1- مشارکت مردم در شرایط سخت ودشوار کنونی درسطح کشور خوب بود وفراتر از انتظار دوست ودشمن مردم با مشارکت بالا ی خود بسیاری از تحلیل گران را شگفت زده کردند والبته این روزها درمحافل رسمی فقط از همین مشارکت 64 درصدی کل کشور وپیام های آن  سخن به میان می آید ولی باید درکنار آن به واقعیات  مهم دیگر انتخابات ازجمله شرکت 48 درصدی حوزه تهران نیز توجه نمود که دارای پیام های خود است

2-حوزه تهران هم به لحاظ کثرت جمعیت هم به لحاظ مرکزیت آن هم به لحاظ تجمع نخبگان درآن وهم به لحاظ پیشگامی ومحوریت تهران ومردم آن در همه صحنه های انقلاب حائز اهمیت است وحال باید دید چرا در تهران مشارکت پایین بوده است ؟

3-به نظر می رسد نبود رقابت جدی انتخاباتی در تهران از دلائل مهم پایین بودن مشارکت در این کلان شهر و پایتخت کشور است وقتی انتخابات یک طرفه شد و بسیاری از شهروندان  نامزدهای  هم فکر وهم سلیقه خود را درانتخابات ندیدند طبیعی است که انگیزه شرکت پایین خواهد آمد در کنار این عامل مهم علل دیگری نیز وجود دارد از جمله این که مردم تهران از نزدیک واقعیات تلخی را در این دو سال دیدند که  به اعتماد  آنها لطمه زد و نوعی سیاست گریزی  را به وجود آورد وحوادث نا خوشایندی رخ دادد که جو بی تفاوتی را دامن زد که به برخی از آنها اشاره می کنم

الف- برخورد غیر منطقی با اعتراض گسترده به نتایج انتخابات 88وقانع نکردن مردم دراین  باره

ب-  کنار گذاشته شدن افراد تاثیر گذار بر افکار عمومی  همچون آیت الله هاشمی وخالی شدن سنگر هایی چون نماز جمعه تهران از حضور افراد شاخصی که بتوانند در مواقع لزوم مردم را بسیج کنند برای مشارکت ،

ج- عدم برخورد جدی مجلس هشتم با تخلفات مالی وغیر مالی دولت وعمل نکردن مجلس هشتم به وظایف قانونی و ملی و اسلامی خود  در برابر دولت وجلوگیری نکردن از تصمیمات خود محور  دولت نوعی ناامیدی از مجلس نشینان را در اذهان عمومی موجب شد

4- بنابراین مسئولان به راحتی از  کنار مشارکت حداقلی تهران  نگذرند وبدانند تا اعتماد از دست رفته به نحو منطقی بازسازی نشود تا عرصه رقابت جدی فراهم نشود تا نخبگان وپیشگامان وافراد مورد اعتماد مردم به جایگاه خود باز نگردند تا جو فشار وتهدید وتکفیر علیه منتقدان ومخالفان دلسوز از بین نرود  تا با مسئولان قانون گریز وقانون شکن برخورد نشود وضعیت به همین منوال است پس تا دیر نشده پیام های انتخابات تهران را باید شنید وبه آن بهاء داد .