لحظه به لحظه وقدم به قدم سیر وحرکت امام حسین به سمت کربلا آکنده از درس های معرفت آموز وزندگی ساز است یک قطعه آن مربوط به مکالمه بین علی اکبر وامام حسین هنگام نزدیک شدن به صحرای کربلاست ،عقبة ابن سمعان گوید: حضرت امام حسین همان طور که بالاى اسبش نشسته بودند اندکى بخواب رفتند، هنگامى که از خواب بیدار شدند استرجاع کردند فرمودند انا لله وانا الیه راجعون ) و حمد خداوند را بجاى آوردند، و این موضوع را چند بار تکرار کردند در این هنگام علی بن الحسین اکبر علیهما السّلام در حالى که بر اسب سوار بود پیش آمد و عرض کرد: اى پدر چرا کلمه استرجاع بر زبان راندى؟ فرمود: اى پسر من اندکى خوابم برد و در اثناء خواب مشاهده کردم سوارى ظاهر شد و گفت: این مردم براه خود ادامه میدهند و مرگ هم در دنبال آنان روان است، و من دانستم که مقصود ما هستیم علی اکبر عرض کرد: اى پدر خداوند بشما بد ندهد آیا ما بر حق نیستیم؟ فرمود آرى به خداوند سوگند که حق با ما است، عرض کرد: پس در این هنگام از مردن باکى نداریم، سید الشهداء فرمود: خداوند بشما جزا دهد *
درسهایی که از این قطعه معرفت خیز وشیرین دشت کربلا می توان گرفت
1-ملاک علی اکبر در کربلا وبه پیشواز شهادت رفتن نه از سر تعصب فرزندی ویا علت دیگری است بلکه معیار حق بودن است چون او راه پدر را حق می داند بی باکانه به محراب شهادت می شنابد.
2-رابطه امام حسین وفرزندش علاوه بر رابطه پدری ،رابطه یک امام ورهرو است آن هم رابطه ای از جنس معرفت وشناخت ،علی اکبر جوان از راه وحقانیت پدر می پرسد وامام وسالار شهیدان صادقانه وپدرانه جوابش را می دهد واطمینان می بخشد که برحق هستند
3- لازمه رفتن واستقامت در را ه حق معرفت وایمان است ،علی اکبر در کربلایی که برای همیشه سرمشق انسان برای حرکت در را ه حق است به همه جوانان تاابد می آموزد که بپرسید وبدانید و وقتی آگاه شدید مردانه گام بردار ید وجواب امام این نکته را برای رهبران ومسئولان حسینی دارد که هیچ کس حتی امام معصوم از سئوال وپرسش استثناء نیست سئوال وپرسش کلید معرفت واعتماد بخشی وایمان است و وقتی علی اکبر حسین می تواند از راه وحقانیت حسین عزیز بپرسد دیگران جای خود دارند و پیشوایان ومسئولان حرکت در جامعه موظف به پاسخ گویی هستند پاسخ گویی صادقانه وخالصانه
*علامه مجلسی ، زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام، ص: 331