درآستانه سی وپنجمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هستیم درچنین ایامی بیشتر از انقلاب تجلیل می شود ویا حداکثر تحلیل هایی از گذشته اما کمتر به نقد حال ونسبت امروز انقلاب با آرمان ها واهدافش پرداخته می شود
درحالی که هرچه سن انقلاب بالاتر می رود واز زمان پیروزی فاصله می گیریم نیاز به نقد وبرسی وضعیت فعلی وتحلیل نقاط ضعف وقدرت بیشتر می شود و هرسال باید درکنار تجلیل اصل انقلاب به تحلیل حال بنشینیم وببینیم چه راهی را طی کرده ایم ؟
چه نقص هایی داریم ؟وچه نسبتی با انقلاب سال پنجاه وهفت داریم؟ بررسی برخی نکات و شاید نقطه ضعف ها یی که دراین سالها رخ داده می تواند مارا در اصلاح و بازگشت به اصالت انقلاب یاری کند
موضوعاتی چون چگونگی وکیمیت وکیفیت حضور مردم ، تبیین واجرای آرمان هایی چون آزدای وجمهوریت واسلامیت ،روند اجتهاد در مفاهیم انقلاب ،از جمله این نکات هستند که در چند نوشته به آنها می پردازیم
حضور مردم
محور انقلاب اسلامی حضور ومشارکت مردم از همه طبقات وگروه ها بوده است وهمین وحدت وحضور همگانی باعث پیروزی انقلاب گشت و حال باید ببینیم این حضور در چه وضعیتی قرار دارد ؟
واقعیت این است که گرچه در این چند دهه اصل حضور مردم با فراز ونشیب حفظ شده واما تفاوتهایی نیز با آن زمان کرده که باید مورد بررسی قرار داد وبه علل وعوامل آن پرداخت که چرا این حضور دچار برخی نوسانات شده است ؟
دراین جا ما به دو نمونه وشاخصه از حضور واقبال مردمی اشاره می کنیم که می تواند محکی برای سایر موارد باشد نخست حضور مردم درنمازهای جمعه است حضور مردم در نماز های جمعه به عنوان تجلی گاه حضور مردمی وانقلابی متفاوت از نماز جمعه های اوایل انقلاب است
در نمازهای آن دوره درتهران گاه قریب نیم میلیون حضور می یافتند وامروز تفاوتها کاملا محسوس است حال باید دید چرا چنین شده است ؟
همه می دانیم که رکن نماز جمعه خطیب آن است و اگر مردم سخن خطیب را حرف دل و دین و زمان خود بدانند اشتیاق به حضور دارند همچنین هرچه این اجتماعات دارای جاذبه بیشتر ودافعه کمتر باشند جمعیت بیشتری خواهند آمد
اما متاسفانه دراین سالها تریبون های نماز جمعه غالبا تک بعدی و جناحی و خالی از نقد و نظر مردم بوده است فرضا همین اخیرا نماینده دولت وریس سازمان محیط زیست علیرغم اعلام قبلی به دلایل نامعلوم از سخنرانی پیش از خطبه نمازجمعه تهران منع می شود
واین درحالی است که اقلیت فکری جامعه به اشکال مختلف از این تریبون بهره برداری می کنند وهچنین فضای نمازهای جمعه بیش از وحدت آفرینی بعضا محل ایجاد تفرقه وتشطط بوده است وهمین باعث شده چنین اجتماعاتی تقلیل یابند
نمونه دیگر حضور مردم ونمایندگان فکری سیاسی آنها در صداوسیما است در حالی که در دهه نخست انقلاب اکثریت قریب به اتفاق مردم نمایندگان فکری و سیاسی خود را در صدا و سیما می دیدند ورغبت تماشا وخط گیری از این رسانه مهم را داشتند
امروز این موضوع هم دچار تنگ نظری وانحصار گری شده ومردم کمتر صدا وسخن و نظر خود را در آن رسانه می بینند واین انحصار طلبی به گونه ای شدید است که حتی رییس جمهور به عنوان نماینده رسمی و اکثریت مردم در صداوسیما تحمل نمی شود و در مقابلش مانع تراشی می کنند
وهمین باعث کم شدن اعتماد واقبال مردم به مهم ترین رسانه کشور ورو اوردن به رسانه های بیگانه گشته است وپرواضح است که راه اصلاح به رسمیت شناختن نمایندگان فکری سیاسی مردم در نمازهای جمعه وهمچنین صداوسیما به عنوان نهادهایی مردمی وتریبونهایی عمومی و خارج ساختن انها از انحصار وجناحی بودن است
ادامه بحث را درنوشته بعدی دنبال می کنیم انشاالله