چندشب پیش فیلم محمدرسول الله رابرای چندمین بار از تلویزیون تماشاکردم درصحنه ای که صلح حدیبیه رانشان می داد یاد مسائل روز وبرخی شعارهای انقلابی گری ویاد موضع گیری های مطلق وتند ویک جانبه واحساس محوری که این روزها از جانب مدعیان مطرح می شود افتادم .
یاد حرفهای کسانی که کوچکترین سخن از تعامل وپذیرش واقعیات را سازش ونفاق می خوانند کسانی که انقلابی ودین دار بودن را تکرار مدام شعارهای تند می دانند کسانی که نه به واقعیات توانایی خود و نه هزینه های سخت وسنگینی که مردم باید برای این موضع گیری ها بپردازند توجهی ندارند.
وچشم می بندند و فقط شعار می دهند با خود اندیشیدم براستی اگر اینان درزمان پیامبر اکرم (ص) بودند در قبال صلح حدیبیه چه موضعی می گرفتند؟ و آیا اگر امروز پیامبر (ص) بود وصلحی چون حدیبیه را امضاء می کردند.
اینان چه عقیده وعملی در پیش می گرفتند؟و یا چه اتهاماتی به پیامبراکرم (ص) می زدند ؟ لازم نیست دراین باره خیلی به فرضیات بیاندیشیم درزمان پیامبر تندروانی که بعدها اتفاقا منافق وبلکه ریشه نفاق از کار درآمدند .
بر پیامبر اعتراض و بلکه تعرض و توهین کردند و پذیرش صلح با مشرکان وحذف بسم الله الرحمن الرحیم وعنوان رسول الله از معاهده را خلاف خواندند به این فراز از تاریخ توجه کنید
(پس از انعقاد قرارداد، عمر بن خطّاب که این همه سازشپذیری و کوتاهآمدن پیامبر در برابر دشمن قریشی را دیده بود، خشمگین به سوی پیامبر آمد و گفت: "مگر تو پیامبر خدا نیستی؟"
پیامبر گفت: "بله."
عمر گفت: "مگر ما بر حق نیستیم و دشمنان ما بر باطل؟"
و باز پیامبر جواب مثبت داد.
عمر گفت: "پس چرا برخلاف عزت دینمان چنین ذلیلانه تسلیم میشویم؟"
پیامبر گفت: " من رسول خدایم و از او نافرمانی نخواهم کرد و او مرا پیروز خواهد ساخت."
اما عمر همچنان پافشاری کرد و گفت: " مگر به ما نگفتی باید به زیارت خانه کعبه برویم و دور آن طواف کنیم؟"
پیامبر گفت: "همین طور است، اما آیا گفتم که امسال این کار را خواهیم کرد؟"
عمر اعتراف کرد که پیامبر چنین چیزی نگفته بود.
سپس عمر که هنوز خشمش فروکش نکرده بود، به سراغ ابوبکر رفت و همان سوالات را از او پرسید و تقریباً همان جوابهای پیامبر را از زبان ابوبکر هم شنید. وقتی که پیامبر، عمر و علی و ابوبکر و عبد الرحمن بن عوف را فراخواند تا نامشان را زیر معاهده درج کنند، عمر در سکوتی که هنوز بوی ناخرسندی از آن میآمد، معاهده را امضا کرد و رفت)
حال باید به این مدعیان دوآتشه که هر فردی را که دم از عقلانیت و واقع نگری بزند به سازش و خروج از خط انقلاب واسلام متهم می کنند ،گفت که کلاه خود را قاضی کنند وببینند موضع گیری خودتان ممکن است شبیه کدام شخصیت ها درتاریخ باشد ؟
وبه این فکر کنید که نفاق چه بسا ریشه هایی دارد که از دید ما پنهان است وتندرویی خوداز ریشه های مهم نفاق است ومراقب باشید که خود دارای صفات وزمینه های انحرافی که دیگران را به آن متهم می کنید نباشید .