بحث درباره عهد خداوند با انسان بود واین که مهم ترین خصوصیت ماه مبارک رمضان احیای روحیه پایبندی به عهد است وگفتیم گرچه در تعاملات بین انسانی به خاطر نیاز طرفین به عهد های اجتماعی چنین عهد وپیمان های منعقد می شود.
امادررابطه بین خداوانسان نیاز یک طرفه است وفایده وحکمت عهد ها احترام نهادن خداوند به آگاهی وانتخاب ومسئولیت انسان ودادن تشخص وشخصیت به اوست خداوند متعال حتی اصل ربوبیت خودرا به عهد می گذارد واز انسان درباره رب بودن خود عهد می گیرد( الست بربکم )ودرباره توحید واحکام هم این گونه است.
فایده وثمره دیگرعهدهای بین انسان وخداوند پایه گذاری اصل عهد ووفای به عهد است وقتی رابطه بین انسان ضعیف وخدای قادر متعال با عهد شکل گرفت جایگاه عهد در دیگر رابطه ها ونیاز به وجود عهدهای اجتماعی بین انسان ها روشنتر می شود.
وبا قداست وعظمت یافتن عهد ووفای به آن اصل پذیرش عهدهای اجتماعی وعمل به آنها راحتر رخ خواهد داد ومی دانیم که در زندگی اجتماعی انسانی بدون پایبندی به عهدها هیچ بنای دوام وقرار نمی یابد .
نکته مهم دیگری که در عهد بین خداوانسان وجوددارد این که خداوند متعال گرچه بی نیاز مطلق است اما خودرا دریک طرف عهد قرار داده وخود را ملتزم ومسئول دربرابر عهد خود می داند که درصورت پایبندی انسان به عهد اونیز جزای نیکو وپاسخ در خور دهد لذا فرمود (اوفوا بعهدی اوف بعهدکم به پیمان با من عمل کنید تا من هم به عهد خود وفا کنم ،40/بقره )
امادرباره کیفیت عهد خدواند وانسان همان طور که قبلا اشاره شد عهد جنبه عینی دارد به این معناکه وقتی خداوند عهدی را باانسان درمیان می گذارد وپیمانی بین خداو انسان بسته می شود این عهد فقط یک قرارداد لفظی نیست بلکه دارای حقیقت خارجی وعینی است
یعنی ساختار وجودانسان براساس آن ایجاد می شود ودوام می یابد وقتی انسان بندگی خدارا به عنوان عهدی پذیرفت یعنی انسانیت او وابسته به این بندگی است واگر از این مسیر خارج شد اصل انسانیت ازبین می رود لذا امام سجاد در دعای صحیفه فرمود:
َ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَیْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یَشْکُرُوهُ.
* وَ لَوْ کَانُوا کَذَلِکَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ فَکَانُوا کَمَا وَصَفَ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ: «إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا.»
حمد و سپاس خداوندى را که اگر معرفتِ حمد خویش را از بندگان خود دریغ مىداشت، در برابر آن همه نعمتها که از پس یکدیگر بر آنان فرو مىفرستاد، آن نعمتها به کار مىداشتند و لب به سپاسش نمىگشادند، به رزق او فراخ روزى مىجستند و شکرش نمىگفتند. *
و اگر چنین مىبودند از دایره انسانیت برون مىافتادند و در زمره چارپایان در مىآمدند. چنان مىشدند که خداى تعالى در محکم تنزیل خود گفته است: «چون چارپایانند، بل از چارپایان هم گمراهتر.»( دعای اول صحیفه سجادیه ،ترجمه آیتی )