فطر وافطار وفطرت ازیک ریشه و دراصل معنا مشترک هستند وهرسه بازگشت به آغاز وابداع ونو شدن دارند درماه رمضان مومن یک ماه روزه می گیرد وهروز از سحر تا افطار امساک می کند ودر وقت اذان مغرب خوردن ونوشیدن را آغاز می کند
وهروز درواقع تمرین وتکرار آغازی نو وبامقدمه مهم امساک وبااجازه رب وپروردگار خود است ودر عید فطر این تکرار به کمال می رسد ومومن بازگشت به فطرت وآغاز اصیل خود می کند درواقع انسان درطول سال با گناه ها وظلم هایی که می کند بر خلقت اصیل وفطرت اولیه والهی خود حجاب ها وغبارهایی می افکند
ودرماه رمضان با تمرین بازگشت به آغاز وابتداء الهی خود فطرت رادرجانش احیاء می کند وسراین که درروایت آمده صوموا تصحوا روزه بگیرید تا سلامت وصحت یابید نیز همین است که روزه گرفتن علاوه بر روان جسم آدمی را نیز به اصل اولیه برمی گرداند
اصلی که سلامت وصحت درآن نهفته است بنابراین مهم ترین ویژگی رمضان بازگرداندن انسان به اصل وآغاز پاک وبی پیرایه وجود اوست وعید فطر همان عید فطرت است وازآنجا که مقدمه این بازگشت امساک است
یعنی انتظار اجازه واذن الهی را کشیدن واز سحر تا مغرب به خاطر عدم اجازه الهی از خوردن ونوشیدن پرهیز کردن است به این مهم اشاره دارد که بازیابی فطرت الهی زمانی حاصل می شود که انسان به مدار اذن واجازه الهی برگردد
وعلت خروج از فطرت نیز نادیده گرفتن اذن واجازه الهی است انسان درطول سال درمواردبسیار خواسته یا ناخواسته محدوده اذن الهی را نادیده می گیرد واعمالی مرتکب می شود که خارج از این محدوده است
وهمین خروج از حریم اذن الهی اورا از فطرت خود دور می کند درروایات در بیان علت وجوب روزه ومدت آن آمده که وقتی حضرت آدم توصیه وفرمان الهی را در نزدیک نشدن به درخت گندم با وسوسه شیطان نادیده گرفت
واز محدوده ای که خداتعیین کرده بود خارج شد وبه درخت نزدیک شد وازآن خورد این میوه تایک ماه روز در بدن او بود وازاین روی یک ماه روزه هرسال واجب شد تا اثرآن رفع شود وبه این گونه از عمل خود توبه کند
بنابراین می شودگفت فطرت همان چکیده وعصاره اذن ها واجازه های الهی است وبازشناسی آن با تمرین امساک وتکرار آغاز با فرمان واجازه الهی محقق می گردد ونکته مهمی که از رمضان وروزه داری می آموزیم این که انسان با گناه ونادیده گرفتن اذن وفرمان های الهی از حقیقت انسانی خود وفطرت وخلقت اولیه اش دور وخارج می شود
وبه نوعی خودرا وحقیقت خودرا گم می کند لذاست که به عیان می بینیم که غیرمعتقدان به دین اصیل اعمال ورفتارشان دربسیاری مواقع بیشترین شباهت را به اعمال حیوانی پیدامی کند وبرقراری نسبت آن اعمال وحقیقت انسانی امری ناممکن می شود
ودرچهان جدید مدعی عقل وعلم هم با دورشدن از تعالیم وفرامین انبیاء بیشترین دوری از حقیقت انسانی رخ داده است هرچند درظاهر پیشرفت ورشد ورفاه مادی نصیب انسان شده اما باطن انسانی او به تاراج رفته است
همجنین به این نکته واقف می شویم که حتی عقل وعلم نیز زمانی دارای حقیقت واصالت است که درمسیر فطرت ودرجوع به فطرت الهی باشد والا جزء جهالت به بار نمی آورد وبازگشت به فطرت در معنایی وسیعتزر ودقیقتر بازگرداندن همه قواازجمله عقل به نهاد الهی وفطرت خدایی است
وجهان امروزتا به این مسیر بازنگردد وحد ومرز عقل خودرا نشناسد وموارد امساک را رعایت نکند عقل او درحد هوشی حیوانی خواهد بود نه بیشتر وپیام مهم عید فطر وفطرت همین است که انسان درپرتو تعالیم انبیاء انسان می ماند وبه انسانیت رجوع می کند والا به مقام حیوانیت تنزل خواهد کرد
همان که امام سجاد درصحیفه فرمود که خدایا سپاس تورا که توفیق وتعلیم حمد خودرا به من نمودی حمدی که باعث ارتقای انسان از مقام حیوانی به انسانیت می شود
بنابراین عید فطرت درواقع عید انسانیت وبازگشت به حقیقت انسانی است خوشا به سعادت کسانی که سلوکشان دررمضان در مسیر انسان یا انسان تر شدن بود .