جمعه
جمعه جادوی جلادان گشته ایم
آهوی رام صیادان گشته ایم
جمعه جمعی بی سامان گشته ایم
امتی دورازامام وایما ن گشته ایم
جمعه جمله معنی از زندگی
جمع گشته وای ازاین خیرگی
جمعه جانها ازپاکی جدا
دلها زعشق بازی سوا
عقل ها آخور گله های غفلت گشته است
قلب ها آغل نفس های بی غیرت گشته است
جمعه یاد جوانی فطرت بخیر
جمعه یاد قرآن وعترت بخیر
جمعه پرده گیر از حجاب جان جها ن
تا بگیرد جان نو تن های ناتوان
1-یکی از سئوالاتی که همواره در مباحث اجتماعی سیاسی وحتی عقیدتی مطرح بود ه است این که طرفداری مردم یا عده ای قابل توجه از مردم از شخصی یا فکری آیا می تواند دلیل درستی آن عقیده وشخص باشد یانه ؟شاید مهم ترین دلیل در این باره فطرت است یعنی برخی توجه واقبال عمومی را نشانه گرایش فطری می دانند ونوعی حقانیت ازآن استفاده می کننند امادر مقابل اشتباهاات تاریخی ملت ها در گرایش به افراد وعقاید موارد نقضی است که استدالال به فطری بودن گرایشهار در همه موارد دچارتزلزل می کند
2-بن لادن ازجمله شخصیت هایی بودکه تعداد زیادی از مسلمانان واعراب به او عشق وعلاقه می ورزیدند به گونه ای که حتی مرگ اوبرای آنها یک فاجعه ومصیبت به شمار می آید اخباری که این روزهااز گروههای سیاسی مردمی وبرخی مسلمانان منتشر می شود دلیل این علاقه واحترام است وقتی اسماعیل هنیه بن لادن را مجاهد خطاب می کند وقتی در کویت برای او نماز خوانده می شودوقتی قتلگاه وی در پاکستان زیارتگاه عد ه ای می شود همه حکایت گر از همان علاقه واحترام است وگویا دوباره آن سئوال اساسی زنده می شود که علاقه مردمی تا چه حد ارزش واعتبار به فردی یا مکتبی می دهد؟
3-باتوجه به شناختی که مااز بن لادن داریم قطعا او فردی جنابت کار وکشنده بی گناهان ورهبر گروهی تروستی بود بنابراین دراین مورد باید گفت که این علاقه ها وتوجه هایی که حتی از سر دینداری می شود ارزشی ندارد پس نتیجه ای که عجالتا می گیریم این که هر توجه واقبال مردمی نشانه حقانیت نیست وهمان طور که عقلهای منقطع ازوحی ودین دچارخطامی شوند فطرتهای دورافتاده از عقل ودرایت نیز نی تواند به خطارود فطرت که بیشتر درتوده مردم تجلی می یابد وعقل که در نخبگان ظهور بیشتر دارد هیچ یک از دیگری بی نیاز نیست همان طور که هردواین ها نیز به وحی ودین نیازمندندتعبیر ی که استاد جوادی آملی در درس تفسیر امروز به آن اشاره کرد که توجه به عقل وعلم است که باعث می شود مردم نه مورد ستم قرار گیرند ونه فریب بخورند بنابراین امثال بن لادن سندهای به روز دربرابر چشم بصیران هستند که فطرت با حکمت را از فطرت فریب خورده باز بشناسیم وهر اقبالی را دلیل حقانیت ندانیم وهر ادباری را دلیل باطل بودن چرا که آفات زیادی فطرت بی بهره از عقل وحکمت را تهدید می کند ازجمله عوامفریبی سیاست بازانازطرفی و شتاب زدگی عوام در قضاوت ودخالت تعصب وجهالت در محبوبیتازطرف دیگراست
4- بنابراین در کنار سایر عبرت هایی که اززندگی امثال بن لادن می توان گرفت توجه به رابطه او وبرخی از توده مومن ومسلمان هم برای مردم هم سیاست مداران هم نخبگان هر کدام از زاویه ای قابل تامل است .
اوباش جهل وجهود
اراذل مزدور یهود
شکستند درخانه نورخدا
تا بگیرند انتقام خیبرازشیرخدا
فاطمه فطرت بی انتهای انسان بود
آتش وتازیانه انتهای حقد شیطان بود
آن رجاله های پشت درودیوار
آن ادمک های تاابد شرمسار
تفاله های شک وشیطان بودند
نخاله هایی شکل انسان بودند
کیهان که در مواجه بامخالفان فکری وسیاسی خود همواره از کاهی کوه می سازد وعنوانین سنگینی مثل جاسوسی وخیانت ووطن فروشی رابه راحتی تمام وآسودگی خاطردرباره مخالفانش به کارمی گیرد
اما در برخورد باهمفکرانش سعه صدرتمام ونهایت اغماض رابه خرج می دهد نمونه اخیرآن تعبیری است که کیهان درباره سازندگان <مستند ظهورنزدیک است> بکار گرفته که اینان تیت سون ء نداشته اند
واین درحالی است که بزرگانی چون حضرت آیت الله جوادی در پیام خود تعیین کنندگان وقت ظهوررا دجال های زمان لقب داد ه اند البته واکنش خنثی وطرفدارانه کیهان از چنین جریاناتی دور از انتظار نیست
ترویج خرافه وتقدیس خشونت جزیی از اندیشه ومرام کیهانیان است اماکسانی که به چنین جرایدی اعتماد تام دارند دراین گونه مواقع باید به فکر فروروند واز نشریه ای که همواره داعیه دفاع از ارزش ها دارد وخودرا قسیم بهشت وجهنم می داند
این سئوال را بکنند که ترویج چنین خرافاتی که آتش درخرمن عقیده وباور مردم می زند آیا مسئله کوچکی است ؟ آیا این مساله حتی به حد قضیه اهانت ضمنی که نشریه ای دانشجوی در دوره اصلاحات به ساحت امام زمان (عج) نمود نمی رسد
که آن زمان کیهانیان موجی در کشور درمحکومیت آن براه انداختند وکفن پوشانه راهی حیابان ها شدند ؟ آیا تکثیر میلیونی ومجانی نسخه ظهورنزدیک است نشان از اهداف پشت پرده نمی دهد؟
شما که در کشف توطئه خودرا از نهادهای اطلاعاتی نیز جلوتر می دانید چگونه دراین مورد ساکت وبلکه مدافع گشته اید ؟ آیا به ابتذال کشیدن مساله مهم اعتقادی ظهور از نظر شما اهمیتی ندارد ؟
یااین که تعصب سیاسی زبان شما رابسته است ؟به هرحال خرافه گرایی وخرد سوزی این روزها به برکت مدعیان ارزشها در جامعه رواج یافته است واین که کسانی حتی ادعای خدای کرده وپیرو وعبد وعبید نیز جمع می کنند از نتایج همین خرافه گرایی است
که از سطوح بالا به جامعه ترزیق می شود مساله ای که از سال ها پیش ازسوی هوشمندان مورد انتقاد قرار گرفته است والبته منتقدان به جای قدر شناسی بایکوت سیاسی شدند و سخن اخر این که در نبود اطلاعات سالم واندیشه های روشن در جامعه رشد وظهور چنین آفات ایمان واندیشه سوز امری طبیعی خواهد بود .