حکمت/ 281
لَیْسَتِ الرَّوِیَّهُ کَالْمُعَایَنَهِ مَعَ الإِْبْصَارِ فَقَدْ تَکْذِبُ الْعُیُونُ أَهْلَهَا وَ لاَ یَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَه
ُ[و فرمود:] اندیشیدن همانند دیدن نیست، چه بود که دیده ها چیزی را چنانکه نیست نشان دهد، لیکن خرد با کسی که از آن نصیحت خواهد خیانت نکند
نکات حکمت عرشیه
1- این حکمت برتری اندیشه بر حس از دیدگاه امام را می رساند با آن که در نگاه سطحی دیدن که مواجهه عینی با خارج است مهم تر از اندیشیدن به نظر می رسد اما امام برتری را به اندیشه می دهند و خطای بصری را بیشتر از خطای خردی می دانند وعمق سخن امام امروزه در زمانه وفور بیش از حد رسانه های دیداری بهتر فهمیده می شود که با وجود دیدنیهای فطراوان عمق معرفتی بشر رشد نیافته ودربسیاری موارد براحتی دچار خطا و فریب می شود
2- دقت در دو بخش حکمت یعنی بخش اول که فرمود (دیدن مثل اندیشیدن نیست) وبخش دوم که تعلیل سخن واستدلال بر ادعاست یک معیارمهم را در برخورد با روایات به دست می د هد و آن این که در مواردی که احادیث کامل در اختیار نیست و بخشی حذف شده یا بیان نشده با پیش فرض اولیه نباید قضاوت کرد ودراین حکمت اگر فرض کنیم بخش دوم نقل نشده بود بسیاری ممکن بود با ذهنیت اولویت معاینه ودیدن ، از بخش اول چنین نتیجه می گرفتند که دیدن بالاتر از اندیشیدن است چون عینی است درحالی که امام عکس ای ن پندار را مطرح می فرمایند
3- نکته بعدی نمایان بودن اهمیت والای اندیشه واندیشیدن از دیدگاه امام در این حکمت است و این می رساند که در مکتب اهل بیت عقل و خرد چه جایگاه بالایی دارد که حتی بر علوم به ظاهر یقینی مولود از حس برتری می یابند
4_ طبق این بیان امام یقین عقلی ممکن است و بلکه فراتر از یقین حسی است و حتی یقین حسی در پرتو یقین عقلی قرار و دوام می یابد این موضوع هم در مقابل اصالت حس گرایی قرار می گیرد که محصول مکاتب غربی است و هم در برابر تکیه افراطی بر اصالت ظهور هایی است که اخباریون در مقابل اصولیون مطرح می کنند