درادامه بحث عهد ورمضان به دومین عهد مهمی که خداوند با انسان بست می پردازیم وآن عهد نپرستیدن شیطان وعدم تعهد به اوست درآیه شریفه فرمود
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ (60/ یس )
اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید، زیرا وى دشمن آشکار شماست
عهد اول پذیرش ربوبیت الهی بود وعهد دوم عبادت وبندگی نکردن شیطان ازآنجا که ساختار وجودی انسان ومیل فطری او با عبودیت وبندگی عجین است وپرستش وعبودیت ذاتی انسان است عبودیتی که هم شامل پرستش هم اطاعت می شود
وآدمی خودبه خود آدمی میل به عبودیت دارد اما ممکن است به خاطر ظاهر بینی ونفسانیت وراحت طلبی وجهالت وامثال آن دچار شبهه در معبود شود وبه جای خدای حقیقی به خدای قلابی روی آورد که همان شیطان است
از اولی ترین ومهم ترین کارهای انبیاء الهی وکتب آسمانی ودر صدرآنها قرآن کریم همین جداکردن وتمییز قائل شدن بین عبادت الهی وشیطانی وادیان الهی وشیطانی است واز این آیه شریفه وبررسی تاریخ ادیان به روشنی به دست می آید
که دشمن اصلی عبودیت ودینداری از جنس خود اوست یعنی دشمن ادیان الهی ادیان شیطانی است واین که درآیه عداوت ودشمنی شیطان درکنار عبودیت او آمده می رساند که شیطان مهم ترین دشمنیش همان ورود از راه دین وبه نام دین است
دشمنی شیطان تبدیل کردن عبودیت ودین الهی به عبودیت ودین شیطانی است که به گواه تاریخ ادیان ومذاهب شیطان دراین زمینه ازسه راه مهم وارد شده است
اول ابداع ادیان جعلی چون بت پرستی و بوداییت وجن پرستی وطبیعت پرستی وشیطان پرستی است که همه درباطن همان شیطان پرستی است
دوم ایجاد انحراف درادیان آسمانی است همان طور که در مسیحیت ویهودیت وحتی اسلام انحراف هایی را پدید آورد ه است که در مثل یهودیت ومسیحیت با تحریف کتب آسمانی ودراسلام با تحریف در برداشت و تفسیر از قرآن به انحراف مورد نظر دست یافته است
سوم کشاندن افراد در راهها وروش های شیطانی است به این معنا که اگر شیطان نتوانست در اهداف واصل واصول یک دین فرد یا افرادی را منحرف سازد از روش وراهها ی اجرایی وچگونگی دین ورزی وارد می شود وبا جذب انسان در روش شیطانی اورا به بندگی وبردگی می کشاند درقرآن هم به این موضوع اشاره شده که فرمود
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (21/نور )
اى کسانى که ایمان آوردهاید، پاى از پى گامهاى شیطان منهید، و هر کس پاى بر جاى گامهاى شیطان نهد [بداند که] او به زشتکارى و ناپسند وامىدارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما پاک نمىشد، ولى [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک مىگرداند و خدا [ست که] شنواىِ داناست.
وهمان طور که آیه صراحت دارد دراین روش شیطان در محدوده مومنان عمل می کند وبا این که افرادی اعتقاد وایمان درستی دارند امادرعمل تابع راه شیطانی می شوند و لذا در دو اقدام نخست(ابداع یا انحراف درادیان ) شیطان مستقیما ربوبیت می کند
امادر روش سوم ابتدا با تعلیم شیطانی وارد شده فردرا در جهالت علم نمای خود وارد می کند وآنگاه در نتیجه همان عبودیت را تحصیل می کند که ثمره پیروی از فردی عبودیت است چه در جهت منفی وچه مثبت
لذادر روایات آمده که توجه کنید که به سخن وگفتار وعلم چه کسی دل می سپارید وگوش می دهید که این فراگیری به معنای بندگی او ست
( پیامبر فرمود : هر کس گوش دهد به سخن گوئى بندگى او نموده پس اگر آن سخن گوى از جانب خدا باشد مستمع بندگى خدا نموده و اگر ناطق از جانب ابلیس باشد مستمع عبادت ابلیس نموده است ) (اعتقادات شیخ صدوق ره-ترجمه حسنى ص 134 باب(سى و نهم)
درنوشته بعد انشاالله روش های نوع سوم از گمراه کردن شیطانی را بیشتر بررسی می کنیم