در مقایسه بین اولین امربه معروف و نهی از منکر الهی با امربه منکر نهی از معروف شیطانی نکته دیگری که قابل توجه است محوریت و ملاک در دو نوع امر ونهی است و در این نوشته به ملاک امر ونهی الهی می پردازیم .
خداوند متعال بعداز نهی آدم (ع) از نزدیک شدن به شجره ممنوعه نتیجه عدم اطاعت امر الهی را داخل شدن در ظلم می داند (فتکون من الظالمین 35بقره) و ظلم در برابر و نقطه مقابل عدالت است وبه معنای خروج از دایره عدالت وقسط است .
و این می رساند محور اوامر الهی عدالت است یعنی خداوند امربه عدل و قسط می کند و نهی از ظلم و در آیات دیگر قرآن با صراحت از محوریت قسط در اوامر الهی سخن به میان می آید .
(قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ بگو: پروردگار من به عدل فرمان داده است(اعراف 29) بنابراین امربه معروف مومنان که شعبه نازله ای از امر به معروف الهی است در واقع همان امر به عدالت ورزی است و این موضوع ومحوریت عدالت در امر به معروف از چند جهت حایز اهمیت است.
نخست آن که می رساند امر به معروف فقط مساله دینی نیست بلکه با عدالت که اصلی انسانی است پیوند دارد واحیای امربه معروف علاوه بر زنده کردن دین عدالت را نیز احیا می کند.
دوم این که مومنانی که قصد امربه معروف ونهی از منکر دارند متذکر این باشند که اساس امر به معروف دعوت به قسط وعدل واساس نهی از منکر پرهیز دادن از ظلم باید باشد
و مراد از عدالت وقسط هم در همه حوزه هاست همان طور که در قرآن قسط در ساحت های مختلف به کار رفته است که شامل عدالت قضایی ( وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ )( و اگر میانشان حکم کنى به عدالت حکم کن که خدا عدالتپیشگان را دوست دارد. 42،مائده )
و عدالت اقتصادی ( وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمیزانَ بِالْقِسْطِ و پیمانه و وزن را از روى عدل تمام کنید،153انعام ) وعدل اخلاقی وعملی وگفتاریی (یااأَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ ،اى کسانى که ایمان آوردهاید، به عدالت فرمانروا باشید و براى خدا شهادت دهید، .135 نساء ) می شود و در واقع هویت وجامعیت امر به معروف بازگشت به دعوت به عدالت در همه ابعاددارد .
سوم این که وقتی هدف در امر به معروف دعوت به عدل شد ودر نهی از منکر برحذر داشتن از ظلم آن وقت روش متناسب با این هدف نیز باید مورد استفاده قرار گیرد با روش غیر عادلانه نمی شود امر به عدالت کرد.
وهمین طور با روش ظالمانه نمی شود نهی از ظلم کرد که همان مثال معروف پاک کردن شیشه با دستمال کثیف می شود لذا در روش مومنانه امر به معروف ونهی از منکر راه های باطلی چون دروغ وتهمت زنی وریختن آبرو که همه از جنس ظلم وبی عدالتی هستند جای ندارد.
متاسفانه بسیار دیده می شود که امر به معروف ها ونهی از منکر های ما چه در سطوح بالا وکلان وچه در سطوح پایین وجزیی آلوده منکرات و ظلمهاست وتوجه چندان به راه وروش امر ونهی نمی شود لذا چه بسا نتیجه معکوس می دهد.
شیوه کریمانه دو امام فضیلت وانسانیت وعدالت امام حسن وامام حسین علیهما السلام در نهی از عمل نادرست یک فرد که به اشتباه وضوء می گرفت را که همه شنیده ایم نمونه ی از امربه معروف مومنانه است که بدون ایجاد کمترین احساس تحقیر و با بزرگواری بی نظیر او را به اشتباهش واقف کردند .