«دانستن آداب سخن وتحليل واستدلال بد نيست، بحث در
اقبال بود نه فتواي به صحت اقتدا يا عدم آن وحكم به فسق وفجور ديگران !اين
حربه تكفيري هاست تا در منطق كم مي آورند دست به تكفير مي زنند وبعد حذف
فيزيكي اما نحن ابناء الدليل»
شما که واقعا خيلي ابناء دليل هستيد!! و کاملا آداب سخن و تحليل و استدلال را بلديد!!
خيلي هم با دليل و استدلال منتقد خود را شبيه تکفيري ها دانستيد
و کاملا هم با ادب سخن و تحليل، او را متهم به کم آوردن نموديد.
بنازم به اين طرز فکر که هيچگاه هيچ اشتباهي را در خود نمي بيند و يکسره با متهم کردن ديگران، در صدد تبرئه خود است.
به اين جمله خود دقت کنيد:
«درآخرين خطبه آقاي هاشمي بيش از چهارصد هزار نفر شرکت کردند که بعداز
خطبه هاي آقاي طالقاني بي سابقه بود»
به قول طلبه ها، اين اطلاقي که شما در جمله به کار برده ايد شامل مقام معظم رهبري هم مي شود يا نه؟ بهرحال خظبه هاي معظم له هم پس از آقاي طالقاني بوده و هست. پس چرا بجاي عذرخواهي و پذيرش اشتباه ـ لااقل اشتباه در لفظ و بيان مطلب ـ ديگران را تخطئه و متهم مي کنيد؟
ثانيا اگر فقط بحث اقبال مطرح است و مهم نيست که پشت سر چه کسي نماز خوانده مي شود!!!، افراد بسياري را چه در زمان حاضر و چه در طول تاريخ اسلام مي توان نام برد که اقبال عمومي به آنها چندين برابر اقبال به امثال آقاي هاشمي بوده يا هست ولي امام آن جماعت، مورد لعن و نفرين خدا و رسول و مؤمنين قرار گرفتند. شما که ابناء دليل هستيد!! بگوييد اين ملاک را از کجاي قرآن و سنت يا عقل و اجماع استخراج کرده ايد؟؟؟؟