منطقه خاورمیانه جانی تازه گرفته است فراعنه یکی بعد از دیگری از اریکه قدرت به زیر کشیده می شوند وتفاله های نفتی باقیمانده در هراس از دست دادن قدرت به وحشت افتاد ه اند وهمه می دانند که کانون این جوشش کجاست ؟
واین همه قیام وخروش از کجا سرچشمه می گیرد؟ شهیدآوینی در دهه هفتاد نوشت که (قرن آینده بسط وجودی امام خمینی است )وبیداری امروز نشانه هایی از همان ایده ونظر است غرب وشرق وعجم وعرب چه بخواهد وچه نخواهد عصر خمینی کبیر آغاز شده است
وخاورمیانه مرکز ظهور این آیت کبرای الهی خواهد بود ومی دانیم امام خمینی عصاره شیعه ناب واسلام زنده بود اسلامی که از محمد بت شکن آغاز می شود وبا علی عین عدالت قرار می یابد وبا حماسه حسین جاودان می شود وبا علم صادقین استوار می گردد وبا استقامت کاظمین وهادیین به بار می نشیند
اسلامی که خمینی عزیز از آن می گفت در زیارت جامعه وعاشوراء ودعای ندبه فریاد زد ه می شود ومکتبی است که خواب خوش حرامیان روزگار را اشفته می کند وجای تعجبی نیست که یک مزدور خود فروخته بی وطن به دستور ارباب وبه دستمزد او بخواهد چنگال به چهره خورشید امامت بکشد
وچراغ هدایت را به خیال خام وافیون زد ه اش پف کند ولی به تعبیر مولانا خود را آتش می زند این بیچاره
چراغ حق را پف کنی تو ای عجوز هم توسوزی هم سرت ای گنده پوز
مستبدان منطقه در طوفان انقلاب های اسلامی گرفتا رآمد ه اند وچار ه ای ندارند مگر انکه حقد وکینه خود را به نحوی بیرون بریزند و نشانه گرفتن استوانه های استوار تشیع وائمه همام از این روست ،
انقلاب اسلامی ایران که مادر انقلاب های خاورمیانه لقب گرفته است بر عاشورا ء وجامعه و وارث بنا شد ه است پس چه جای عجب اگر هادی این امت که معلم ومولف زیارت جامعه است مورد کین وحقد مستکبران قرار گیرد
و روزی با نوکری به نام القاعده و روز دیگر ی به دست جیره خواری به نام فلان خواننده رسوای ایرانی بخواهند این عقد ه گشایی را در عمل نشان دهند وچه باک که این ها همه نشان پیروزی حق وتشیع وفرزندان علی است ونشان عجز معاندان اهل بیت
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ومعدن الرساله ومهبط الوحی وخزان العلم
نماز بهجت دوای دلها بود
مسجد بهجت بهشت جانهابود
نماز بهجت مثل حضور
حکایت دل سیراب سرور
مسجد بهجت بهاروباران بود
نماز بهجت ابتهاج یاران بود
مسجد بهجت محفل سوخته دلان
نماز بهجت مشعل منتظران
بعد ازاو خاطرات خدایی
بعد از او نمازهای آسمانی
درکوچه های تنهایی گم شد
چشم معنی و عرفان کم سو شد
چند روز پیش دانشجویی از من پرسید به نظر شما اگر استاد مطهری امروز زند ه بود با او چه معامله ای می کردند ؟آیا اورا منزوی نمی کردند ؟ آیا اجاز ه سخن گفتن به او می دادند؟ دیدم سئوال هوشمندانه ای دارد ودیدم حس سال های اخیر بند ه نیز همین است که خوب است امثال مطهری الان نیستند والا جریان هتاک قدرتمند امروز خدا می داند با آن شخصیت بزرگ چه می کرد ؟مطهری آن چنان که نوشته ها وکتاب هایش گواهی می دهد اهل حریت واستقلال فکری بود اهل اخلاق وپایبندی به روشهای اخلاقی بود او مخالف عوام پروری وعوام زدگی بود ببینید در کتاب ده گفتارکه دراین باره شجاعانه چه سخنان سترگی زده است وقطعا در زمانه ای که عوامفریبان و عوام پروران قدرت گرفته اند اگر مطهری بود در مقابلشان با قلم وبیان واندیشه می ایستاد وآنگاه معلوم نبود پرده دران وهتاکان بی اخلاق چه بر سر آن شخصیت عزیز می آورند مطهری روش را مقدم بر هدف می دانست ورفتن از راه غیر اخلاقی برای رسیدن به هدف به ظاهر مقدس را جایز نمی شمرد او معتقد به اخلاق تحت هر شرایطی بود ود ر جو اخلاق سوز امروز او قطعا تاب تحمل قدرتمندان فاقد اخلاق را نداشت ودر برابرشان می ایستاد و هتاکان مدعی نیز قطعا بی محابا شخصیت اورا نشان می گرفتند نمونه کوچک ان را درباره همرزم وهمسنگر ش هاشمی مگر به کار نبستند بنابراین گرچه شهادت مطهری خسارت بزرگی برای جامعه علمی فرهنگی شد اما علاوه بر سعادت اخروی خیر دنیوی برای ان بزرگوار داشت که از گزند تهمت وتکفیر وهتاکی جریانات به ظاهر دینی وانقلابی در امان ماند پس باید گفت خوش به سعادتت استاد که زود شهید شد ی
فاطمه(س) درآغاز خطبه ابتدا گوشه ای از حکمت الهی وعلم لدنی خود را در تفسیر قرآن واحکام اسلام را به مردم می نمایاند تا بدانند که فاطمه نه از موضع تعصب همسری بلکه به عنوان عالم به سنت وحکم الهی از علی وفدک دفاع می کند
(ای مردم مسلمان؛ خداوند تبارک و تعالی ایمان را موجب پاکی شما از شرک قرار داد و نماز را برای دوری از تکبر ،و زکات را باعث طهارت روح و فزونی در روزی ،و روزه را برای پایداری اخلاص ،و حج را موجب استواری دین ،و عدل را برای تقویت دلها، و پیروی از ما اهل بیت را موجب نظم ملتها، و پیشوائی ما را برای امان از تفرقه ،و جهاد را موجب عزت اسلام، متین کرد .
و چنین مقدر فرمود که صبر موجب استحقاق پاداش ،و امر به معروف مصلحت اندیشی برای همگان ،و نیکی به پدر و مادر سپری از خشم پروردگار، و صله رحم موجب زیاد شدن عمر،و قصاص موجب جلوگیری از خونریزیها گردد ،و وفای به نذر سبب بخشش باشد ،و و کامل کردن ترازوها موجب عدم زیان ،و نهی از آشامیدن شراب برای پاکی از پلیدی، و دوری از تهمت ناروای جنسی پردهای برای جلوگیری از لعن، و ترک دزدی موجب حفظ عفت جامعه شود.
و خداوند شرک را حرام فرمود تا در ربوبیت او اخلاص باشد؛« فاتقوالله حق تقاته» پس آنگونه که شایسته است تقوای الهی را پیشه خود کنید و جز در حال مسلمانی از دنیا نروید و در اوامر و نواهی الهی اطاعت کنید زیرا فقط بندگان عالم از خداوند خوف دارند)فاطمه(س) آنگاه به افشاگری وبیان حقا یق می پردازد وحجت بالغه خداوند می شود درجدا کردن حق از باطل ونمایاندن فریب شیطان وابلیس ومصباح هدایتی میشود درشب ظلمانی فتنه وفریب برای همه زمان ها وجان ها تا در پیچ دشوار تاریخ راه مستقیم را گم نکنندواگر پیامبر نیست تا از ضلالت امت جلوگیری کند اما دخت بهشتی او هست تا راه بهشت را از جهنم برای انسان آشکار سازد ولذا خطبه فدک نه فقط برای مهاجر وانصار که برای همیشه تاریخ است در تمییز حق از باطل اگر فریاد فاطمه نبود شناخت فتنه از حقیقت دروغ از صداقت برای همیشه دشوار می شد واین که این همه فاطمه ارزش وارج ومقام در نزد پیامبر وخداوند می یابد از همین روست که در زمانه قحطی مروت ووفاوصداقت وتنها شدن امام وپشت کردت امت یک تنه امت علی می شود وابراهیم وار بربت وبت پرستان به ظاهر مسلمان می خروشد وبه جان آتش نمرود زمان را می خرد(پس هنگامی که خداوند برای پیامبرش، خانه پیامبران و جایگاه برگزیده برگزیدگانش را انتخاب کرد در بین شما کینه و نفاق آشکار و جامه دین فرسوده گشت، افراد گمراه خموش به نطق آمدند و فرومایگان پست به صحنه درآمده، سرکردگان تبهکار نعره کشیدند و در میدانها جولان دادند.
شیطان سرش را از گریبان برآورد و شما را به سوی خود فرا خواند و شما را اجابت کننده دعوت خود یافت که گول او را خوردهاید. سپس در آزمایش خود، شما را بیوزن و ناچیز دید و چون تحریکتان کرد و به خشم آمدید و بر غیر شتر خود داغ زدید (شتر دیگران را به نام خودتان غصب کردید) و به آبشخور دیگری وارد شدید! بله.
هنوز چیزی از رحلت رسول خدا نگذشته بود و زخم و جراحت فقدان او هنوز به هم نیامده و بهبود نیافته بود، بلکه هنوز جسد رسول خدا دفن نشده بود که شما از ترس اینکه فتنهای به پا شود شتاب کردید و خلافت را ربودید. آگاه باشید که با این عمل در فتنه و آشوب سقوط کرده و جهنم را که بر کافران احاطه دارد برای خود برگزیدید.)
و فریاد فاطمه این شاهد پیامبر وشهید علی نشانه همیشگی شاهراه حقیقت می شود ونور زهراءاز ورای ظلمت زمین وزمان قبله حقیقت را به انسان جویای حق نشان می دهد
تا در غوغاسالاری مغضوبین وجهالت اندوزی ضالین ،صراط مستقیم محمدی گم نشود واین جاست که فاطمه عینیت صراط مستقیم دین و نماز وبندگی خدا می شود
( پس شما چرا بعد از روشنی راه بیراهه رفتید و چرا حق را پنهان کردید، بعد از اینکه اٌشکار شده بود و چرا عقب گرد کردید و بعد از ایمان مشرک شدید. آیا شما با مردمی که پیمان خود را شکسته و برای بیرون کردن پیامبر تصمیم گرفتهاند، نمیجنگید با آنکه آنها اول جنگ را شروع کردهاند؟
آیا از آنان میترسید در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر ایمان آورده باشید؟ (یعنی چرا وقتی این گروه غاصب خلافت، پیمان خود را شکستند و به عهدی که درباره امیرالمومنین (علیه السلام) با رسول خدا داشتند وفا نکردند، شما با آنها نمیجنگید و از امیرالمومنین دفاع نمیکنید؟)
آگاه باشید من شما را چنین میبینم که به رفاه طلبی و زندگی راحت متمایل گشته و آن کس که برای زمامداری سزاوار است دور ساخته و به راحتی و آسایش روی آورده و خود را از ضیق و تنگی نجات دادهاید.
پس آنچه را که فرا گرفته بودید کنار گذاشته و آنچه آشامیدنش آسان بود، بیرون ریختید. پس اگر شما و تمامی کسانی که در روی زمین زندگی میکنند کافر شوند،بدانید که خداوند بینیاز و ستوده است.)
وخشم وبغض فاطمه فرقان حق وباطل برای انسان است تا در پیشگاه الهی عذری برای جهل وفریب وگمراهیش نداشته باشد که اگر پیامبر نبود اگر شاهدان لال وکر گشته بودند اگر علی را دست وزبان بسته بودند
اگر شر وشمشیر و شنائت حکم می راند اگر جماعت میل به جهالت یافته بود اگر ترس بود و طمع وحقد و حسد اگر همه این ها بود اما فاطمه هم بود فطرت زنده و مانا فاطمه هم بود غیرت بی همتای الهی و فاطمه بود شاهد و شهید و حجت کبرای الهی
(آگاه باشید آنچه را گفتم با آگاهی نسبت به شما است که شما انگیزه یاری ندارید و نیرنگ و فریب، دلهایتان را فرا گرفته است؛ ولیکن این سخنان خروشی بود که از جان برآمد و آهی بود که از خشم برخاست، کاسه صبر لبریز، و عقدههای سینه باز و حجت بر شما تمام شد.
پس این شما و این شتر خلافت! لجامش را محکم بگیرید و بتازید. اما بدانید پشتش زخمی و پایش لنگ و عار و ننگش همیشگی است. نشان خشم الهی بر آن خورده و عیبش ابدی است.
خلافتی که به آتش برافروخته الهی پیوسته، آتشی که بر دلها احاطه کند؛ در حالی که کلیه اعمال شما در پیش چشم پروردگار است و به زودی ستمگران خواهند دانست که در چه جایگاهی رجوع میکنند.
من دختر پیامبر شمایم که شما را از عذاب سخت آینده بیم داد. پس هر چه میخواهید بکنید. ما هم کار خودمان را میکنیم و منتظر باشید که ما هم منتظریم)