درادامه بحث امربه معروف ونهی از منکر به مراتب امربه معروف می پردازیم مرتبه نخست امربه معروف امربه معروف نفسی است از آنجا که وجود آدمی مجموعه ومعجونی از قوای مختلف وگاه متضاد است.
اولین وظیفه یک مومن صالح ومصلح این است که از درون آغاز کند یعنی قوای درونی خودرا که اماربه سوء ومنکر هستند به کنترل بگیرد قرآن فرمود (ان النفس اماره بالسوء )ودر بیان دیگر فرمود( و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی) آن که از مقام پروردگارش می ترسد و نفس را از هوانهی می کند وباز می دارد.
وهمان طور که مقدمه حکومت الهی وولایت ایمانی در جامعه بیرونی اجرای امربه معروف نهی از منکر است ولایت الهی دردرون هر مومن نیز به شرط استقرر اصل امربه معوف ونهی از منکر درونی محقق می شود .
واگر هر فرد دردرون خود آمربه معروف وناهی از منکرباشد احتیاجی به امرونهی بیرونی نیست مشکل اساسی دراین است که ما وجود خودرا یک تکه فرض می کنیم وبین عقل ونفس وروح الهی کمتر تمییز می دهیم.
وازهمه با یک عنوان یاد می کنیم در حالی که در نگاه اسلامی درون انسان دارای قوای مختلف است که برخی دشمن انسان هستند که فرمود( اعداء عدوک نفسک التی بین جنبیک )دشمن اصلی تو نفس توست که دردرون تونهفته است.
ما معمولا دشمن را دربیرون جستجو می کنیم درحالی که دشمن اولی ما دردرون وجود ما پنهان است ومومن درپناه شناخت ومعرفت دینی به این خود اگاهی درونی میرسد وبین نداها ودرخواست هایی که از درونش می شود تمییز قائل می شود.
واگر فردی به این خود آگاهی برسد هم خود در تربیت خویش می کوشد ونفس خودرا از هوا وهوس باز می دارد و به خیر وفلاح هدایت می کند وهم اگر مومنی نسبت به عملی از اعماش تذکار وتذکر داد واورا امرونهی نمود بر نمی آشوبد که می داند مخاطب او همه وجود این فرد نیست بلکه نفس اورا خطاب قرار داده است .
ودرواقع در تربیت نفس او به یاریش آمده است که ولایت به معنای یاری نیز هست وقبلا گفتیم که ولایت مبنای امربه معروف است به بیان دیگر خداوند در اصل ولایت یاری کردن مومنان را در تربیت نفوس هم با بازوی جرایی امربه معروف ونهی از منکر دنبال می کند.
وامر به معروف درونی دو بخش دارد یکی کلی وبرنامه ای ودوم موردی، و امربه معروف نظام مند آن است که مومن حاکمیت روح وعقل بر نفس رادرون می پذیرد واجرا می کند و دردرون او قوه تصمیم گیرنده ومدیر درونی روح الهی وعقل است ونفس مطیع عقل وروح است.
نفسی که خود اندیش وخود محوراست در حاکمیت عقل وروح حقیقت اندیش وخدامحور خواهد شد نفسی که منافع شخصی خودرا فقط می بیند ودنبال می کند در حاکمیت روح الهی وعقل به منافع مومنان ومکتب وعقیده می اندیشد.
لذا امور متعالی چون ایثار ،خدمت به خلق ،از خود گذشتگی ، همه به برکت حاکمیت روح الهی در درون بنا نهاده ورشد می کند واگر امروز می بینیم که ارزشهای یاد شده در جامعه کمرنگ شده به خاطر تاثر پذیری از فرهنگ وفرد محور غربی است
که اصالت رابر سود ومنفعت شخصی می دهد که دراین فرهنگ جای حاکم ومحکوم عوض می شود ونفس حاکم است وروح دربند ولذا جای معروف ومنکر نیز عوض می شود وامربه منکر ونهی از معروف می شود همان که قرآن درتوصیف منافقان فرمود که منافقان امربه منکر ونهی از معروف می کنند .