احساس تکلیف های متعدد وشخصی برای کاندیدای ریاست جمهوری شدن ،موضع گیری ها وامرونهی های فردی درباره انتخابات وچگونگی رد وتایید صلاحیت ها ،همه مشکلات را برگردن یک فرد یعنی رییس دولت یا مشاورش افکندن تخریب ها وخط ونشان کشیدن برای برخی اشخاص وافراد سیاسی برای جلوگیری از حضورآنهادرانتخابات
و مواردی از این دست بخش عمده اظهار نظرهای سیاسیون امروز ما را تشکیل میدهند که دو عنصر احساسات و نگاه فردی به سیاست واجتماع داشتن درآنها مشترک است واین البته هیچ نشانه خوبی نیست ومی رساند که سیاسیون وتریبون داران ما هنوز درک درستی از سیاست واجتماع وکار سیاسی اجتماعی ندارند .
واقعیت این است که ما درسالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلائل مختلف از جمله وجود تهدیدات داخلی وخارجی ومشکلات اقتصادی ودلائل دیگر به بازسازی ونوسازی حیات سیاسی جمعی مبتنی بر معیارهای بومی اقدام نکرده ایم.
ولذاست که هنوز بسیاری تصور درستی از کار سیاسی ندارند وگمان می کنند کشتی سیاست دائما می تواند با موج سواری و تکیه بر طوفان احساسات پیش رود درحالی که سیاست واجتماع مثل هر موضوع دیگر مهم انسانی برای پایداری وثبات محتاج به نگاه عقلانی ونظام مند است
وباید موتور محرکه ای دردرون آن باشد که حرکت مدام ومتعادل اورا تضمین کند وآن چیزی جزء بهادادن به عقلانیت جمعی در اجتماع نیست ،کار اجتماعی به خرد جمعی نیاز دارد وخرد جمعی به تعامل وتضارب آراء ،کار اجتماعی به مسئولیت پذیری جمعی محتاج است
ومسئولیت پذیری جمعی زمانی حاصل می شود که درابتدا مسئولیت ها برنامه های گروهی وجمعی بر تصمیمات حاکم باشد کار جمعی به قانون مداری وحرکت درچارچوب قانون نیازمند است وقانون مداری یعنی احترام به حقوق و وظایف همه در محدوده ای که قانون تعیین می کند
اگر به جای احساسات عقلانیت سیاسی واجتماعی حاکم بود امروز عامل همه مشکلات یک فرد شناخته نمی شد. بلکه حامیان دیروز همین فرد با مسئولیت پذیری بخشی از مشکلات را برعهده می گرفتند واز مردم عذرخواهی کرده وتغییر روش می دادند نه این که ادعایشان بیشتر شود وبرای دیگران خط ونشان بکشند .
اگر حیات سیاسی اجتماعی مادرسطح نخبگان وخواص به بلوغ وکمال رسیده بود احساس تکلیف فردی برای فعالیت مهم سیاسی کافی نبود اگر به عقل وخرد جمعی وقواعد آن معتقدبودیم به جای این که به عوض شدن شخصی به جای شخص دیگر دل خوش کنیم
به تغییر رویه ها وروش های فردمحور واحساس بنیان تن می دادیم اگر عقلانیت وحکمت سیاست ورزی در میان خواص حاکم بود دراین وانفسای مشکلات که به وضوح روشن است که کار رییس جمهور بعدی بسیار سخت است هرکسی خودرا لایق وصالح ریاست در دوره فعلی نمی دانست .
بنابراین تازمانی که نگاه خودرا به حیات اجتماعی وسیاسی تغییر نداده ایم وتفاوت های مسلم فعالیت فردی وجمعی را نشناخته وباورنکرده ایم ،تازمانی که فکرمی کنیم همواره مشکلات را دیگران به وجودمی آورند دشمنان داخلی وخارجی وما معصوم ومصون هستیم.
وروحیه مسئولیت پذیری درما نهادینه نشده تازمانی که درپندار خام هستیم که یک فرد می تواند مسبب همه خرابی ها باشد واز عوامل وعلل دیگر از جمله جهل و ظاهر بینی و زود باوری ودور شدن از عقلانیت سیاسی اجتماعی خود غافل هستیم
تازمانی به جای یافتن راه حل های منطقی برای مشکلات درپی کشف توطئه ها هستیم تا زمانی که اخلاق وقانون را برای دیگران فقط می خواهیم وخودرا فوق اخلاق وقانون تلقی کنیم وضعیت ما همین است
دولت فعلی که امروز مورد انتقاد بلکه گاه تخریب متحدان وحامیان دیروزش قرار گرفته محصول همین روش انتخاب است روشی که می خواهد با موج سواری واحساس انگیزی اهداف خود را پیش برد بنابراین اگر فقط افراد مورد نظر عوض شوند اما روش انتخاب همان روش سابق باشد نباید انتظار گشایشی داشت .