درنوشته قبل مطالبی درباره عمل صالح مطرح کردیم درادامه بااشاره به یک نکته مهم بحث را ادامه می دهیم صالح که از ریشه صلح است وقتی قید عمل قرار می گیرد
یک پیام مهم رانیز با خوددارد که عمل مومن که مورد قبول ورضای حق تعالی است درذات خود برخوردار از صلح و صفاست
واین توصیف از عمل حاوی این پیام است که مومن با عمل خوددر پرتو دین صلح وصفارادرجهان گسترش می دهد این نگاه به عمل حاکی از جهان بینی متعالی وانسانی وپراز صفا وصلح وصمیمیت اسلام است واین البته امر عجیبی نیست
وقتی درتعریف دین معصوم می فرماید هل الدین الاالحب مگر دین غیر از دوستی است ؟(تفسیر عیاشی ج 1 ص 167)
و وقتی گوهر اسلام بر محبت قوام وقرار می یابد محبت به خیرات وکمالات وکمال مطلق آن گاه عمل مبتنی برآن اصل واساس نیز در ارتباط وثیق با محبت خواهد بود ولبریز وعین صلح ودوستی وصفا خواهد بود
لذا پیامبران الهی وپیشوایان دینی که برخوردار از روحیه محبت وانسانیت وبه دنبال عمل صالح بودند بیشرین غصه را برای انسانها حتی معاندان می خوردند که قرآن نیز بدان اشاره می کند وخطاب به پیامبر اکرم (ص)می فرماید نزدیک است خودرا از غصه عدم هدایت برخی از معاندان هلاک کنی(مضمون آیه 6سوره کهف )
وبه همین دلیل است که حضرت علی (ع) روزها وبلکه طبق برخی نقل ها چند ماه جنگ صفین را به تاخیر می اندازند و می فرمایند به خدا سوگند باکی از مرگ ندارم و هر روز ی که جنگ را به تاخیر می اندازم به امید هدایت دسته ای از مردم است (خطبه 55 نهج البلاغه )
واین البته مساله مهمی است و نگاه ومعرفت مارا نسبت به دین وعمل مومنانه ارتقا می دهد و تصویری دلنشین از ایمان وعمل دینی به نمایش می گذارد و اصل واساس دین داری را بر صلح ودوستی ودرفکر نجات انسان ها بودن ونه جنگ وخشونت ودشمنی با خلق استوار می سازد
همچنین از یک سو مدعیان خشونت طلب با عنوان دینی را رسوا می سازد و دروغ باوری و دروغ گوییشان را نسبت به دین واسلام آشکار می سازد واز سوی دیگر معاندان ومخالفان بهانه جو را خلع سلاح می کند تا اتهام خشونت ودشمنی جویی را به دین ودینداران نزنند
ونکته دیگر که از وصف صالح می توان استفاده کرد درباب خودشناسی است از آنجا که عمل مقبول در قرآن مقید به صالح شده است این موضوع می تواند محک خوبی درباره اعمالمان باشد
که اگر این اعمال توانسته روحیه دوستی وصلح وصفارا درما ارتقا دهد نشانگر آن است که مقبول درگاه الهی بوده وصالح بوده است والا درعمل خود باید بازنگری کنیم
لذا کسانی که ادعای دین وایمان دارند وخشونت های زبانی وبداخلاقی ها وایجاد کیته وتفرق ودشمنی را درجامعه با عمل خوددنبال می کنند با حقیقت عمل صالح فاصله دارند
وهمچنین به این اصل مهم رهنمون می شویم که اساس دینداری وعمل مومنانه بر صلح ودوستی با سایر انسان هاست وجنگ وخشونت وخونریزی استثناء ودرمواقع ضرورت وبسته شدن همه راههای مسالمت آمیز است
درآیه شریفه سوره حجرات نیز می فرماید : اگر دودسته در داخل نظام اسلامی باهم اختلاف وتنازع داشتند سعی اولی واصلی بر صلح دادن بین دو گروه وایجاد وحدت است
واگر امکان نداشت به نفع آن که مظلوم است علیه گروه باغی وظالم موضع بگیرید وبه قتال با ظالم بپردازید ودر ادامه باز تاکید بر صلح است ومی فرماید اگر آن گروه باغی امر خدارا پذیرفت شمانیز از در صلح درآیید(مضمون آیه 9 حجرات )
ودرباره دشمنان بیرونی نیز به پیامبر دستور داده می شود که اگر دشمنان به صلح گراییدند توهم به صلح گرای وبر خداتوکل کن (انفال /61)
مخلص کلام این که استوانه واستواری اعمال فردی واجتماعی دراسلام بر صلح وصفا وانسان دوستی است واول وآخر کارها باید رجوع به این اصل کند وحتی خشونت وجنگی هم اگر رخ داد بایدباهدف گیری صلح وبازگشت بدان باشد