سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درحالی که دشمنان ما ومستکبران جهانی برای تسخیر عقل ودل جهانیان برنامه ریزی وتلاش وبهره گیری مدام از رسانه وهنر را در اولویت کاری خود قرار داده اند وتمام اهداف خودرا به مدد تکنیک وتصویر ورسانه وهنر پیش می برند.

اما متاسفانه مدیران فرهنگی ما درغفلتی نا بخشودنی غرقه هستند وباآن که امکانات وبودجه لازم دراختیار دارند اما انگیزه ومدیریت لازم را برای استفاده خلاقانه و مبتکرانه و فعال واثر گذار از عنصر مهم رسانه و هنر نمی برند.

 در سینما غالب آثار خنثی یا ضدارزشی هستند و درتلویزیون هم با آن که به ظاهر حجم برنامه های ارزشی از نظر کمی شاید بالا  باشد اما از هنر وخلاقیت وجذابیت تهی هستند واگر درباره سینما بهانه هایی چون خصوصی بودن تهیه کننده ها مطرح است

 این بهانه در سیما وجودندارد وصداوسیما باید پاسخ گو باشد چرا با داشتن انبوه شبکه برنامه های با محتوا وهنری را تولید نمی کند؟ واین روزها شاهد تکرار مکرر محصولات چند سال پیش ویا پخش فیلمهای خارجی هستیم که یا ترویج خشونت می کنند ویا مروج ابتذال هستند .

 وآن چه امروز در سیما دیده نمی شود هنر متعهد ومسئولانه وآگاهانه واندیشمندانه  است و دل خوش داشتن به این که با تکرار تبلیغ های مستقیم دینی وظیفه خودرا ادا کرده است یک تصورخام بیش نیست .

وبه نظر می رسد تلویزیون بعد از گذشت بیش از 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز تعریف درستی از جایگاه خود ندارد وگاه جایگاه خودرا با مجلس خطابه  و یا کلاس درس  اشتباه گرفته است  وفکر می کند با پخش جند سخنرانی وظیفه خودرا ادا کرده است.

 دراین باره توجه به دونکته لازم است اول این که هر پیام ومعرفت الهی اگر درغالب هنر ودرشکل زیبا ارائه نشود تاثیر گذاری وماندگاری نخواهد داشت و فصاحت وبلاغت زبانی بی نظیر قرآان ومتون معتبر دینی چون کلام امیرمومنان در نهج البلاغه دلیل مساله است 

حضرت موسی(ع)  با آن که پیامبر اولوالعزم خداوند است امادر مقام تبلیغ از خداوند می خواهد که هارون را کم کار او قرار دهد چرا که او زبان وبیان فصیح تری دارد( هو افصح منی لسانا ) واین جایگاه مهم واهمیت ویژه هنر را درمقام تبلیغ وارائه پیام می رساند

  بنابراین صرف تکیه بر پیام ومحتوا بدون در نظر داشتن غالب هنری آن دلیل بر نشناختن روح انسان ونشناختن راه های انتقال صحیح معارف است  نکته دوم این که در سخنرانی هایی که در منابر ومجالس ایراد می شود البته خطبای محترم سعی می کنند که هنر در حد زبان وبیان را رعایت کنند وبا فصحات وبلاغت به سخنان خود جذابیت بدهند

اما وقتی این سخنرانی در تلویزیون پخش می شود انتظار مخاطب فراتر از فصاحت زبانی است چرا که هنر سیما تصویر است واین جا فصاحت وبلاغت وهنر تصویری لازم است وصرف هنر بیانی پاسخگو نیست  لذا تکیه بر هنر کلامی گوینده نشناختن جایگاه سیمارا می رساند.

 تلویزیون یک رسانه تصویری است وزمانی جذابیت لازم را دارد که هنر تصویری او به کمک محتوای متعالی بیاید واین چیزی است که کمتر درتلویزیون دیده می شود ومتاسفانه این عدم توجه جدی به هنر  در بخش های دیگر برنامه های سیما نیز به چشم می خورد.

 واین موضوع علاوه بر عدم شناخت مدیران سیما از جایگاه رسانه خود بازگشت به عدم تعامل درست با هنرمندان دارد متاسفانه صداوسیما خصوصا درسال های اخیر در جذب هنرمندان زبده وخبره توفیقی نداشته وبلکه هنرمندان قبلی خودرانیز از دست داده است.

 وهمان طور که سطح مباحث علمی وفرهنگی به خاطر خلا حضور شخصیت های برجسته علمی ودینی وفکری تزل یافته است همین طور کیفیت هنری برنامه ها افت محسوسی به خاطر عدم حضور هنرمندان واقعی نموده است .

والبته روشن است که درهر دو مورد یعنی در عرصه علم وتفکر ودرعرصه هنر زمانی حضور فرهیختگان را خواهیم داشت که سعه صدرلازم واحترام به اندیشه عالمان وهنرمندان داشته باشیم  وبدانیم تعامل با اهل فرهنگ وفرهیختگان ساز وکار متناسب با خودرا می طلبد

 وهنر مدیر فرهنگی این است که چگونگی تعامل  با این گروه را به درستی بشناسد لذا به نظر می رسد که متولین صداوسیما  تا زمانی که به دو درک مهم، یکی شناخت دقیق جایگاه خطیر و هنری وفرهنگی  سیما و دوم نحوه تعامل درست با فرهیختگان وهنرمندان اصیل واهل اندیشه نرسد  اوضاع بر همین مدار ملال آور وکسل کننده خواهد بود  






تاریخ : پنج شنبه 91/12/10 | 12:12 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.