زمینه ها وبستر غیبت امام زمان علیه السلام از روز سقیفه توسط ولایت ناشناسان مهیاشد، بشری که در وحی محمدی (ص) حیاتی جدید ومبارک ومتعالی یافته بود گوهر سخن وپیام حضرت ختمی مرتبت را درک نکرد
ولایه های جاهلیت مانده درجانش نگذاشت به حقیقت ناب آیین وایمان محمدی (ص) دست یازد وعصبیت وعصیان رسوخ یافته درقلبش مانع از درک ودیدن نور ونوید ولایتی شد که خداوند با واسطه محمد(ص وخاندان مکرمش در اختیار انسان قرار داده بود
ورشک وحسادت وخو گرفتن به رخوت ونخوت ناشی از خود بینی وخود پرستی اورا از دست یازیدن به حبل متین ورهرو صراط مستقیم وهمراهی وهمگامی با (الذین انعمت علیهم) بازداشت واین شد که قوم وقبیله گرایی ومنیت های خفته درجانش اورا در سلک ضالین وبلکه مغضوبین درآورد
وچه ضلالتی بالاتر از این که در کنار کان ایمان ومعرفت وانسانیت در عهد علی ولی الله اعظم باشی واورا خانه نشین کنی وخود پرستان خائن را بر صدر بنشانی وچه غضبی بدتر از آن که فریاد چشمه طهارت زهرای بتول وبغض حسن وخون حسین را نشنوی ونبینی وحس نکنی
ودست دردست دسیسه گران اموی وعباسی وخناسان خدانشناس بنهی ودستان یداللهی اولیاء کرامت را بسته ودرزنجیر ببینی وبخواهی واین چنین شد که بشر جاهل یقین یاقوتی برگرفته از معدن رسالت را به ثمن بخس به شک وعصیان وفسق وفجور رجاله هافروخت
وانسانی که بنا بود در پرتو وحی حیات بخش وعترت محمدی نه تنها خلیفه که ولی خداشود حرمان وحیرت وغیبت را برای خود خواست وخود خواست که بین او وانوار الهی بین او وخانه های خدایی بین او ومردان ملکوتی بین او ومشکوه ومصباح وکوکب دری وشجره مبارکه و(رجال لاتلهیهم )حجاب های ظخیم غفلت وغیبت فاصله شود
واین چنین شد که جدایی خودرا از دردانه های هستی رقم زد وتقدیر انسان ناسپاس شد غیبت ،غیبت امام غیبت اسوه ایمان غیبت دلیل بودن انسان وغیبت یقین ونور وصلح وسلامت وعز ت
واین چنین شد که انسان ذلت وحیرت وتکبت گزیده ودور افتاده از کشتی نجات در ورطه تردید وتمرد ی مضاعف اسیر شد وهمداستان وبلکه زیر دستان اهل کتاب اهل تحریف وانحراف افتاد ودر رها کردن اهل ذکر واولوالعلم وپناه بردن به کعب الاحبار ها وابوهریر ه ها
ودست به دامن خدایان خرافه وخفت وغفلت شدن اورا درنهایت به برهوت هبوط وسقوط وتن دادن به حاکمیت دجاله هایی کشاند که ازانسان ابزار واشیاء می سازند وابزار را خدای انسان می کنند
واین چنین شد که در طولانی شدن غیبت ولی خدا حجاب حجیم دیگری بر حجاب های قبل افزوده شد وغرب و غرورش فاصله انسان رابا حقیقتش بیشتر کرد وخسران ناشی از سرمایه سوزی در عصر سود پرستی همه زندگی انسانی انسان را از او گرفت
که فرمود (والعصر ان الانسان لفی خسر )واما هنوز امید به بازگشت هست امید به انسان به شرطی که ایمانش را باز یابی وباز سازی کندبا تمسک به معدن علم وایمان با توسل به کلمات تامه الهی یعنی اهل بیت ( الا الذین آمنوا)
ومعنا را به اعمالش برگرداند (وعملو الصالحات )وبه فطرت حق جویی خود ار جاع کند ودراین بازگشت استقامت وصبوری ورزد و(تواصوا بالحق وتواصو بالصبر )