درسوره نور فرمود الله نورالسموات والارض ...خدانورآسمانهاوزمین است ودرآیه بعد فی بیوت اذن الله ان ترفع فیه اسمه...آن نور در خانه هایی است که خداوند اجازه داده است تا نام او درآنجا بالارود
وبعد فرمود رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع ....که گویی آن خانه ها مردانی هستند که تجارت(ودنیا) دل آنها را از یاد خدا باز نمی دارد بنابراین این سه آیه که پشت سر هم آمدهاند می رسانند که مردان خدا خانه های نور او درزمین هستند
ودر واقع مومن کعبه حقیقی وزنده در هستی است قلب مومن تجلی گاه نور خداست بنابراین این که مومن می تواند تجلی گاه نور خدا وحامل نورالهی باشد تمثیل ومجاز عرفانی تیست بلکه حقیقتی قرآنی است
امیدی آیا دوباره می آید
اختری آیا دوباره می تابد ؟ آن که می خواهد بشکند سکوت من آن که می خواهد نشکند شکوه من دعا ودعوتی خواهد کرد ؟ سلام وصحبتی خواهد کرد ؟ سینه آکنده حرف است ولی زبان دل بسته است همه چیز به یک نظر بسته است تابشنوی قلب ما هم رسته است
به شهرشوق من
به کوی قلب من
مثل افتاب فصل سیب
مثل فرشته سفیرغیب
زنور روی خود
زجود دست خود
به خاطرخداببار
به ظلمتم کمی سپیده آر
زینب زینت زن مسلمان است که جشن زشت سیرتان را با شمشر زبان به ماتم کشاند زینب زبان علی در زمانه قحطی غیرت است فریاد رینب همچنان در گوش زمان طنین افکن است که او فرزند فاطمه ودختر عترت است
میلاد زینب بزرگ وروز پرستار گرامی باد
بسمه تعالی
امروز بااتوبوس مسافر خانه بودم به یمن بهار و روزهای بارانی وابری که دلبری خاصی دارند درمسیر مناظر زیبا وهوای دلکش ادمی را از هر مشغولیت دیگر باز می داشت قصد داشتم کمی مطالعه کنم
ولی وقتی قدری به بیرون نگاه کردم این نگاه به خیرگی طولانی تبدیل شد وترجیح دادم فقط تماشا کنم وتماشا دیدن ابرها در آغوش کوهستان نگاه به سبزه زارها وحتی تماشای خانه های روستایی که از دورپیدا بود لذت وبهجت دیگری داشت
ما انسان های عصر مدرنیته که در ساختمان ها ودرکنار ابزار ماشینی دچار غفلت غلیظی شده ایم از هر زمان بیشتر به رجوع به مام خود طبیعت وآیات الهی نیازمندیم وسفر از بهترین این فرصت هاست
البته اگر سرگرمی هایی که آنی ما را به حال خود رها نمی کنند بگذارد مثل همین فیلم هایی که داخل اتوبوس برای مسافران می گذارند که غالبا هم تهی از معنی وهنر است سخن در این باره بسیار است وسکوت سنگینتر که دراین غوغا صدا به جایی نمی رسد