در تعایم دینی عالم به دوقسم عالم واقعی وعالم حقیقی تقسیم می شود مراد از عالم واقعی یعنی آنچه که هست وما در اطراف خود مشاهده می کنیم که شامل حقایق وغیر حقایق می شود وعالم حقیقی یعنی عالمی که باید باشد یعنی عالمی عاری از باطل ولغو بنابراین در عالم واقعیات برخی موجودات مثبت هستند آنها که نسبتی با حقیقت دارند وبرخی منفی آنها که از حقایق دور هستند و همواره در حکمت واخلاق ودین تلاش محوری بر این بوده است که انسان از واقعیات منفی عبور کند وبه حقیقت برسد واین واقعیات را با ایمان واندیشه وعمل خود در خدمت حقیقت قرار دهد وبه نوعی این واقعیات را به حقایق نزدیک ساخته وبلکه تبدیل به حقایق سازد .
در این تقسیم بندی دنیا ونفس انسان وشیطان وامثال آن به عنوان مصادیق مهم واقعیت منفی تلقی می شود که انسان باید با عبور ازاین واقعیات اگر می تواند همه را درخدمت حقیقت قرار دهد واگر نمی تواند حداقل آنها را تقویت نکند خود را اسیرشان نسازد ونگذارد حقایق وجودیش به وسیله این واقعیات منفی روبه باطل رود البته بزرگان اهل معرفت ومعنی حتی شبطان را درخدمت می گرفتند که حضرت پیامبر فرمود شیطان من به دست من مسلمان شده است ویا سلیمان نبی طبق بیان قرآن شیا طین را تحت فرمان خود در آورده بود .
بنابراین خداوند متعال چنان قدرتی به انسان کامل داده است که حتی شیطان را می تواند رام خویش سازد وبه نظر می رسد مهم ترین کار پیامبر اکرم ومهم ترین نتیجه معارف بلند این بزرگوار خلع سلاح کردن شیطان ومسلط ساختن انسان کامل بر اوست که با ابزار مختلفی از جمله جهاد رخ می دهد در قرآن کریم وقتی از جنگ مومنان سخن می گوید صحنه ای از ترس ولرز شیطان ارائه می دهد که شیطان در حالی که از معرکه می گریزد خطاب به یارانش می گوید من چیزی می بینم که شما نمی بینید وآن نبود جز نصرت ویژه الهی که به برکت جهاد مومنان نصیبشان شد وشیطان را مجبور به فرار کرد .
خلع سلاح شدن شیطان در اسلام وتعایم حضرت ختمی مرتبت هم در عقاید اتفاق افتاده وهم اعمال ، در عقیده شیطانی که توانسته بود با رسوخ دادن اندیشه کاذب الوهیت حضرت عیسی ،مسیحیت را به انحراف وباطل کشد که قرآن از آن تعبیر به غلو می کند ودر عمل هم با ترویج رهبانیت انحرافی ونوعی گریز از اجتماع وسیاست دست ظالمان را در ظلم وجنایت باز بگذارد.
در برابر دین محمدی با سد آهنین مواجه شد وبا حمایت ویژه ای که خداوند در پاسداری از کتاب پیامبر انجام داد وخود تضمین گر حفظ آن شد توطئه انحراف عقیدتی وتحریف کتاب ابتر ماند از سوی دیگر در اسلام وتعالیم حضرت محمد تکیه قاطع بر بندگی پیامبر شده است ، به گونه ای که اعتراف به بنده بودن پیامبر در نماز که مهم ترین عبادت مسلمان است گنجانیده شده است (اشهد ان محمد عبده ورسوله) وهمین موضوع مانع از ظهور غلو وانحراف عقیدتی در اسلام شد وا ندیشه باطل شیطان این جا عقیم ماند در عرصه عمل هم با اصل مهم امربه معروف ونهی از منکر توجه به اجتماع وسرنوشت دیگران جزء اصول اسلام قرار گرفت تا همیشه دین واجتماع لازم وملزوم باشند ودینداری در کنار مسئولیت اجتماعی قرار گیرد .
.همه این ها باعث خشم پایان ناپذیرشیطان واذنابش گشته واگر هر از چند گاه پنجه بر چهره ملکوتی وسیمای محمد عزیز می کشند ریشه دراین ها دارد بنابراین قدر قرآن وپیامبری که قرآن کتاب ذلیل کننده شیطان را برای ما به ارمغان آورده را بدانیم واین تلاش های مذبوحانه اذناب شیاطین باعث توجه بیشتر به تعالیم حیات بخش محمدی گرددو روز به روز ایمان ومحبت خود را به آن پیامبر عزیز وامین در دلبیشتر سازیم .