از تفاوت های فکری ونظری ایران اسلامی با اسلام ایرانی گفتیم در ادامه به برخی خصیصه های عملی اسلام ایرانی می پردازیم
در مکتب ایران اسلامی اخلاق وارزشها مطلق نیست بلکه کاملا نسبی است وبر مدار تشخیص بانیان مکتب اسلام ابرانی می چرخد
مثلا توهین وجسارت به یکی از منسوبان رییس یک دولت اروپایی مذموم وناپسند وغیر اخلاقی است اما توهین وتهمت به منسوبان وخود روحانیت انقلابی بی اشکال است
بارزه دیگر مکتب اسلام ایرانی در زمینه اخلاق اینکه ازآن جا که حداقل در مواردی اخلاق از سیاست جداست لذا هدف وسیله را توجیه می کند واگر هدف شما به ظاهر مقدس باشد آن وقت دروغ ودشنام نیز جایز خواهد بود
خصیصه دیگر اسلام ایرانی ادعای ارتباط با غیب وامام زمان است ولازم نیست در این باره فرضا نظر مراجع وعلمای دینی لحاظ شود بلکه صرف ادعای عدالت ورزی کفایت می کند تا ادا وادعای بالاتری به نام پیوند وارتباط با امام زمان مطرح شود
تا هم در نظر مردم تقدسی پیدا شود وهم واسطه هایی چون مراجع وعلماء براحتی دور زده شده ومستقیما وصل به امام شوندو هر نقد وایراد دینی که به رویه مکتب ایرانی وارد شد با جواب پشتیبانی حضرت دفع شود
خصوصیت دیگر مکتب ایرانی این که برخلاف ادعا که خود را پیرو وسرباز ولایت فقیه می شمرد در عمل هرجا لازم باشد از این نهاد برای حفظ وبقای خود هزینه می کند واساسا در مکتب ایرانی سایرین مقدس وغیر مقدس سپر بانیان مکتب ایرانی هستند
دیگر ویژگی مکتب ایرانی جمع تناقض ها وتضادها است فرضا هم می شود ادعای امام زمانی بودن داشت وهم به پشتوانه شاهنشاهی خود بالید ودر همین زمینه هم می شود ادعای ضدیت با اسراییل را کرد وسخن از محو اسراییل راند
وهم می شود به تقدس واحیای نام کوروش (کسی که قوم یهود را زندگی دوباره بخشید وکسی که به شدت محبوب یهود واسراییل است ) پرداخت
هم می شود ادعای ولایت مداری کرد وهم می شود دستورات مختلف رهبری را در عمل نادیده گرفت هم می توان ادعای اتصال به امام زمان کرد وهم اعتنایی به سخن مراجع را نداشت مراجعی که طبق نص فرمان حضرت نایب ایشان در زمان غیبت شمرده شده اند
از آخرین موارد در این زمینه می توان تقدیر وتشکر از گروه اجرا کننده موسیقی در شیراز اشاره کرد که با مخالفت علمای حاضر در جلسه وترک مراسم از جانب ایشان همرا ه شدولی رییس دولت از ایشان تقدیر کرد