کرده ورابطه های هوس آلود نیست براستی چرا سیاست گذاران سیما این گونه در هزینه کردن  حاتم وار بیت المال خامی می کنند ؟

آیا فیلمنامه ها قبل از کلید خوردن خوانده نمی شوند ؟ویادرحین کار نظارتی نیست ؟ویا این که این گونه فیلم ساختن در راستای سیاست های سیما ومطابق خواست متولیان است که درآن صورت برای مردم توضیح دهند با چه توجیهی  چنین برنامه های سنگین وپرهزینه را محور کار خود قرار می دهند ؟

واگر هم مدافع فیلم نیستند وان گونه که بسیاری از دلسوزان کلاه پهلوی را کلاه گشادی می دانند که بر سر سیما رفته وهزینه فروان را به باد داده است ،متولیان خود نیز چنین حسی دارند  باز صراحتا به مردم بگویند واز ندانم کاری وغفلت خود  واتلاف بیت المال از مردم عذرخواهی کنند

 

 






تاریخ : جمعه 92/6/29 | 11:48 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

ازنکات قابل توجه وعبرت آموز بحران سوریه اتحاد دو خط به ظاهر مخالف در عرصه منطقه است ترکیه سکولار در کنار عربستان مرتجع وتکفیری های دوآتشه قرار گرفته اند ترکیه ای که دین را از سیاست جدا می داند

 وخود را متعلق به عصر جدید می داند در کنار وهم پیمان وپشتیبان سلفی ها ووهابی هایی گشته که هم چیز را با دید دینی می بینند آن هم دین مرتجعانه ومتحجرانه که هر پیشرفتی را بدعت می خوانند

 پیوند این دوجبهه وجریان به ظاهر مانعه الجمع می  رساند برخلاف آنچه که در ظاهر  تصور می شود این دو تفکر دارای مشترکات وگوهرهای واحدی هستند که  آنهارا این گونه باهم متحد ساخته است

و به نظر می رسد جریان سازی های منطقه ای با عنوان تجدد گرایی از نوع سکولار آن یا سنت گرایی از نوع تکفیری آن یک بازی ونمایشی است که کارگردان وگرداننده هردو  جریان یک اتاق فکر است

واین دو گرچه در ظاهر  مخالف وناسازگار باهم نشان داده می شوند  اما در واقع نه تنها دشمن هم نیستند بلکه دوستانی هستند که حیات هرکدام وابسته به دیگری است  ودشمن واقعی هردو جریان دینداری ودفاع از دین از موضع احیاگرانه ودرعین حال زمان شناسانه وعقلانی است

تحجر وسکولاریسم دو لبه قیچی هستند که برای برش اسلام زنده وپویا وزمان شناس وانسان گرا وعقلانی آماده شده اند  واستعمار نو برای مبارزه با جریان احیای اسلام ناب واجتهادی وانسانی این دو جریان را پدید آورده است تا یکی مدام با اعمال تنگ نظرانه وجاهلانه دین را بدنام کند ودیگری کار اورا تکمیل کند وژست تجدد گرایی بگیرد

 ودر فضای بدنام شدن دین سیاسی شده البته سیاست از جنس سلفی ووهابی، منادی سکولاریسم وجدایی دین از عرصه سیاست واجتماع باشد وهر زمان هردو به خاطر دارابودن منافع مشترک فراوان احساس خطر کردند پرده تزویر را کنار زده واختلافات زرگری را کنار گذاشته برای بقای هم متحد ودرکنار هم وآشکار خواهند جنگید

 اتفاقی که امروز رخ داده وائتلاف ترکیه وعربستان وامارات وتکفیری هادر مقابل سوریه نمونه بارز آن است وهمه می دانند که سوریه بیش از هرچیز تاوان دفاع از مقاومت وحزب الله را می پردازد حزب اللهی که بر اساس تفکر اجتهاد پویا وانقلابی مرجع مصلح وزمان شناس شیعه حضرت امام خمینی شکل گرفته است

ومعرف اسلام زنده وعدالت طلب وآزادی خواه وظلم ستیز وعزت آفرین است و  درواقع پشت صحنه درگیری امروز در سوریه تقابل تفکر  اسلام خواهی توام عدالت طلبی وآزادی خواهی امام امت و منش دین ومعنویت وعدالت ستیزی استعمار نوقرار دارد و پیاده نظام جریان استعمار سکولاریون ومرتجعین هستند  

که فقط چند تفاوت ظاهری باهم  دارند برخی کروات می بندد وبرخی تا سینه ریش می گذارند والا در هدف وباطن وحتی روش ومنش  دین ستیزی و  آدم کشی وبیرحمی یکی هستند

دراین باره انشاالله باز سخن خواهیم گفت






تاریخ : چهارشنبه 92/6/13 | 1:0 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

متاسفانه دین شناسی وامام شناسی ما مثل خیلی از معارف دیگر ناقص وتک بعدی است واین موضوع اختصاص به امروز ندارد بلکه به نوعی در تاریخ معرفت دینی ما جاری است ودرهر زمانی بخشی از معارف واشخاص وسیره وسنت ها علم می شدند ومورد توجه قرار می گرفتند وبخش های دیگر به فراموشی سپرده می شدند

واگر زمانی معارفی چون جهاد وشهادت وشخصیت هایی چون امام حسین وزینب کبری مورد تغافل وتحریف بودند امروز اطلاع ودانش ومعرفت ما نسبت به امامانی چون امام صادق(ع)  وباقر (ع) ناقص واندک است ودوره مهمی از تاریخ اسلام که حیات این بزرگواران را شامل می شود مورد تغافل قرار گرفته است

واین بازگشت به نگاه تک بعدی ما به موضوعات دینی دارد وفرضا برای احیای بخشی که ظهور سیاست درآن قویتر است از بخش های دیگر دینی وسیره وسنت ائمه غفلت می کنیم درحالی که حتی از دید سیاسی هیچ دوره از زندگی ائمه علیهم السلام خالی از سلوک سیاسی نیست

 اما ظاهر گرایی ها باعث شده که سیاست را فقط در شمشیر وحضوردر قدرت بدانیم واز عمق مسائل غافل شویم ،واز آنجا که معارف دینی همه باهم پیوند وارتباط وثیق دارند وفهم درست یکی به فهم دیگری وابسته خصوصا فروعات که بستگی تام به مبانی واصول وشناخت آنها دارند نگاه ومعرفت تک بعدی نوعی انقطاع وجدایی را نیز فراهم می آورد

وچه بسا فرعی را بزرگ وعلم کنیم بدون توجه به چگونگی ارتباط آن با اصل ولذا اساسا اتصال ورابطه این دو را نبینیم وسر از نا کجا آباد درآوریم فرضا آن قدر در ظواهر گرفتار می شویم که از باطن  اعمال وانگیزه ها غفلت می کنیم که نسبت اعمال خودرا با اخلاق وایمان ومعاد را فراموش می کنیم

 گاه به بهانه دفاع از دین وامربه معروف هزار منکر وبی اخلاقی وگاه بی دینی مرتکب می شویم ودردل هم خرسندیم که به وظیفه خود عمل کرده ایم درحالی غافلیم از آتشی که بر خرمن ایمان واخلاق خود زده ایم

 اما اگر نگاه به موضوعات ومسائل دینی واجتماعی عمیق وهمراه نظر به باطن ودر امتداد هدف اصلی که همان آخرت محوری است باشد به ضرورت فهم آداب سیاست ورزی دینی واخلاق سیاسی واجتماعی خواهیم رسید ودر حفظ آن خواهیم کوشید

وکار مهم امامانی چون امام باقر وصادق علیهما السلام همین بود که با تشریح مبانی واصول وبیان رابطه آنها با فروع وهمچنین تببین روش های درست دین ورزی مارا از انحراف فکری باز دارند در واقع  بنا گذار معرفت دینی که مقدم وحاکم بر عمل دینی است بودند

معرفتی که ابتدا آن داشتن تصور صحیح از معارف وارزش های دینی است از جمله مفاهیم ارزشمند دینی زهد وساده زیستی است که در گذشته وحال مورد کج فهمی های فراوان گشته است

دراین جا بخشی از گفتگوی امام صادق با سفیان ثوری و یارانش که گرایشات صوفی گرانه داشتند وادعای زهد می کردند را می آوریم تا زندگی مومنانه ومتعادلانه ومعنای صحیح زهد را در مکتب  امام صادق (ع) بشناسیم

سفیان ثورى خدمت امام صادق علیه السّلام رسید و مشاهده کرد آن حضرت لباس سفیدى در بر دارد که مانند سفیدى تخم‏مرغ مى‏درخشد، سفیان گفت این لباس براى شما مناسب نیست، امام فرمود: از من بشنو چه مى‏گویم و گوشت را هم باز کن.

من اکنون سخنى با تو مى‏گویم که براى دنیا و آخرت تو بهتر مى‏باشد در صورتى که طبق سنت و حق از دنیا بروى و بدون پیروى از بدپعت بمیرى، شما بدانید که رسول خدا صلى اللَّه علیه و اله در زمانى زندگى مى‏کردند که مردم در فقر و فلاکت بودند.

اما هر گاه دنیا وضعش خوب باشد و وسائل زندگى فراهم باشد، این نیکان هستند که باید از مواهب دنیا استفاده کنند نه بدکاران و گناهکاران، مؤمنان باید از لذات جهان سود ببرند و نه منافقان، مسلمانان باید از آن بهره بگیرند و نه کافران...

بعد از آن شما فضیلت سلمان و ابو ذر را مى‏دانید، سلمان هر گاه حقوقش را مى‏گرفت خوراک سالش را از آن برمى‏داشت تا حقوق سال آینده‏اش را بگیرد گفته شد یا ابا عبد اللَّه تو در عین زهد از این کارها مى‏کنى، و نمى‏دانى شاید امروز و یا فردا درگذرى.

سلمان در پاسخ آنها گفت، شما چرا در باره من امید زندگى را ندارید، همان گونه که مى‏ترسید شاید من مردم، اى نادان‏ها مگر نمى‏دانید که نفس گاهى به صاحب خود سوء ظن پیدا مى‏کند در وقتى که معیشت قابل اعتمادى نداشته باشد، ولى هر گاه وسائل معیشت را فراهم کرد نفس او اطمینان پیدا مى‏کند.

اما ابو ذر شترها و گوسفندهاى اندکى داشت که بوسیله آنها زندگى مى‏کرد، شیر آن‏ها را مى‏خورد و از گوشت آن‏ها استفاده مى‏کرد، هر گاه مهمانى بر او وارد مى‏شد و یا کسانى که در کنار آب زندگى مى‏کردند و خصوصیاتى با او داشتند از گوشت آن شتران و گوسفندان مى‏خوردند.

 

ابو ذر براى اینکه مردم همسایه‏اش گوشتى به آنها برسد گوسفندان را براى آنها ذبح مى‏کرد و بین آنها تقسیم مى‏نمود، و خودش هم مانند آنها قسمتى را برمى‏داشت و براى خود امتیاز قائل نبود، از این بزرگوار زاهدتر شما سراغ دارید.

  شما بد راهى را انتخاب کردید و مردم را به جهالت کشاندید، و کتاب خدا و سنت رسول را درک نکردید، و اخبارى که با قرآن مطابقت داشت دور انداختید، و با جهل خود آن‏ها را تفسیر و معنى نمودید و در غرائب قرآن و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و امر و نهى آن تفکر نکردید.

شما از سلیمان بن داود با من سخن بگوئید هنگامى که از خداوند خواست که سلطنتى به او بدهد که کسى بعد از او به آن نرسد، خداوند هم خواسته او را اجابت کرد و او هم حق مى‏گفت و به حق هم عمل مى‏کرد و خداوند هم هرگز او را ملامت نکرد و از او عیبى نگرفت، و مؤمنان هم از او عیبى نگرفتند و داود هم قبل از سلیمان سلطنت و حکومت مى‏کرد.

یوسف پیامبر به پادشاه مصر گفت: مرا بر گنجهاى زمین بگمار که من هم محافظ آنها مى‏باشم و هم علم اداره آنها را دارم، سرانجام کار او به جایى رسید که اختیار کشور را تا یمن بدست آورد و مردم براى بدست آورد طعام بطرف او رفتند تا از قحطى نجات پیدا کنند، یوسف حق مى‏گفت و با حق عمل مى‏کرد و کسى هم بر او خرده نگرفت.

بعد از آن ذو القرنین آمد و آن بنده‏اى بود که خداوند او را دوست مى‏داشت، و او هم خدا دوست بود، پروردگار براى او اسباب و وسائلى فراهم آورد و او را بر مشرق و مغرب حکومت داد و همواره حق مى‏گفت و به آن عمل مى‏کرد، و کسى هم بر او ایرادى وارد نساخت.

اکنون اى جماعت از خداوند ادب بیاموزید، خداوند مؤمنان را مؤدب کرده است، به امر و نهى خداوند توجه کنید و از آن چه نمى‏دانید و یا براى شما شبهه‏انگیز است دست باز دارید، و علم آنها را به اهلش برگردانید تا ما جور شوید و عذر شما پذیرفته شود.

دنبال علم ناسخ و منسوخ بروید و محکم و متشابه را فرا گیرید، و حرام و حلال خدا را از هم تمیز دهید، تا به خداوند نزدیک شوید، و از جهالت دور باشید، جهالت را به اهلش واگذارید زیرا جاهلان بسیار زیادند و عالمان کم مى‏باشند

        بحار الانوار    ج‏1   ص/  599             

 






تاریخ : یکشنبه 92/6/10 | 1:5 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

رییس جمهور جدید جناب دکتر روحانی  با شعار اعتدال مورد اقبال وانتخاب مردم قرار گرفت اما این اقبال مثل بسیاری دیگر از حمایت های مردم تضمین شده ودائمی و بدون شرط نیست بلکه مشروط است

ومسئولان فعلی خصوصا شخص جناب رییس جمهور باید برای تداوم حمایت ها ورشد وعمیق تر شدن آن به اصول ونکاتی باید توجه داشته باشند که به برخی از آنها اشاره می کنیم

 اولین مطلب آن است که جامعه ما دینی است وهر تحول وتوسعه جدی واصلاح واقعی زمانی موفق می شود که در بستر دینی تولید شود وادامه حیات یابد واین اتفاق البته خوشبختانه در این دوره درآغاز امر رخ داده وشعار اصلاح گرانه اعتدال از زبان یک عالم واندیشمند دینی وبا پشتوانه برجستگان روحانیت مبارز مطرح گشته است

در ادامه راه نیز باید برای رشد وتوفیق از پایگاه دین وبا مفاهیم وتفکرات واصول دینی از اعتدال دفاع شود ونباید اشتباه برخی اصلاح طلبان تکرار شود وجهت گیری شعارها وارزش ها به سمت غیر دینی سوق داده شود

که درآن صورت مهم ترین ضربه  به جریان وحرکت اعتدال خواهی خواهد خورد که هم از مسیر درست واسلامی خارج خواهد شد و هم واقبال مردمی را از دست خواهد داد اکثریت مردم ما هرنوع اصلاحی را از پایگاه ایمان ودین می خواهند

وهمچنان به روشهای متکی بر دین اصیل اعتماد واعتقاد دارند بنابراین متفکران وبرنامه ریزان جریان اعتدال قبل از هرچیز باید در تئوری سازی ها وبیان اندیشه ها وبرنامه ریزیها به این نکته توجه داشته باشند که دفاع از اعتدال با ادبیات ومنطق دیگری غیر از منطق دینی هم نادرست وهم نامقبول خواهد بود .

اثر دیگری که بر این مساله متفرع است خلع سلاح افراطیون مخالف دولت فعلی است که اگر صاحب نظران وطراحان ایده اعتدال از پایگاه وبا ادبیات ومنطق دینی از اعتدال بگویند ودفاع کنند مخالفان وافراطیونی که دین را مستمسک وبهانه مخالفت خود قرار داده اند دیگر بهانه لازم را از دست خواهند داد.

 واین روش علاوه بر آنکه دولت وجریان اعتدال گرا را برخوردار  از منبع مهم وغنی اسلام واز پشتوانه مردمی خواهد نمود بهانه وحربه را ازدست مخالفان بیرون خواهد کشید

نکته دوم که دولت وجریان اعتدال باید به آن توجه کند پرهیز از  ورود مستقیم در عرصه نظریه پردازی است  اشتباهی در دوره اصلاحات به نوعی ودر دوره دولت سابق شدیدتر  وبدتر تکرار شد گرچه رییس دولت فردی فرهیخته وعالم دینی واهل نظر است.

 اما مسئولیت اصلی وفعلی ایشان مدیریت است نه نظریه پردازی  در حوزه اندیشه وفرهنگ ولذا دریک تقسیم کار درست ومنطقی نظریه پردازی وتبیین جوانب مختلف اعتدال وسایر ارزش های اجتماعی وسیاسی  باید به اهل فرهنگ مدافع دولت سپرده شود.

 ورییس جمهور واعضای کابینه مسئولیت های مدیریتی خود را به درستی انجام دهند ولذا وارد کردن همه یا اکثریت متفکران جریان اعتدال در حوزه مدیریت وکارهای اجرایی یک اشتباه مسلم است که البته تا کنون سعی شده این چنین نشود.

 واین باید ادامه یابد ومتفکرانی متعلق به جریان اعتدال فارغ البال از وظیفه مدیریتی در حوزه نظر به تببین اصول وراهکارهای خط اعتدال پردازند

نکته سوم این که برخی افراد وجریانات ممکن است به نام مردم واز موضع مردم بخواهند برخی مسائل را بر دولت تحمیل کنند که دراین زمینه هم هوشیاری لازم باید باشد وهمچنان که فشار افراطیون نباید دولت را از عمل به وعدذه ها وتعهدات به مردم باز دارد

 از آن طرف هم عده ای نخواهند به اسم مردم بر خی مسائل که خارج از حیطه وظایف رییس جمهور بوده ویا درشرایط فعلی مساله اصلی واولی نیست ویا اساسا خواست مردم نیست بر ایشان تحمیل کنند






تاریخ : سه شنبه 92/6/5 | 2:15 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
   1   2      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.