می آیی ای بهار شادمانی آمدنت خوش ای امید آسمانی
ولی من هنوز نکرده ام خانه تکانی قلب من یخ زده در روز ی زمستانی
سردی خزان خزیده درخاطر زردی پاییز نرفته از خاطر
آفتاب تواز پس انجماد جان مگر برمی آید ای انبساط جان
تاریخ : دوشنبه 90/1/1 | 2:16 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()