سلامي ديگر به جناب زارعي متأسفانه اين دولت با سياست ليبراليستي آقاي رفسنجاني اداره مي شود و در سياست ليبراليستي 99 درصد جامعه بايد فداي يک درصد شوند ، و اگر از آقاي رئيس جمهور اين موضوع را بپرسيد، خواهند گفت: که در انگلستان همين اقتصاد ليبرالي را به ما آموزش داده اند و پدر خوانده دولت هم همين نظر را دارند، و اگر همه مردم از دريافت يارانه انصراف دهند، اقتصاد ليبرالي ايران همين وضعيت را خواهد داشت، چون اقتصاد دانهاي ما هم بيش از اين چيزي نمي دانند. «وزنه سياسي»

رهبر معظم امروز هم ضمن تصريح بر ادامه مذاکرات، باز هم با ذکر نمونه هايي از سالهاي گذشته بر عدم خوشبيني خود نسبت به نتايج مذاکرات، تأکيد کرده و به مذاکره کنندگان نيز نسبت به کوتاه آمدن يا معامله بر سر دستاوردهاي هسته اي هشدار دادند:
"هيچيک از دستاوردهاي هسته اي کشور قابل تعطيل شدن نيست و کسي هم حق معامله برروي آنها را ندارد و کسي هم اين کار را انجام نخواهد داد."
"رهبر انقلاب اسلامي در همين خصوص به مذاکرات چند سال پيش ايران با دو کشور ديگر براي تهيه سوخت راکتور تحقيقاتي تهران اشاره کردند و گفتند: در آن زمان فرمولي براي تهيه سوخت به دست آمد اما امريکايي ها برخلاف آنچه که به دوستان خود در منطقه و در يکي از کشورهاي امريکاي جنوبي گفته و برخي مسئولان داخلي هم آن را باور کرده بودند، در اين روند اختلال ايجاد و تصور کردند که ايران را در تنگناي کامل قرار داده اند.
حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: من در همان زمان هم از ابتدا گفته بودم که امريکا خواستار حل اين موضوع نيست و بعد هم همه ديدند که هنگامي که توافق به مرحله عمل رسيد، امريکاييها نگذاشتند اجرايي شود."

بله کاملا موافقم که رهبر معظم فقط از اصل مذاکرات حمايت کرده اند و دليل آن را هم همين امروز و چند نوبت ديگر توضيح داده اند، و مخالفان هم به دليل حمايت آقا، از اصل مذاکرات حمايت کرده و مي کنند اما از اقدامات نابجايي که شما يکي را گفتيد و دومي را نگفتيد و نيز از امتيازات فراواني که داده ايم و از انفعال سياست خارجي در مقابل گستاخيها و توهينهاي هرروزه دشمنان به مردم و مسئولين که حتي خود اين دولت و انتخاباتي که با آن بر سر کار آمده را هم زيرسؤال برده اند و... انتقاد مي کنند ضمن اينکه رهبر معظم هم در عين حمايت از اصل مذاکرات، هم خود به انتقاد از مواردي که گذشت پرداخته و هم به مردم توصيه فرمودند مذاکرات را زيرنظر بگيرند

مطالبي مستند از مقام معظم رهبري(شماره 2):
(به قول خودتان: اگر نمي پسنديد يا آنرا مربوط به گذشته مي دانيد بحث ديگري است)
در ديدار پاياني دولت نهم (سال87):
«روحيه‏ى تهاجم در مقابله‏ى با زورگويان بين‏المللى[يکي از خصوصيات دولت نهم است]. يک وقت هست که زورگويان بين‏المللى مى‏آيند و ميگويند که آقا شما فلان کار را کرده‏ايد و ما رفع و رجوع مى‏کنيم و نه واللَّه، نه باللَّه...؛ ولى يک وقت هست که تهاجمش، تهاجم زورگويانه است؛ بهترين دفاع در چنين مواقعى هجوم است. زورگويان بين‏المللى، نقاط ضعف زيادى دارند: جنايت ميکنند، فساد ميکنند، به حقوق بشر تجاوز ميکنند، به حقوق ملتها تعدى ميکنند، انسانها را لگدمال ميکنند و همه‏ى کارهاى زشت را انجام ميدهند؛ آخر هم طلبگار همه‏اند! خب، نقاط ضعفشان، با حالت تهاجمى و با حالت طلبگارى، گفته و بيان بشود. ...اين روحيه، روحيه‏ى خوبى است؛ روحيه‏ى انقلاب اين است؛ اين است که حقيقت را روشن و درخشان ميکند.»(ديدار با دولت-2/6/87)

مطالبي مستند از مقام معظم رهبري (شماره 3):
(به قول خودتان اگر نمي پسنديد يا آنرا مربوط به گذشته مي دانيد بحث ديگري است):
سال 86 (پس از سومين سفر احمدي نژاد به نيويورک و حضور در دانشگاه کلمبيا):

«نمون?‏ دانشگاه کلمبيا، نمون?‏ خوبى است. انصافاً اين منطق قوى و تسلط بر نفس يعنى روحي? خوب اعتماد به نفس و اعتماد به اين منطق، کار خودش را کرد. ... پيدا بود که تمهيداتى کرده‏اند براى اينکه طرف را عصبانى يا شرمنده کنند؛ منفعل کنند و اين را هميشه به عنوان يک سند زنده در جنجالهاى تبليغاتى و سياسى در دست داشته باشند؛ ولى خداى متعال اين را عکس کرد

منطق جمهورى اسلامى و منطق دين آنجا گفته شد؛ بحث خوبى راجع به نگاه اسلام و دين به علم، نور بودن علم و در دست خدا بودنِ نورافکن علم (که اينها بحثهاى خوبى است) مطرح شد. اشتباه مي کنند کسانى که فکر مي کنند در محيطهاى فرنگى (حالا اروپايى، امريکايى) وقتى حضور پيدا مي کنند، بايد همان حرفهاى خودِ آنها را (صد سال است، دويست سال است که از اين حرفها دارند مي زنند) تکرار کنند و به خودشان بگويند. اينها که نشد حرف، اسلام حرف دارد.»(سخنراني در ديدار با اساتيد و رؤساى دانشگاهها- 9/7/1386)

عجب!!!!
حمايت قاطعانه از اقدامات يکي و نابجا دانستن بعضي از اقدامات ديگري، منافاتي با هم ندارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرحبا به اين منطق!!!

مطالبي مستند از مقام معظم رهبري(شماره 2):
(به قول خودتان: اگر نمي پسنديد يا آنرا مربوط به گذشته مي دانيد بحث ديگري است)
در حرم مطهر رضوي سال85:

«در عرص?‏ بين‏المللى، بازيگران سياسى، از ابزار عمده‏شان، يکي مکر است و يکى تهديد. اگر دولتى در مقابل مکارى و تهديد آنها خود را نبازد و به ملت خود تکيه کند، موفقيتهاى بسيارى خواهد داشت. مى‏بينيم و حس مي‏کنيم که اين دولت بنا دارد عزت و استقلال ملى را آن‏چنان که در شأن ملت ايران است، حفظ کند.»(1/1/1385)

مطالب مستند از مقام معظم رهبري:
(به قول خودتان: اگر نمي پسنديد يا آنرا مربوط به گذشته مي دانيد بحث ديگري است):
بعد از اولين سفر روحاني به نيويورک:
«ما از تحرک ديپلماسي دولت حمايت مي کنيم، ...البته برخي از آنچه در سفر نيويورک پيش آمد به نظر ما بجا نبود؛ لکن ما به هيئت ديپلماسي ملت عزيزمان و دولت خدمتگزارمان خوش‌بين هستيم. ...به مسوولين خودمان اعتماد داريم. از آنها مي‌خواهيم که با دقت، با ملاحظه همه‌ي جوانب گامها را درست و محکم بردارند، منافع ملي را يک لحظه به فراموشي نسپرند.»(13/7/92)

بعد از اولين سفر احمدي نژاد به نيويورک:

«بحمداللَّه در منبر سازمان ملل و در مقابل چشم سران کشورهاي‌ جهان، رئيس جمهور محترم ما حرف دل ملت ايران را بيان کرد. استحکام و متانت و قوت بيان و قوت مواضع در آن تريبون جهاني‌، به نيابت از ملت ايران، در مقابل چشم همه ي‌ دنيا به دست آمد. اين، معنايش چيست؟ اين، معنايش اين است که ملت ايران تسليم تهديد و زور و فشار نخواهد شد؛ (29/6/1384)

اين بخشي از پاسخ شما به يک انتقاد در برابر يکي از مطالب شماست:
"قياسات تاريخي البته ريشه در تفكرات ماركسيستي دارد كه به تكرار تاريخ اعتقاد را سخ داشتند بهرحال اين مشابه سازي ها فقط براي اغفال خامان واقناع بي اطلاعان مفيد است وبس"
حالا شما نظرات شهيد آويني (البته کل نظرات و نه گزينشي) و نظرات امام و رهبري را مربوط به گذشته ميدانيد يا مخالفان نظر شما که طبق معمول و برخلاف حرفهاي خودتان، باز هم آنها را به اين مسأله متهم کرده ايد؟؟؟؟؟؟؟//؟/

با سلام مجدد

با سلام
من هم مثل آقاي "رضا" بعضي از مطالب شما را خوانده ام. در بسياري از نظراتي که داده شده اگر کسي جمله يا قضيه اي از امام(ره) يا رهبري را براي اثبات حرف خود به کار برده، شما او را متهم به هزينه کردن از رهبري دانسته و اتهام ضعف استدلال را هم به او وارد نموده ايد همچنين در بعضي از نوشته هاي خود، برچسب استفاده ابزاري از شهدا را به ديگران چسبانده ايد.
بين خود و خدا محاسبه کنيد که آيا اگر اين مطالب شما را کسي براي اثبات حرفي که مخالف حرف شماست به کار مي برد آيا مجددا همان جوابهاي تکراري را به او نميداديد؟
اين پارادوکس در بسياري از نوشته ها يا پاسخهاي شما به نظرات مخالف ديده مي شود. مراجعه و يافتن آن در وبلاگ خودتان، کار سختي براي شما نيست!!

با سلام

من بسياري از مطالب قبلي شما را مرور کرده ام. در مطالبي که نظر مخالفي از سوي خواننده اي داده شده، تقريبا هيچ موردي را نديدم که شما قبول کرده باشيد و حتي گاهي عبارات تند و تحقيرآميزي هم نسبت به گوينده آن ابراز داشته ايد و در همين نوشته اخير هم متهم کردن منتقدان به افراطي گري و تندروي هم نمونه ديگر آن است.
به هر حال ـ همانطور که خود شما هم در چند نوشته اشاره کرده ايد ـ همه ما نسبت به گفته ها و نوشته ها و اثري که در هدايت يا گمراهي ديگران مي گذارد بايد در محضر خدا پاسخگو باشيم.

بله درست حدس زديد
حالا خودتان بين اين نوشته مربوط به شهيد آويني و آن نوشته ديگر ـ که اتفاقا در جواب کسي گفته ايد که مثل خود شما انتقاد کرده بود که چرا عملکرد ارگاني را که زير نظر رهبري است زير سؤال مي بريد ـ مقايسه بفرماييد.
«اقرأ کتابک کفي بنفسک اليوم عليک حسيبا»
موفق باشيد

سلام
به نظر شما جملات زير از کيست؟
زير نظر رهبري بودن به معناي معصوميت واشتباه نداشتن نيست همان طور كه صداوسيما زير نظر رهبري است اما مقام معظم رهبري گفته اند كه خودايشان به برنامه انتقاد دارند ،به هرحال هر مجموعه وفردي در حوزه خود مسئول است ونبايد ما با چنين تلقي اعمال مسئولان وافراد را به پاي رهبري حساب كنيم اساسا يكي از مشكلات ما همين است كه حوزه وظايف ومسئوليت هارا خلط مي كنيم واين باعث يك مصونيت كاذب براي برخي مسئولان شده وهمين طور انتقادات به طرف ديگر برود درحالي كه خود رهبري در سخنان چند ماه پيش فرمود هر مسئولي بايددرحوزه خود پاسخگو باشد.