ما در جایى منزل کردهایم، که از محل سکونت ستمگران دور است و این هم بعلتى است که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان ما را تا زمانى که دولت دنیا از آن فاسقان میباشد در این دیده است، ولى در عین حال از اخبار و اوضاع شما کاملا آگاهیم و چیزى از آن بر ما پوشیده نمیماند.
ما از لغزشهائى که از بعضى شیعیان سرمیزند از وقتى که بسیارى از آنها میل ببعضى از کارهاى ناشایستهاى نمودهاند که نیکان گذشته از آنها احتراز مینمودند و پیمانى که از آنها براى توجه بخداوند و دورى از زشتىها گرفته شده و آن را پشت سر انداختهاند اطلاع داریم. گویا آنها نمیدانند که ما در رعایت حال شما کوتاهى نمىکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم، و اگر جز این بود از هر سو گرفتارى بشمار و مىآورد و دشمنان شما، شما را از میان میبردند.
تقوى پیشه سازید و بما اعتماد کنید و چاره این فتنه و امتحان را که بشما رو آورده است از ما بخواهید. امتحانى که هر کس مرگش رسیده باشد، در آن نابود مىگردد و آن کس که به آرزوى خود رسیده باشد از ورطه آن بسلامت میرود آن فتنه و امتحان علامت حرکت ما و امتیاز شما در برابر اطاعت و نافرمانى ماست. خداوند هم نور خود را کامل مىگرداند هر چند مشرکان نخواهند.خود را از دشمنان نگاهدارید و از افروختن آتش جاهلیت بپرهیزید. هر مردى از شما باید بآنچه که بوسیله دوستى ما بآن تقرب میجست عمل کند. و از آنچه مقام او را پست میگرداند و خوش آیند ما نیست اجتناب نماید زیرا خداوند بطور ناگهانى انسان را برانگیخته میکند؛ آنهم در وقتى که تو به سودى بحال او ندارد و پشیمانى او را از کیفر ما نجات نمیدهد. خداوند تو را برشد و کمال الهام بخشد و با لطف خود برحمت واسعه خود توفیق دهد «
مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار توقیعى که بافتخار شیخ مفید صادر گشت ،ص : 1246
در یاد خدا و آخرت و مرگ
پسرم! همانا تو را به ترس از خدا سفارش مىکنم که پیوسته در فرمان او باشى، و دلت را با یاد خدا زنده کنى، و به ریسمان او چنگ زنى، چه وسیلهاى مطمئنتر از رابطه تو با خداست؟ اگر سر رشته آن را در دست گیرى.
دلت را با اندرز نیکو زنده کن، هواى نفس را با بى اعتنایى به حرام بمیران، جان را با یقین نیرومند کن، و با نور حکمت روشنائى بخش، و با یاد مرگ آرام کن، به نابودى از او اعتراف گیر، و با بررسى تحولات ناگوار دنیا به او آگاهى بخش، و از دگرگونى روزگار، و زشتىهاى گردش شب و روز او را بترسان، تاریخ گذشتگان را بر او بنما، و آنچه که بر سر پیشینیان آمده است به یادش آور. در دیار و آثار ویران رفتگان گردش کن، و بیندیش که آنها چه کردند؟
از کجا کوچ کرده، و در کجا فرود آمدند؟
از جمع دوستان جدا شده و به دیار غربت سفر کردند، گویا زمانى نمىگذرد که تو هم یکى از آنانى! پس جایگاه آینده را آباد کن، آخرت را به دنیا مفروش، و آنچه نمىدانى مگو، و آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور، و در جادّهاى که از گمراهى آن مىترسى قدم مگذار، زیرا خوددارى به هنگام سرگردانى و گمراهى، بهتر از سقوط در تباهىهاست.
پسرم! در وصیّت من درست بیندیش، بدان که در اختیار دارنده مرگ همان است که زندگى در دست او، و پدید آورنده موجودات است، همو مىمیراند، و نابود کننده همان است که دوباره زنده مىکند، و آن که بیمار مىکند شفا نیز مىدهد، بدان که دنیا جاودانه نیست، و آنگونه که خدا خواسته است برقرار است، از عطا کردن نعمتها، و انواع آزمایشها، و پاداش دادن در معاد، و یا آنچه را که او خواسته است و تو نمىدانى.
درمواجه با شبهات
اگر در باره جهان، و تحوّلات روزگار مشکلى براى تو پدید آمد آن را به عدم آگاهى ارتباط ده، زیرا تو ابتدا با ناآگاهى متولّد شدى و سپس علوم را فرا گرفتى، و چه بسیار است آنچه را که نمىدانى و خدا مىداند، که اندیشهات سرگردان، و بینش تو در آن راه ندارد، سپس آنها را مىشناسى.
در ار تباط با مردم
اى پسرم! نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را که براى خود دوست دارى براى دیگران نیز دوست بدار، و آنچه را که براى خود نمىپسندى، براى دیگران مپسند، ستم روا مدار، آنگونه که دوست ندارى به تو ستم شود، نیکوکار باش، آنگونه که دوست دارى به تو نیکى کنند، و آنچه را که براى دیگران زشت مىدارى براى خود نیز زشت بشمار، و چیزى را براى مردم رضایت بده که براى خود مىپسندى، آنچه نمىدانى نگو، گر چه آنچه را مىدانى اندک است، آنچه را دوست ندارى به تو نسبت دهند، در باره دیگران مگو، بدان که خود بزرگ بینى و غرور، مخالف راستى، و آفت عقل است، نهایت کوشش را در زندگى داشته باش، و در فکر ذخیره سازى براى دیگران مباش، آنگاه که به راه راست هدایت شدى، در برابر پروردگارت از هر فروتنى خاضعتر باش.
نهج البلاغه نامه 31 ترجمه دشتی
تفسیری لطیف از آیه شریفه
مردى خدمت حضرت جواد علیه السّلام رسید در حالى که بسیار خوشحال بود، امام علیه السّلام فرمود: چرا خوشحال هستى گفت: یا ابن رسول اللَّه از پدرت شنیدم مىفرمود:
سزاوارترین روز براى بنده روزى است که در آن موفق شود به برادران خود کمک کند و به درد دل آنها برسد.
امروز ده نفر از برادران نیازمند نزد من آمدند، آنها داراى زن و فرزند بودند، و از شهر دیگرى آمده بودند، من به آنها توجه کردم و هر چه از من خواستند به آنها دادم، از این جهت خوشحال هستم که خداوند توفیق خدمتگزارى به برادران را به من عنایت فرمود.امام جواد علیه السّلام فرمود: به جان خودم سوگند سزاوار است شما خوشحال گردى، اگر کارى نکنى که بعد از این اثر این کار خوب را از بین ببرى، گفت:قربانت گردم چگونه اعمال من اثر خود را از دست مىدهد در حالى که من از شیعیان مخلص شما هستم.
امام فرمود: آرى صدقات و نیکى به برادران را باطل مىکنى، گفت: یا ابن رسول اللَّه چگونه باطل مىگردد، فرمود: این آیه شریفه را تلاوت کن: اى کسانى که ایمان آوردهاید صدقات خود را با منت نهادن و آزار دادن دیگران باطل نکنید.گفت: یا ابن رسول اللَّه من بر آنها منت نگذاشتم و به آنان آزارى هم نرسانیدم، امام فرمود: خداوند نفرموده به کسانى که صدقه مىدهید منت نگذارید و یا آنها را اذیت نکنید، و مقصود از آن هر گونه منت و اذیت کردن مىباشند و تنها به آنها ارتباط ندارد
ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج1 ص : 275
ملاک در شناخت ایمان افراد
احمد بن محمد همدانى از امام جواد و او از پدرانش علیهم السّلام روایت مىکند که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: به کثرت نماز و روزه آنها توجه نکنید، و حجها و کارهاى آنها شما را گول نزند، و بیدارى آنها در شب و تلاوت و ذکر آنها شما را فریب ندهد، بنگرید آنها راست مىگویند و اداء امانت مىکنند
ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج2 ص : 90
ارزش بالای عالمان
از امام جواد علیه السّلام نقل است که فرموده: بدرستى هر که سرپرستى یتیمان آل محمّد- همانها که از امامشان دور افتاده و در حیرت جهل غوطهور و در دستان دشمنان ناصبى ما اسیرند- را بر عهده گیرد و ایشان را نجات داده و از سرگردانى برهاند، و شیاطین را با دفع وسوسههایشان مغلوب سازد، و بر ناصبیان [دشمنان اهل بیت علیهم السّلام] توسّط حجّتهاى پروردگار و دلائل امامانشان چیره شود، مقام و منزلتش نزد خداوند به بهترین وجهى بر شخص عابد برترى و فضیلت یابد، فضیلتى بمراتب بالاتر از فضل آسمان بر زمین و عرش و کرسى و پردههاى آسمان، و برترى این جماعت بر گروه عابدان همچون فضیلتى است که ماه شب بدر بر کمسوترین ستاره آسمان دارد.
احتجاج-ترجمه جعفرى، ج1، ص: 11