بحث ماه رمضان که مربوط به عهدهای بین انسان وخداوند بود چند روزی به خاطر لیالی قدر وایام شهادت حضرت امیر متوقف ماند وبااین نوشته بحث را ادامه می دهیم درنوشته های قبل به دو عهد مهم بین خداوند وانسان پرداختیم
اولی عهد به پذیرش ربوبیت الهی بود ودومی عدم پذیرش عبودیت شیطان بود وتجلی عینی این دو عهد را می توان درواجبات ومحرمات دید که واجبات بازگشت به ربوبیت الهی ومحرمات برگشت به پرهیز از عبودیت شیطان دارد
لذا در قرآن هم وقتی سخن از واجبات است ابتدا اشاره به توحید وربوبیت الهی است ( انَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری (14 طه )من خداى یکتایم، معبودى جز من نیست، عبادت من کن و براى یاد کردن من نماز به پا کن
و وقتی صحبت از محرمات است موضوع شیطان وپرهیز دادن از اطاعت او مطرح می شود (یأَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ )
اى کسانى که ایمان آوردهاید، جز این نیست که شراب و قمار و بتها، یا سنگهایى که براى قربانى نصب شده و چوبههاى قرعه، پلید و از عملیات شیطان است. پس دورى کنید از آنها، شاید که رستگار شوید (90مائده )
بنابراین عهدهای الهی درقالب احکام وحلال وحرام واجب ظهور وبروز می کنند وپابندی به عهدهای الهی همان پایبندی به واجبات ومحرمات خواهد بود واز آنجا که دربحث های قبل اشاره شد که عهد وفطرت پیوند وثیق دارند
وفطرت همان اجمال وعصاره عهدهاست بنابراین می شود گفت تفصیل وتفسیر فطرت می شود همین واجبالت ومحرمات ولذا مساله فطرت فراتر از موضوع اعتقادی صرف است وشامل همه مبانی ومعارف واحکام الهی می شود
وفطرت یعنی عصاره اعتقادات واحکام وهمان طور که انسان بالفطره خداپرست وموحد است بالفطره آگاه به واجبات وحرام هاست واین اگاهی بیشتر به صورت میل ودوست داشتن واجبات ونفرت وانزجرار از محرمات دردرون او وجوددارد
فرضا انسان بالطبع از نجاسات وخوردن گوشت حیوانات حرام گوشت متنفر است ومیل به پرستش وپاکی دراو وجودارد اگرچه ممکن است درعمل به خاطر ضعف نفس وسایر دلایل به این میل باطنی پاسخ ندهد امادردرون خود انجام اعمل شایسته وپرهیز از اعمال شیطانی را دوست دارد
مثل این که بسیاری از ما ورزش را دو.ست داریم اما شاید اراده لازم برای انجام آن را نداشته باشیم خلاصه این که عهدهای الهی به صورت فطرت دردرون ما تعبیه شده واین عهدها علاوه بر جنبه اعتقادی جنبه عملی وعینی دارد.
وعهد وفطرت علاوه بر اعتقادات حوزه اخلاق وفقه را که حوزه عمل هستند نیز شامل می شود والتزام به عهدهای الهی به معنای انجام واجبات وترک محرمات است ودین داری بدون انجام والتزام عملی معنا ومفهومی نخواهد داشت .
وسخن از اعتقاد به خدا درقلب بدون التزام عملی یک گزافه گویی است و ودین داری مسئولانه اقتضا می کند که انسان در عمل به اعتقادات خود ملتزم باشد واداعای دین ورزی بدون مسئولیت وتعهد عملی لاف زنی بیهوده ای بیش نیست
و سکولاریسم وجداکردن حوزه عمل از اعتقاد وکم رنگ کردن نقش فقه در دین داری آیین ونظری شیطانی برای حذف اصل دیانت وایمان وبه فراموشی سپردن عهدهای الهی است است .