سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سه نظر با سه خاستگاه از جنگی حهانی  در آخرالزمان می گویند اول مسیحیون افراطی و صهیونیزم  با استناد به  یوحنا از نبرد آرماگدون که جنگی گسترده بین مسیح ومخالفانش است می گویند  دوم هانتینگتون وسیاسیون  همراه او که از جنگ تمدن های هفتگانه جهان خصوصا تمدن اسلام و غرب می گویند وجنگ جهانی بعدی را جنگ تمدن ها می دانند گروه سوم گروهی از شیعیان که با تکیه  بر برخی روایات از جنگی جهانی بین امام مهد(عج) و مخالفانش می گویند که کشته بسیار دارد به گونه ای که طبق برخی نقل ها بیش از نیمی از جمعیت جهان در این جنگ از میان می رودو هرسه نظر یک نتیجه واحد دارند وآن نوعی بدبینی به آینده وتصویری ویرانگر از آخرالزمان وبه تبع توجیه گر جنگ طلبی ها و ترویج گر  خشونت است  

 دراین نوشته به ادعا اول ودوم نمی پردازیم اما نظر سوم چون منتسب به شیعه است و قرائتی از مساله ظهور امام زمان است را مورد بررسی قرار می دهیم مهم ترین سئوالی که مقابل این قرائت قرار می گیرد این که اولا این ادعا چقدر استناد قرآنی وروایی دارد ؟و ثانیا تاچه حد خرد پذیر وپدیرفتنی است ؟ پاسخ اجمالی به دو سئوال این است که اولا ادعای مذکور با آیات قرآن وسیره انبیاء وامامان ناسازگار است وثانیا بشدت غیر عقلانی است چراکه اندیشه ومکتبی که با جنگ ویرانگر به پیروزی برسد ارزشی نخواهد داشت وفتح عقول وقلوب  با اندیشه و اعتقاد برتر امکان پذیر است نه باکشتار جمعی 

اما دلیل ادعای ماچیست ؟و  درباره استنادت کسانی از شیعیان که  چنان اعتقادی دارند چه باید کرد ؟

دلائل 

1- در قرآن کریم آیاتی که از آخرالزمان و غلبه  مستضعفان می گوید  در هیچ جا از جنگی گسترده و ویرانگر حرفی زده نشده است در آیات نخست سوره قصص سخن  از منت نهادن خداوند بر مستضعفان وامام قرار دادن آنها ست ودر سوره ص به وراثت نهایی زمین  از سوی صالحان اشاره رفته ودر سوره هود بقیه الله را خیر برای همه مردم معرفی می کند که در تفسیر شیعه مراد از بقیه الله امام زمان است بنابراین ما در آیات مربوط به ظهور امام زمان سخنی از جنگ ویرانگر جهانی نداریم 

2-روش انبیاء الهی در تبلیغ مکتب خود هیچگاه با جنگ وتحمیل نظامی نبوده است در قرآن تنها حضرت سلیمان، ملکه سبا را به حمله نظامی تهدید می کند والبته در واقعیت جنگی نیز صورت نمی گیرد واین در حد تهدید هم بعد از استقرار حکومت سلیمان بوده نه در آغاز پیامبری ،خود حضرت رسول(ص) تا چند سال حتی اجازه دفاع نداشت وبعد از گذشت حدود چند سال از بعثت ایشان اجازه جنگ دفاعی یافت و مهم ترین فتح پیامبر اکرم که فتح مکه بود بدون خونریزی وسپس با برخورد کریمانه  واعلام عفو عمومی بود روش امامان نیز روشن است که اقدام به جنگ واعلام جنگی نداشتند  وامام حسین علیه السلام نیز به دعوت مردم به کوفه روان شد وبارها اعلام فرمود که به قصد جنگ نیامده است البته ایشان به اسارت  و ذلت هم تن نداد ومردانه دفاع کرد وبه شهادت رسید بنابراین اعلام جنگ با جهان مسبوق به سابقه در سیره انبیاء نیست وامامان نیست 

3- امام زمان علیه السلام دین جدید نمی آورد بلکه شارح و حافظ ومبین دین پیامبر اسلام است واین دین بر قرآن استوار است که معجزه پیامبر نیز هست و معجزه بودن کتاب نشانه بزرگ این است که ابزار دین اسلام در جهان گیری کتاب ومعرفت است نه سلاح وتفنگ 


4-روایاتی داریم که به ایمان آوردن همگانی وبا دیدن نشانه ها از سوی اهل کتاب به امام زمان هست مثل روایتی که ایمان آوردن یهودیان  با دیدن کرامات آن حضرت را می گوید واز سوی دیگر روایاتی که همراهی حضرت مسیح با امام را مطرح می کنند که به طور طبیعی باعث ایمان آوردن بخش مهمی از مسیحیان خواهد شد لذا جمعیت مهمی از جهان بدون خونریزی به حضرت ایمان خواهند آورد 

5- امام زمان در روایت وجودش را  مایه امنیت برای اهل زمین در حال غیبت می داند واین در زمان ظهور قطعا نمود بیشتری دارد وکشتار جهانی با آن سازگار نیست وامام  برای صلح واصلاح وبرپایی عدالت ظهور می کند و رسیدن به چنین هدف مقدس از راه نامقدس  وکشتار گسترده تناسبی ندارد البته حضرت قطعا با عده ای که منافعشان در ظلم وستم بر مردم است درگیر می شوند اما اینان اقلیت هستند ونیازی به کشتاری جهانی نیست 


امادرباره روایاتی که مستند برخی قرار گرفته باید گفت که ما سه دسته روایت درباره ظهور داربم دسته ای که از جنگ در زمان امام سخن می گوید دسته ای که پیروزی امام را بدون خونریزی حتی درحد ریخته شدن خون به اندازه حجامتی می داند ودسته سوم که از جنگ های ویرانگر پیش از ظهور می گوید وحجم روایات بیشتر از  نوع سوم است علاوه بر این  تاییدات عقلی و قرآنی نیز  موید این دسته است ونتیجه این که قبل از ظهور امام زمان شاید جنگ های ویرانگر رخ م دهد اما نه در زمان ظهور وبه دست ایشان بلکه فتح امام زمان بیشتر فتح عقول وقلوب خواهد بود






تاریخ : چهارشنبه 97/2/12 | 2:27 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.