سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیارت جامعه کبیره از امام هادی (ع) صادر شده است و بیانگر فضائل ائمه اطهار است اما در سالهای اخیرفقراتی ازاین زیارت برای برخی از عالمان از جمله دکتر سروش و دکتر کدیور قابل پذیرش نبوده وآنان زیارت جامعه را جعل شیعیان غالی دانسته اند

گویا بیشتر، این فقرات آن پندار را موجب شده است[خدا با شما آغاز کرد و باشما ختم می‌کند و به خاطر شما باران فرو می‌ریزد..و باشما اندوه را می‌زداید و سختی را برطرف می‌نماید .. بازگشت خلق به سوی شما وحسابشان با شماست] گمان رفته است که دراین عبارات غلو درباره امام صورت گرفته است 

امادرباره این فقرات  قائلین به جعل به نکاتی درشناخت امامان و نسبت آنها با جامعه انسانی و کیفیت رزق گیری بشر و رزق دهی الهی توجه لازم را مبذول نداشته اند  و ما در رد نظر جعل، فارغ از بحث سندی که در جای خود اثبات شده است از جهت مضمونی  به مفاهیم فقرات پایانی زیارت و عدم دلالت آنها بر غلو می پردازیم.

 ‌سخن این است که  مثل باران به خاطر امامان نازل می شود و...اما برای فهم درست این جملات باید جهت اسنادونسبت را دید وبعد قضاوت کرد حال ما این پرسش را مطرح می کنیم که اگر به جای امامان گفته شود  باران به خاطر مجموع موجودات یا انسان ها  نازل می شود آیا این مقام غلو وخدایی به موجودات می دهد؟ واگر نه ،در باره امام نیز چنین است

تفصیل مطلب ،فیض خداوند دائمی است وقابلیت مورد فیض ها هم لحاظ نمی شود و خداوند چون کریم علی الاطلاق است بی بهانه و بی علت وبه خاطر نیاز ما مخلوقات وبی نیازی خود عطا و فضل دارد و اصل خلقت از سر لطف وبی نیازی و رحمت واسعه الهی  و درک نیاز ماست به تعبیر مولوی: 

ما نبودیم و تقاضا مان نبود  

لطف تو ناگفته ما می شنود 

با همه این هامساله ای  که دراین میان به وجود می  آید سرکشی مستمر انسان هاست که مانعیت در دریافت رزق را موجب می شود و ازآنجا که خداوند در کنار فیاض بودن حکیم است و از آنجاکه در هستی اعمال آدمیان واکنش متناسب دارد این اعمال واحوال مانع تداوم رزق می شود و این جاست که وجود انسان هایی معصوم که علاوه بر این که خود قابل دریافت فیض هستند قدرت دارند که آن را توسعه در سایر انسان ها دهند وبا وجود خود وهدایت گری و اعمال ولایت، میزان قابلیت و ظرفیت وجودی انسان ها را بالا برند و بر طرف کننده موانع فیض باشند لازم است

ازاین روی است که نزول باران وامثال آن مقید به وجود آن حضرات می شود بنابراین نزول رحمات الهی در درجه اول بخاطر فیاضیت الهی است اما در حیات انسانی موانعی از ناحیه جامعه انسانی به خاطر اختیار در ظلم وجفایی که دارند پدید می آید و ذوات مقدس این موانع را برطرف می سازنند وقابلیت مخدوش شده را ترمیم می سازنند .

در واقع رزق گیری نیاز مخلوقات و از جمله نیاز امام معصوم است  دراین نیاز ما و معصومین (ع) مشترک هستیم واین نیاز در زیارت نفی نمی شود بلکه با توجه به فقرات دیگر که بر بندگی معصومین به صراحت تکیه می شود این نیاز اعلام وبر آن تاکید می رود اما تفاوت ما وائمه طاهرین در این است که ما نیاز خودرا با گناه و ظلم آلوده می سازیم اما معصومین نیاز را پاک پاس می دارند .

گوهر گناه و ظلم هم حس استکبار و استغناء در برابر خداوند متعال و منیت هاست  که پارادوکسی را موجب می شود، و موجو دنیازمند قیافه بی نیازی می گیرد و این تضاد، دریافت رزق الهی را دشوار می سازد مثل فرد بیماری که میکرب سیستم گوارش فرد را مختل نموده و آن عضو نمی تواند غذا را بگیرد و راه درمان این است که  گوارش او پاکسازی شود .

و امامان احساس شدت نیاز و بندگی خودرا وسیله پاکسازی قرار می دهند نه ادعای بی نیازی را وچون آنها خودرا بنده ترین و  نیازمند ترین در مقابل خداوند متعال می دانند با عرضه نیاز کثیر خود تعادلی به جامعه می بخشند ودرمقابل منیت ها واحساس بی نیازی های کاذب دیگران درمان گری می کنند

و چون خداوند از ازل علم  به احوال انسان دارد در فیض خود ازابتدا وجود این مقدسان انسانی را در نظر دارد .لذا در زیارت عنوان  ابتدا به امامان نسبت داده شده است بنابراین  نگاه درست نه تنها پندار غلو در باره زیارت جامعه را زائل می سازد بلکه نشان می دهد آدمیان متوسط به علت فقر معرفتی درباره خود غلو آفت ومانع زا  دارند و امامان آمده انداین غلو بشر نسبت به خود را ازمیان بردارند.

جمله، حساب و بازگشت به  ایشان است، در زیارت نیز تکمله قبل است، اظهار نیاز و بندگی معصوم که باعث تداوم رزق و کنار رفتن مانع در دنیا می شود در آخرت این اظهار بندگی و نیاز باطن خود را نشان می دهد و قرین یاری گر اعمال ناقص انسان غیرمعصوم، می شود و محاسبه نهایی الهی در همراه دیدن این اعمال باهم  و به نفع و نجات بخش بشریت خواهد بود که بازگشت ما با عمل وایمان این بزرگواران پیوند می خورد و همه این ها بر شدت حس نیاز و بندگی معصوم نسبت به خداوند استوار  است






تاریخ : شنبه 100/11/16 | 5:7 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.