سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درادامه سلسله مباحث انسان و نیاز به معنا ،به منبع اصیل برطرف کننده این نیاز یعنی دین وحیانی و چگونگی پاسخ گویی دین به نیاز به معنا می پردازیم

ادیان الهی به خاطر اتصال مستقیم به  وسیله انبیاء با باطن وغیب عالم یعنی خدای جهان  غنی ترین منبع معناهستند

واساسا به پیامبران الهی از آن روی نبی گفته می شود که خبر از غیب جهان می آورند ومحور واساس غیب دو عنصر توحید ومعاد است که یکی از آغاز هستی ودیگری از انجام آن سخن می گوید

درتوحید خدا وخالق جهان وانسان شناسانده می شود  ودرمعاد غایت وهدف عالم که ختم  به عدالت می شود معرفی می شود

ومومن با ایمان به این دو اصل ازحس حیر ت وتنهایی ورها ویله بودن خلاص می شود وشالوده معنادرجانش شکل می گیرد

 طبق این دو باور جهان از مبدایی آغاز وبه مقصدی ختم می شود  باور به مبدا ومعاد علاوه بر ایمان وآرامش درونی برای انسان مسئولیت ساز است

چراکه طبق تعالیم انبیاء در این سیر از مبدأ تا معاد انسان ن و عمل واراده واندیشه او نیز دخیل است

ولازمه احساس مسئولیت تحرک وپویایی وفعالیت است بنابراین ثمره دیگری که بر درخت معنای دینی می نشیند اهتمام به عمل وتلاش وکوشش است

 واین سه امر مبارک یعنی آرامش وامنیت روحی ، احساس مسئولیت وروحیه تلاش وفعالیت همه از معنا محوری ادیان وحیانی ناشی وساری می شود

واما معنا بخشی که از معرفت به توحید سرچشمه می گیرد ابتدا درمعرفی خداوند ومبدا عالم نمایان می شود  که درمکتب انبیاء خداوند دارای اسماء حسنی وواجد  همه اوصاف واسماء کمال از علم وقدرت ورحمت وحکمت وعزت و... می باشد 

معرفت واعتقاد وارتباط و تکیه بر  چنین خدایی موجی از امید واعتماد وشور وشوق وشعور وعرفان که همه تجلیات گوهر معنا هستند در دل مومن به پا می کند

 ودر مرحله وسطح دوم معرفت توحیدی  جهان مظهر وآیت خداوند معرفی می شود  وهرچه درعالم ماده می بینیم علاوه بر مخلوق بودن نشانه ای  از خدای جهان هستند

 وتمام عالم آیات ونشانه های حقیقتی واحد والبته بی نهایت و دارای کمال مطلق است  طبق این نگاه نه تنها اصل جهان دارای معناست وختم به خدایی می شود که مستجمع معانی است

بلکه تک تک موجودا ت نیز سهمی وحظی از معنادارند و هرکدام صدفی هستند که گوهری از معنارا درخود دارد

(وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ (یوسف / 105)
چه بسیار نشانه‏هایى در آسمانها و زمین است که بر آن مى‏گذرند و از آن رخ برمى‏تابند.)

وبلکه  فراتر از آیت بودن  موجودات عالم ،همه هستی جنود وسربازان خداوند وحقیقت  مطلق هستند

(وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً (فتح / 7)
از آن خداست لشکرهاى آسمانها و زمین، و خدا پیروزمند و حکیم است.)

لذا ست که طبق منطق انبیاءکل جهان دارای شعور است چراکه جهان تسبیح خداوند می گویند وتسبیح بدون شعور ممکن نیست

(تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً (44/ اسراء)
هفت آسمان و زمین و هر چه در آنهاست تسبیحش مى‏کنند و هیچ موجودى نیست جز آنکه او را به پاکى مى‏ستاید، ولى شما ذکر تسبیحشان را نمى‏فهمید. او بردبار و آمرزنده است.)

و کوه و پرنده  همراه داوود نبی تسبیح می گویند

(وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یُسَبِّحْنَ وَ الطَّیْرَ وَ کُنَّا فاعِلینَ (انبیاء / 79)
و کوه‏ها را مسخّر داود گردانیدیم که آنها و پرندگان با او تسبیح مى‏گفتند و این همه ما کردیم.)

وسلیمان پیامبر با هدهد سخن می گوید و سخن مورچه را می فهمد

(حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى‏ وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ (نمل /18)
تا به وادى مورچگان رسیدند. مورچه‏اى گفت: اى مورچگان، به لانه‏هاى خود بروید تا سلیمان و لشکریانش شما را بى‏خبر در هم نکوبند.)

بنابراین درمعرفت شناسی دینی اجزآء عالم وموجودات هستی دارای حیات معنوی ونشانه حقیقت وهمراه وکارگزار وبنده وتقدیس گر خدای جهان هستند درچنین منظومه معرفتی تمام پیرامون انسان از معنا انباشته است

واجزای عالم هم مذکر انسان هستند وهم همراه وهمگام اودر سیر توحیدی وهم دارای شان وشکوه وهمه این ها باعث می شود که مومن به توحید در جهان هم احساس غربت وبی کسی نکند  وهم نگاهی حریصانه وسود جویانه وسلطه گرایانه بر موجودات واطراف خود نداشته باشد

این بحث ادامه دارد انشاالله






تاریخ : جمعه 93/4/13 | 2:35 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.