از جمله معضلاتی که کشور خصوصا در عرصه سیاست بالاخص در چند سال اخیر با آن روبرو بوده است ضعف وبلکه نوعی انحطاط اخلاقی در میان سیاسیون وتربیون داران است واین که چرا وچگونه به این وضع دچار شده ایم عوامل مختلفی دارد.
اما مهم ترین علت بازگشت به تضعیف ایمان خصوصا ایمان به معاد وروز جزاء وپاسخ گویی دارد خصیصه مهم معاد این است که از انسان هرگونه اختیار وقدرتی سلب می شود وهمه ابزار وعوامل مادی از کار می افتد وانسان ترسان ولرزان به پای میز محاکمه ومیزان عدالت الهی کشیده می شود.
وخصوصیت دیگر قیامت این است که روز عینیت حق است وباطل درآن معنی ندارد یعنی کسی قادر به دروغ گویی وفریب دادن وامثال آن نیست حال هرچه ایمان به این روز در وجود ادمی قویتر شود طبیعتا کنترل فرد بر دست وزبان واعمالش بیشتر می شود
که می داند اولا هرچه می کند وهرچه می گوید ثبت وضبط میشود وثانیا در روزی که جز صدق وحق کارایی ندارد باید چواب گویی این گفته ها باشد البته ایمان فراتر از علم است وگرچه علم مقدمه ایمان است اما صرف دانستن کافی نیست.
بلکه در کنار دانایی باورنیز لازم است ومشکل غالب مادر قسم دوم یعنی باوراست چه بسیار عالمانی که چه بسا همه ادله معاد را خوانده واز حفظ هستند اما هنوزبه باورمعاد نرسیده اند بنابراین تحصیل ایمان به معاد هم با صرف تعلیم وتعلم ممکن نیست.
حضرت امام درکتاب چهل حدیث مثالی می زند وفرق علم وباوررا این گونه بیان می کند که همه ما علم داریم که از مرده کاری برنمی آید اما بسیاری چون به این باور نرسیده اند چه بسااز مرده می ترسند وجرات ندارند فرضا شبی در کنار مرده سپری کنند.
پیامبر اکرم (ص) هم برای ساختن جامعه وانسان مومن ابتدا از معاد آغاز کرده است قبل از آن که احکام فقهی ودستورات اخلاقی را بیان فرماید معاد باوری رادر جامعه ترویج کرده است لذا آیات ابتدایی وآغازین قرآن غالبا درباره قیامت ومعاد است .
وخللی که در جامعه ما رخ داده همین است که به جای این که کاررا ازاساس شروع کنیم و ریشه را استوارسازیم به شاخ وبرگ مشغول شده ایم و در پرداختن به مسائل بنیادی نیز به علم کفایت کرده ایم درحالی که آن چه کارساز وانسان ساز است ایمان وباور است.
امروز درجامعه وعرصه سیاست سوگمندانه شاهدیم که برخی تحصیل کرده های حوزوی که توقع می رود باور بیشتری به معاد داشته ومراقب دست وزبان خود باشند چه راحت حریم وحرمت شکنی می کنند ودروغ وشایعه برزبان می رانند وآبرومی ریزند که مخاطب حس می کند اینان کمترین دغدغه معاد وپاسخ گویی ندارند.
واین به خاطر همان است که علم اموخته اند ادله معاد را خوانده اند اما در مرحله باور به بار ننشسته اند امروز همه نهادهای فرهنگی وتربیتی خصوصا حوزه باید با احساس مسئولیت دربرابر این فاجعه معنوی در شیوه تعلیم وتربیت خود تجدید نظر کند که کار بد ومنکر وقتی از به ظاهر اهل علم ومعممی صادر می شود تبعات ایمان واخلاق سوزی ان برای جامعه به مراتب بیشتر است
اگر صبح وشب در مدرسه ودانشگاه وتلویزیون ادله معاد برای مردم تشریح وبیان شود اما در عمل مردم ببینند که واعظان آن کاردیگر می کنند وعمل وگفتارشان به گونه ای است که حس ترس از قیامت ومحکمه عدل الهی درآن نیست همه آن تلاشها ابتر وبی ثمر خواهد بود .
لذا همه دلسوزان وکسانی که دغدغه ایمان جامعه را دارند باید بر این ایمان سوزی هایی که به دست سیاسیون تریبون به دست صورت می گیرد علاجی بکنند .