سفارش تبلیغ
صبا ویژن

              

1-توجه به حقوق انسان

 

در نظر بلند امام علی (ع) شرط برخورداری از حقوق اجتماعی دین یا مذهب نیست بلکه اصل انسان بودن حقوق می آورد

فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا اءَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ

 

 زیرا آنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش 

2- احترام به نظر مردم

 امام با آن که معصوم است از مردم می خواهد که به او مشورت دهند تا مبادا استبداد با نام دین وارد حکومت شود

، فَلا تَکُفُّوا عَنْ مَقالَةٍ بِحَقِّ اءَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ، فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ اءَنْ اءُخْطِئَ، وَ لا آمَنُ ذلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلا اءَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی ما هُوَ اءَمْلَکُ بِهِ مِنِّی ، 

. پس با من از گفتن حق یا راى زدن به عدل باز نایستید، زیرا من در نظر خود بزرگتر از آن نیستم که مرتکب خطا

 نشوم و در اعمال خود از خطا ایمن باشم . مگر آنکه ، خدا مرا در آنچه با نفس من رابطه دارد، کفایت کند زیراو تواناتر از من به من است              

    (نهج البلاغه خطبه 207)

 

3- پاس داشتن کرامت انسان ووفای به عهد با مردم

 

امام مالک را از این که منتی بر مردم نهد برحذر داشته واورا به وفای به عهد فرمان می دهد  واین که مبادا برخلاف وعده عمل کنی وآن چه را که وعده داده ای انجام ندهی

 

 وَ إِیَّاکَ وَالْمَنَّ عَلَى رَعِیَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ، اءَوِ التَّزَیُّدَ فِیمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ، اءَوْ اءَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ، فَإِنَّ الْمَنَّ یُبْطِلُ الْإِحْسَانَ، وَالتَّزَیُّدَ یَذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ،

وَالْخُلْفَ یُوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَالنَّاسِ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى : کَبُرَ مَقْتا عِنْدَ اللّ هِ اءَنْ تَقُولُوا م ا لا تَفْعَلُونَ.

 

 زنهار از اینکه به احسان خود بر رعیت منت گذارى یا آنچه براى آنها کرده اى ، بزرگش شمارى یا وعده دهى و خلاف آن کنى .

 زیرا منت نهادن احسان را باطل کند و بزرگ شمردن کار، نور حق را خاموش گرداند و خلف وعده ، سبب برانگیختن خشم خدا و مردم شود.       

  (نهج البلاغه نامه 53)

4- توجه به حیات حق وارزش جان مردم

 در سیاست علی همان طور که احکام وحدود الهی ارزشمند است جان وعرض انسان ها نیز محترم است وحاکم با توجیهات قدرتمندانه نمی تواند براحتی خون بریزد

إِیَّاکَ وَالدِّمَاءَ وَ سَفْکَهَا بِغَیْرِ حِلِّهَا، فَإِنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ اءَدْعَى لِنِقْمَةٍ وَ لاَ اءَعْظَمَ لِتَبِعَةٍ وَ لاَ اءَحْرَى بِزَوَالِ نِعْمَةٍ وَانْقِطَاعِ مُدَّةٍ مِنْ سَفْکِ الدِّمَاءِ بِغَیْرِ حَقِّهَا، وَاللَّهُ سُبْحَانَهُ مُبْتَدِئٌ بِالْحُکْمِ بَیْنَ الْعِبَادِ فِیمَا تَسَافَکُوا مِنَ الدِّمَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ،

فَلاَ تُقَوِّیَنَّ سُلْطَانَکَ بِسَفْکِ دَمٍ حَرَامٍ، فَإِنَّ ذَلِکَ مِمَّا یُضْعِفُهُ، وَ یُوهِنُهُ بَلْ یُزِیلُهُ وَ یَنْقُلُهُ. 

 

بپرهیز از خونها و خونریزیهاى بناحق . زیرا هیچ چیز، بیش از خونریزى بناحق ، موجب کیفر خداوند نشود و بازخواستش را سبب نگردد و نعمتش را به زوال نکشد و رشته عمر را نبرد. خداوند سبحان ،

 چون در روز حساب به داورى در میان مردم پردازد، نخستین داورى او درباره خونهایى است که مردم از یکدیگر ریخته اند.

                                     (نامه53)

 

5- پاس داشتن آبروی مردم 

وَ لْیَکُنْ اءَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَ اءَشْنَاءَهُمْ عِنْدَکَ اءَطْلَبُهُمْ لِمَعَایِبِ النَّاسِ، فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوبا الْوَالِی اءَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا، فَلاَ تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا، فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَکَ

وَ اللَّهُ یَحْکُمُ عَلَى مَا غَابَ عَنْکَ فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ، یَسْتُرِ اللَّهُ مِنْکَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِیَّتِکَ.

و باید که دورترین افراد رعیت از تو و دشمنترین آنان در نزد تو، کسى باشد که بیش از دیگران عیبجوى مردم است . زیرا در مردم عیبهایى است و والى از هر کس دیگر به پوشیدن آنها سزاوارتر است .

 از عیبهاى مردم آنچه از نظرت پنهان است ، مخواه که آشکار شود، زیرا آنچه بر عهده توست ، پاکیزه ساختن چیزهایى است که بر تو آشکار است و خداست که بر آنچه از نظرت پوشیده است ، داورى کند. تا توانى عیبهاى دیگران را بپوشان ، تا خداوند عیبهاى تو را که خواهى از رعیت مستور بماند، بپوشاند.    

  (نامه 53)


در این جا امام از ما لک می خواهد از کشف واظهار عیوب جامعه بپرهیزد تا چه رسد به اینکه بخواهد کس یا کسا نی را به ناحق متهم کند کاری که بسیاری از حکومت های خودکا مه برای فرار از مسئولیت خود به آن می پردازند

وفرد یا گروهی رابا تیر تهمت می زنند تا سپر بلایی برای خود ساخته باشند   ودر واقع امام حکومت را چون لباس برای جامعه می بیند که با ان نقص ها وعیب هایش پوشیده می شود وخانه ای که در پناه آن مردم ارامش واسایش می یابند

و دراین منطق حکومت محرم ورازدار مردم است نه در مقابل انها ومچ گیر وجاسوس زندگی ایشان وحکومت نمی خواهد با تحقیر وایجاد جو امنیتی خود را حفظ کند بلکه با آرامش بخشی واحترام به شخصیت فرد فرد جامعه حافظ خود ومردم خواهد بود 

امام به مالک توصیه می کند که با رافت ونرمی با مردم برخورد کند ومقام خود را فرصتی برای  تجاوز به حقوق آنها نپندارد در واقع امام به آفات قدرت به نیکی واقف است واین که این آفات دیندار وغیر آن نمی شناسد

 وتا حاکم خود را دربرابر خدا وحقوق مردم مسئول وپاسخگو نداند ممکن است از دل حتی حکومت دینی تجاوز واستبداد وپایمال کردن حقوق بیرون آید

 

 

 






تاریخ : یکشنبه 89/3/23 | 11:33 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

       زمانه زبونی وذلت می باری    

      ترانه مرگ ومحنت می خوانی

 

            زمین گرمی حضوردرتنت نیست دگر

            نرمی وسرور دردلت نیست دگر

آسمان ابرهای سپیدت کو ؟

آبی عرصه شکوهت کو ؟

دست آدم الوده عصیا ن

تن حوا آواره وعریان

کجایی ای آخرین سفیر توحید ؟

کجایی ای آذرین صفیر برتردید ؟






تاریخ : جمعه 89/3/21 | 7:27 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

این روزها برخی شخصیت ها ورخداد ها با افراد واحوال صدر اسلام مقایسه می شود ودر پناه این قیاسها که بیشتر برای جبران کمبود دلیل واستد لال منطقی صورت می گیرد نتایج دلخواه واز پیش تعیین شده استخراج می شود ولی باید گفت که این قیاسات دارای نواقص و صوری ومحتوای است که به برخی اشاره می کنیم

1- وقتی گروهی فردی را با شخصیت خاص تاریخی مقایسه می کنند در واقع ادعای خود را با صرف مشابه سازی می خواهد اثبات کند  وبه جای آن که ابتدا رابطه بین این دو را روشن واثبات کند وبعد احکام مشابه را جاری سازند نفس قیاس را دلیل مشابهت می داند

 وچون دلیل منطقی پشت ادعا نیست هر کسی می تواند فرد یا گروهی را به شخصیت یا جریان تاریخی تشبیه کند درواقع هیچ معیار پذیرفته شده عقلانی وجود ندارد که بالفرض اقای الف مثل کدام شخصیت تاریخی است بلکه این ذهنیت وادعای ماست که تعیین کنند ه است 

واین جاست که به جای دلیل ادعا می نشیند وهر کسی فقط ادعای خود را طرح می کند نه دلیل 

2- مشکل دیگر جایی است که شخصیت های مطلق ومعصوم با افراد معمولی ومتوسط مقایسه شوند فرضا علی (ع ) قابل قیاس با هیچ کس نیست واگر بالفرض در برابر او بخواهیم شخصیتی قرار دهیم

به ناچار باید چندین شخصیت را در نظر بگیریم تا شاید تقابل تقریبی صورت بگیرد درواقع علی دارای صفات وکمالاتی است که اگر تقسیم شود امتی را در بر می گیرد بنا براین فردی را مقایسه با علی کردن ظلم آشکار به ساحت آن بزرگوار

 وپایین آوردن درجه ومقام اوست لذا در ما به ازای شخصیت های مطلق چون علی هیچ کس قرار نمی گیرد  واین جاست که مشکل سوم نیز نمایان می شود

 3- وقتی شخصیت مطلق ما به ازاء خاص نداشت مخالفان آن شخص مطلق نیز براحتی قابل تطبیق بر افراد زمان حاضر نیستند  در واقع همان قدر که فرضا علی بزرگ است ونادر دشمن او هم متنا سب با اوست فرضا معاویه نیز نوعی از اطلاق البته در جهت شر دارد که به راحتی مصداق آن در افراد امروزی که خیر وشر آمیخته دارند  وجود پیدا نمی کند  

4-معضل دیگر مشابه سازی تاریخی برخورد گزینشی است فرضا در میان دشمنان علی، طلحه وزبیر  مورد توجه قرار می گیرد یا مقطع خاصی مورد تکیه است اما موارد یا مقاطع دیگر مورد غفلت است مثلا چرا از خوارج سخنی به میان نمی آید ؟چرا به بعد از زمان امام علی  ودوره حذف وکشتار یاران علی به دست معاویه پرداخته نمی شود ؟

 5- بالا خره اینکه برای مقابله بادلائل وحجت هایی  که عقل ودین تکیه اساسی بر آن دارد وخود شیعه برای اثبات اصول اعتقادی خود بر آن همواره توجه داشته مثل سابقه در جهاد وایمان برای علی (ع) نمی توان با ذکر چند استثناء مدعای علیل خود رااثبات کرد فرضا سبقت  

در ایمان اصلی مهم است وبا تمسک به یک قیاس ناقص وناتمام نمی شود  ارزش سبقت را نادیده گرفت که تکیه بر چنین روش های علیل در جاهای اصولی دیگر برای خود مدعیان مشکل ساز خواهد شد

تو حدیث مفصل بخوان  از این مجمل






تاریخ : دوشنبه 89/3/17 | 8:47 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

                       

         سینه ها درکنج خلوت بی زبان 

  اقسرد وپژمرد ازجورزمان

         دوستی ازدست رفت   

        بازی وریا بردست رفت

              خانه های با خدای عقل تخریب شد    

        لانه های تاریک جهل تجلیل شد

             جمع های باصفا جمع شد   

         فردهای پراداجعل شد

                ازخداوآسمان تنها ماند نام      

          پرچم تزویر وریا رفت بربام






تاریخ : دوشنبه 89/3/17 | 7:49 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

                           

خرداد ماه خاطرهاست خا طرات تلخ وشیرین وبی شک تلخ ترین خاطره خرداد عروج امام خمینی است کسی که  عصاره عزت وایمان مسلمان ایرانی در قرن حاضر است   وتلخی این خاطره این روزها بیشتر در کام هر آزاده دوستدار انقلاب حس می شود

وقتی که می بینیم نا آشنایان وعافیت طلبان دیروز امروز ادعای طرفداری از امام دارند ویارانی که در روزهای سخت در کنار امام بودند وجان وجوانی خود را فدای زنده نگه داشتن نام خمینی در روزهای غربت وعسرت کردند

 با بی مهری وحق کشی مدعیان بی ریشه کنار زده می شوند وتلختر آنکه تفکر جامع وذو ابعاد امام به دست عده ای خام خرد سوز نافص وبریده به نسلی که امام را ندیده است معرفی می شود

وامام عارف ،فیلسوف، فقیه، هنرمند، فردی ظاهر گرا نمایانده می شود در حالی که دوست ودشمن اعتراف دارند که اگر خمینی امام امت شد چون خود به تنهایی امتی بود   در سیاست امام عدالت وآزادی ،استقلال وعقل گرایی ،خدا وانسان ،در کنار هم بود

امام همان قدر با استکبار واستبداد مخالف بود که از تحجر وجمود فکری در دین بیزار بود درد دلی که امام با حوزویان در پیام تاریخی خود نمود ودر آ ن رنجی را که از متحجران در زمان طاغوت کشید را بیشتر از نظام استبداد وشاه بر شمر د گواه ادعای ماست

تعبیر اسلام آمریکایی را امام برای اسلام متحجران به کار می برد وبه حکومت هایی چون عربستان اشاره می کرد ومی دانیم نقص وننگ چنین حکومت هایی در درجه اول جدایی از رای ونظر مردم است

 والا ظواهر دینی آنجا بهتر از کشور ما رعایت می شود ولی درواقع کرامت انسان نادیده گرفته می شود  مدعیانی که یک سیلی برای انقلاب نخورده اند سیل تهمت وافترا به یاران خمینی راونه می کنند

 یکی را به فساد اقتصادی دیگری را به فساد فکری در جامعه بد نام می کنند تا گویا انتقام خود را از تفکر پویا ی امام بگیرند تفکر ارتجاعی که در حیات امام نای وجای  تنفس نداشت امروز با زدن پر وبال انقلاب یعنی آزادی وعقلانیت

 در فکر استحاله انقلاب انسانی واسلامی امام است ولی به لطف خدا واخلاص امام به هدف خود نخواهد رسید   عمری بود درباره امام بیشتر سخن خواهم گفت

حرام دارم با دیگران سخن گفتن           چو حدیث تو آید سخن دراز کنم

 

 

 

 






تاریخ : پنج شنبه 89/3/13 | 6:30 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.