چند روز پیش دو مطلب سیاسی درباره مسائل روز نوشتم که هردو واکنش هایی را ازجانب دوستان پارسی بلاگ برانگیخت وبرخی با شدت وحدت وحرارت با نوشته ها مخالف ورزیده وگاه پا را فراتر گذاشته به تخریب شخصیتی نیز روی آوردند
وبنده البته سعی کردم همه نظرات را بدون حذف وبا پاسخی کوتاه در وبلاگ بیاورم وامروز که به نوشته ها ومجموعه اظهار نظرات وپاسخ های خود نگاهی کرذم یک جورایی دلم گرفت از خودم از جامعه فرهنگی سیاسی و..
ازآنجا که می دانستم نظر دهندگان غالبا جوان هستند و احساسی، خیلی از گفتار و رفتار آنها ناراحت نبودم اما نکته مهم تر برایم این بود که احساس می کردم این کنش ها و واکنش ها در عرصه نازلی چون یک وبلاگ آینه ای کوچک از وضع جامعه فرهنگی وسیاسی ماست
ودیدم که چقدر راحت بهم می پریم وبهم انگ واتهام می زنیم وخلاصه سرمان بادرگیری بین هم گرم است واز مسائل مهم تر وموانع ودشمنان اصلی غافل هستیم واین مساله نه امروز که سالهاست سایه سنگینش را بر سر جامعه ما افکنده است
درگیری وبگو و مگو وحذف وطرد وتکفیر وتفسیق همدیگر وچه چیزی از این بهتر می تواند دشمنان اصلی کشور وانقلاب را خرسند سازد ؟ نیروها به راحتی هدر می رود ونگاهها به غلط متوجه هدف شوم یعنی تخریب وتفرقه درونی می گردد ودشمن آسوده کارهای خودرا پیش می برد
والبته این حکایت تلخ از مهم ترین دلائل ناکامی های ما درعرصه مختلف بوده است و ما بی آنکه بدانیم کوچک و بزرگمان مسئول وغیر مسئول رسانه وسیاسی وغیره همه وهمه وارد بازی شده ایم که زمین وقاعده آن را دشمنان ترسیم کرده اند
وآن چیزی نیست جز بازی پر باخت وشکست تفرقه به مدد این تفرقه افکنی ها چه نیروهایی از انقلاب گرفته شد چه اعتبار سوزی ها شد چه خط کشی ها خیالی چه وقت وفرصت سوزی ها وچه گل به خودی زدن های فراوان ،
این البته فقط بخشی از نتایج تلخ گرفتاری در دام تفرقه افکنی وخود زنی اجتماعی ما است که کمی اندیشه به آنها بغض سنگین بردل مینشاند وهمین احساس باعث شد که کل دو نوشته را همراه نظراتش حذف کنم
البته وجود سلیقه های مختلف ونظرات متفاوت در جامعه ضروری ومفید است اما به شرطی که این کثرات در یک وحدت ومحوری گرد آیند وهمه درنهایت جهت واحدی را که همان رشد وارتقای مادی ومعنوی مردم این سرزمین است در نظر داشته باشند
و به شرطی که حرمت اخلاق ،منطق ،وحقیقت پاس داشته شود والا مباحثات به مجادله وجدلهای لفظی به جدالها وتخاصم ودشمنی بایکدیگر ونه با دشمن اصلی والبته به نفع دشمن واقعی ختم خواهد شد اتفاقی که بارها رخ داده وما عبرت نگرفته ایم
وکاش عبرت بگیریم پیش از آن که دیر شود دیر دیر