ازجمله سئوالاتی که دراین سالها ذهن بسیاری از دلسوزان وعلاقمندان به انقلاب اسلامی را مشغول ساخته تخریب ها وهجمه های سنگینی است که به آقای هاشمی می شود وبرخی از جوانان ودانشجویان از خود بنده نیز این سئوال را مطرح کرده اند
واخیرا یکی از آنها می گفت حال دیگر چرا ؟وچرا بعداز انتخابات 92 ورویکرد جامعه به تفکر ونظر هاشمی باز تخریب گران دست برنداشته اند وبه کار خود مشغولند ؟اگر درسالهای گذشته بهانه شان پشت کردن مردم به هاشمی وحرف ها واندیشه هایش بود حال که مردم به او اقبال کرده اند چه بهانه برای تخریب ها دارند ؟
این سئوال مهمی است که پاسخ آن نیز احتیاج به شناخت هاشمی از سویی وشناخت عقبه تخریب گران از سوی دیگر دارد درست است که جامعه با انتخاب روحانی به هاشمی بله گفت واورا تایید کرد درست است که بیساری از پیش گویی ها وهشدارهای هاشمی دراین سالها تحقق یافت
درست که دردلسوزی وهوشمندی وجامعه وسیاست شناسی هاشمی شکی نیست و...اما این ها گرچه همان اندازه که برای هاشمی حسن است واورا محبوب مردم ساخته است باعث کینه دشمنان داخلی وخارجی از هاشمی نیز شده است
دشمنانی که زمانی از دهان جوجه مارکسیت هاباعنوان مجاهدین خلق زمانی از زبان بنی صدر بخت برگشته وزمانی از زبان گنجی وبالا خره احمدی نژاد سخن گفتند وبراین سد نستوه انقلاب با پتک تخریب حمله ور گشتند
وامروز راه آنهارا متحجران تازه به دوران رسیده مدعی ادامه می دهند غایبان دیروز زمان خون وخطر وطلبکاران امروز ، طیف های گوناگون مخالفان مخرب هاشمی که مارکسیست ها تا لیبرال ها وتا متحجران وانقلابی نمایان را دربر می گیرد و امتداد این تخریب از اول انقلاب تا کنون موضوعی مهم را می رساند
که مرتبط به شخصیت هاشمی واصل انقلاب است وآن این که قطعا هاشمی خصوصیاتی دارد که با اصل انقلاب گره خورده است وهمین باعث حقد وکینه دشمنان می شود ودراین میان یک خصوصیت اهمیت بیشتری دارد اما آن خصوصیت چیست ؟
ابتداتوجه به این نکته ضروری است که انقلاب ها دو مرحله دارند مرحله شورش وآغاز مبارزه وبعد مرحله تثبیت وماند گار شدن ونهادینه شدن انقلاب وغالب انقلاب ها در مرحله دوم شکست می خورند یعنی برای دوره تثبیت انقلابشان برنامه یا تفکر اجرایی لازم را ندارند
نمونه آن را در انقلاب های اخیر منطقه درمصر وغیره شاهد بودیم طبق این تقسیم بندی انقلابیون نیز دو دسته هستند کسانی که فقط اهل انقلاب هستند وچگونه انقلاب کردن را بلدند وکسانی که علاوه بر آن علم ودرایت حفظ وتثبیت انقلاب را نیز دارند وهاشمی دردسته دوم قرار می گیرد
ودلیل مهم دشمنی دشمنان با او بیش از هر عامل دیگر همین تفکر پویا واجتهاد سیاسی والبته انگیزه واراده اودر حفظ وتثبیت انقلاب است دشمنان می دانند که با حذف فیزیکی یا معنوی امثال هاشمی جابرای تفکرات سطحی وخام وشعاری باز خواهد شد
وبا خارج کردن انقلاب از مسیر اجتهاد پویای سیاسی ومنعطف وکار آمد آنان به مقصود ومقصد خود خواهند رسید بنابراین نباید از این تخریب ها متعجب بود و نباید از عامل اصلی وصحنه گردان تخریب یعنی دشمنان بیرونی انقلاب غافل بود
و سر و مفهوم آن جمله مهم امام درباره هاشمی نیز روشن تر می شود که زنده بودن نهضت را با زنده بودن هاشمی گره زد .