آقای هاشمی چندی پیش در سخنانی گفتند که جدید الاسلام ها به جان انقلاب افتاده اند واین تعبیر مباحث مختلفی را درپی داشت
وبرخی به تحلیل وتفسیر وعده ای به نقد وبرخی از رسانه ها وافراد معلوم الحال نیز به تخریب ایشان پرداختند اما آیا سخن آقای هاشمی واقعیت دارد ؟وجدید الاسلام ها چه کسانی هستند ؟
نگاهی به اوضاع سیاسی وفرهنگی ومدیریتی یک دهه گذشته نشانه هایی را آشکار می کند که حاکی ازتغییر وتحولاتی است که می تواند موید سخن هاشمی باشد دوره ای که درعرصه های مختلف فرهنگی وسیاسی ومدیریتی کسانی میدان دارشدند که غالبااز چند ویژگی مشترک برخوردارند
اول این که سابقه جندانی درانقلاب وجنگ ندارند با آن که بسیاری از آنها در زمان انقلاب وجنگ درسنی بوده اند که اگر می خواستند می توانستند فعالیت داشته ودرمیدان خطر باشند واین موضوع فقط اختصاص به سیاستمداران یک دهه گذشته ندارد
بلکه بسیاری از اهل منبر وخطابه وفرهنگ ورسانه نیز نیز دارای چنین خصوصیتی هستند وحتی برخی از افراد مطرح شده به عنوان مدافع انقلاب دراین سالها نه تنها سابقه جهاد ومبارزه ندارند بلکه گاه سوابق مخالفت با برخی فرمانهای امام رانیز در پرونده دارند
خصوصیت دوم این جریان وافراد که شهرت خودرا نیز بیشتر به این وسیله کسب کرده اند تکیه بر کار سلبی ونفی وتخریب دیگران است اینان کمتر کار ایجابی وتولیدی دارند وبیشتر نان ونام وآوازه خودرا مدیون سروصدا علیه دیگران وبه اصطلاح خود افشاگری هستند
چه درعرصه مطبوعات ورسانه ها وچه در عرصه های اجرایی وسیاسی ونتیجه کار آنهادرعمل دفع اکثری است اینان افراد وجریانات را به کوجکترین بهانه متهم به ضدیت با نظام وانقلاب وگاه اسلام می کنند وغیر خودرا ناخودی وناخالص وتوطئه گر ومنافق می دانند
خصوصیت سوم این جریان برخورد گزینشی وگاه انحرافی ومعوج با مبانی وارزش های انقلاب وامام است فرضا به آزادی که اصلی اساسی در جموری اسلامی است بهایی نمی دهند البته آزادی برای دیگران را قبول ندارند اما خودرا دراتهام زتی وتخریب جهره ها آزاد علی الاطلاق می دانند
همجنین به حقوق شهروندی وحقوق مردم اعتقاد چندانی ندارند وگاه به صراحت هم می گویند وحتی به دروغ از زبان امام نیز مطرح می کنند که جمهوریت نظام امری تشریفاتی است نه واقعی
همجنین دربرخورد با جهان نیز شعار جنگ با جهان وعدم امکان تعامل را سر می دهند وهر حرکت وعمل عاقلانه ومدبرانه را که به تنش زدایی کمک کند به عنوان خیانت وسازش به حساب می آورند البته جتالب این که درعرصه جنگ واقعی که هشت سال برکشور تحمیل شد غیبتی سئوال برانگیز دارند
خصوصیت چهارم این افراد آن است که درظاهر شعار دین داری وارزش ها واخلاق می دهند وخودرا غیور بر ارزش ها نشان می دهند امادر عمل به راحتی اصلی ترین ارزش ها ومبانی اخلاق را زیر پا می گذارند به راحتی دروغ می گویند وتهمت می زنند
و از کنار پامال شدن ارزش هایی چون چان ومال وآبروی احاد جامعه در فشارهای تحمیلی اقتصادی وغیره که بسیاری مواقع با سوء مدیریت حاصل شده عبور می کنند وگاه با برافراختن علنی پرچم تحجر و طرح این مغالطه که باید به دنبال آخرت مردم باشیم ونه دنیای آنها
افراد وجریاناتی را که با کار بین اللملی وتعامل با دنیا درصدد رفع مشکلات مردم هستند به دتیا طلبی ویا فراموشی خدا متهم می کنند این جریان البته خصوصیات دیگر نیز دارد که دراین مقال نمی گنجد
خلاصه کسانی که سابقه چندانی در انقلاب ودوران خطر ندارند امروز برسر سفره آماده نشسته وآن قدر هم زیاده خواه هستند که تاب تحمل دیگران وحتی بانیان انقلاب را درخانه انقلاب ندارند
وقصد پیاده کردن آنهارا از مرکب انقلاب وبالطبع دفع اکثری را دارند آن هم با فهم اعواجی وانحرافی وناسازگاز با مبانی امام وقانون اساسی نسبت به نظام وجامعه ومردم
واینان همان جدید الاسلام ها هستند که نتیجه عملشان تقلیل نیروها وجداکردن انقلاب ونظام از مبانی امام وبردن آن به سمت تحجر است
و البته در انتخابات 24 خرداد نه بزرگی از مردم شنیدند اما گویا نمی خواهند به این موضوع توجه کنند همجنان به کار خود مشغولند وپروژه به اقلیت درونی وانزوای جهانی بردن انقلاب را دنبال می کنند