این روزها برخی شخصیت ها ورخداد ها با افراد واحوال صدر اسلام مقایسه می شود ودر پناه این قیاسها که بیشتر برای جبران کمبود دلیل واستد لال منطقی صورت می گیرد نتایج دلخواه واز پیش تعیین شده استخراج می شود ولی باید گفت که این قیاسات دارای نواقص و صوری ومحتوای است که به برخی اشاره می کنیم
1- وقتی گروهی فردی را با شخصیت خاص تاریخی مقایسه می کنند در واقع ادعای خود را با صرف مشابه سازی می خواهد اثبات کند وبه جای آن که ابتدا رابطه بین این دو را روشن واثبات کند وبعد احکام مشابه را جاری سازند نفس قیاس را دلیل مشابهت می داند
وچون دلیل منطقی پشت ادعا نیست هر کسی می تواند فرد یا گروهی را به شخصیت یا جریان تاریخی تشبیه کند درواقع هیچ معیار پذیرفته شده عقلانی وجود ندارد که بالفرض اقای الف مثل کدام شخصیت تاریخی است بلکه این ذهنیت وادعای ماست که تعیین کنند ه است
واین جاست که به جای دلیل ادعا می نشیند وهر کسی فقط ادعای خود را طرح می کند نه دلیل
2- مشکل دیگر جایی است که شخصیت های مطلق ومعصوم با افراد معمولی ومتوسط مقایسه شوند فرضا علی (ع ) قابل قیاس با هیچ کس نیست واگر بالفرض در برابر او بخواهیم شخصیتی قرار دهیم
به ناچار باید چندین شخصیت را در نظر بگیریم تا شاید تقابل تقریبی صورت بگیرد درواقع علی دارای صفات وکمالاتی است که اگر تقسیم شود امتی را در بر می گیرد بنا براین فردی را مقایسه با علی کردن ظلم آشکار به ساحت آن بزرگوار
وپایین آوردن درجه ومقام اوست لذا در ما به ازای شخصیت های مطلق چون علی هیچ کس قرار نمی گیرد واین جاست که مشکل سوم نیز نمایان می شود
3- وقتی شخصیت مطلق ما به ازاء خاص نداشت مخالفان آن شخص مطلق نیز براحتی قابل تطبیق بر افراد زمان حاضر نیستند در واقع همان قدر که فرضا علی بزرگ است ونادر دشمن او هم متنا سب با اوست فرضا معاویه نیز نوعی از اطلاق البته در جهت شر دارد که به راحتی مصداق آن در افراد امروزی که خیر وشر آمیخته دارند وجود پیدا نمی کند
4-معضل دیگر مشابه سازی تاریخی برخورد گزینشی است فرضا در میان دشمنان علی، طلحه وزبیر مورد توجه قرار می گیرد یا مقطع خاصی مورد تکیه است اما موارد یا مقاطع دیگر مورد غفلت است مثلا چرا از خوارج سخنی به میان نمی آید ؟چرا به بعد از زمان امام علی ودوره حذف وکشتار یاران علی به دست معاویه پرداخته نمی شود ؟
5- بالا خره اینکه برای مقابله بادلائل وحجت هایی که عقل ودین تکیه اساسی بر آن دارد وخود شیعه برای اثبات اصول اعتقادی خود بر آن همواره توجه داشته مثل سابقه در جهاد وایمان برای علی (ع) نمی توان با ذکر چند استثناء مدعای علیل خود رااثبات کرد فرضا سبقت
در ایمان اصلی مهم است وبا تمسک به یک قیاس ناقص وناتمام نمی شود ارزش سبقت را نادیده گرفت که تکیه بر چنین روش های علیل در جاهای اصولی دیگر برای خود مدعیان مشکل ساز خواهد شد
تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل