امام علی (ع)تفسیر عملی وعینی اسلام محمدمصطفی (ص)است واگر علی (ع) نبود در طول زمان ها ودر تردید افکنی مدعیان، بشر در فهم حاق دین محمد(ص) فرو می ماند
علی (ع)و سکوت وصبر ش در دوره عزلت تحمیلی ، علی (ع)و حاکمیت انسانی او در دوره خلافتش دنیایی از معرفت بر تارک تاریخ می پاشد تا بشریت قلبش مقلوب فهم های قلابی از دین نشود وقلب قرآن واسلام را بی تقلب بفهمد وبشناسد
اگر سخن علی (ع) خطاب به کارگزار ارشدش و نگاه متعالی او به انسان وحقوقش نبود، دیده ها در فضای کج تابی و کج فهمی های متعصبان در شناخت اسلام انسانی سرگر دان می ماند که فرمود :
[ مر دم دودسته اند: دسته ای برادر دینی تواند، و دستهدیگر در آفرینش با تو همانند گناهی از ایشان سر می زند، یا علتهایی بر آنان عارض میشود، یا خواسته و ناخواسته خطایی بردستشان می رود. به خطاشان منگر، و از گناهشان در گذر،چنانکه دوست داری خدا بر تو ببخشاید وگناهت را عفو فرماید، چه تو برتر آنانی، و آنکه بر تو ولایت دارد از تو برتر است، و خدا ازآن که تو را ولایت داد بالاتر، و او ساختنکارشان را از تو خواست و آنان را وسیلت آزمایش تو ساخت](نامه 53 نهج البلاغه )
اگر علی (ع) وبانگ او برافسر ارشدش اشتر نبود بشر یت درشناخت سیره حاکم اسلامی در غبار افکنی های راشدی واموی وعباسی وسایر مدعیان دچار فتنه ها وشبهه ها می شد که فرمود [ از مردم آن را از خود دورتر دار و با اودشمن باش که عیب مردم را بیشتر جوید، که همه مردم را عیبهاست و والی از هرکسی سزاوارتر به پوشیدن آنهاست. پس مبادا آنچه را بر تو نهان است آشکار گردانی و باید، آن راکه برایت پیداست بپوشانی](نامه 53 نهج البلاغه )
اگر نبود علی (ع ) وعدالت بی نظیرش در نظر وعمل
اصالت وحقانیت حقوق بالسویه مالی مردم در حکومت اسلامی پامال امتیاز طلبی عربیت متعصب ونگاه جفاکارانه اموی وعباسی وفهم معوج صفوی وامثالهم می شد که فرمود :
[اگر مال از آن من بود، همگان را برابر میداشتم
تا چه رسد کهمال، مال خدا است.](خطبه 126 نهج البلاغه )
واگر صلای رسای علی (ع)به کارگزار اجحاف گرش نبود عدالت قضایی اسلامی و اصل برابری انسان ها همه بدون ملاحظه نسب ونسبت در برابر قانون در تاریکی فروزی های رانت بازی و ویژه خواری های خود برتر بینان مدعی در طول تاریخ تا به امروز اصطلاحی ابتر وابکم می شد که فرمود :
[به خدا اگر حسن و حسین چنان کردند که توکردی از من روی خوش ندیدندی، و بهآرزویی نرسیدندی، تا آنکه حق را از آنان بستانم و باطلی را که به ستمشان پدید شده نابود گردانم](نامه 41نهج البلاغه )
اگر علی (ع)نبود قدرت طلبان مدّعی دین به جای حاکمیت مردمی دینی سلطنت مقدس را در نظر به قلب ها قالب می کردند آن گونه که در عمل چنین کردند واین آزاد اندیشی وآزادگی علی (ع) بود که باطل السحر مسحوران قدرت در طول تاریخ شد که فرمود :
[پس با من چنانکه با سرکشان گویند سخن مگویید و چونان که با تیزخویان کنند از من کناره مجویید، و با ظاهر آرایی آمیزش مدارید...
پس، از گفتن حق، یا رای زدن در عدالت بازمایستید، که من نه برتر از آنم که خطا کنم، ونه در کار خویش از خطا ایمنم، مگر که خدامرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است.]
(نهج البلاغه /خطبه 216)
خلاصه اگر علی (ع) نبود اسلام در چنبره جاهلیت نو شده بعد از پیامبر (ص)ودرتعصب عربی واشرافیت اموی وتلبیس عباسی گرفتار می شد واگر علی (ع) نبود قدرت طلبان عدالت و آزادی دینی را به مسلخ قداست ادعایی می بردند وحقوق انسان در حصار تعصب وخود برتر بینی قبیلگی یا هم قبله گی نای نفس کشیدن آزاد نداشت ودر یک کلمه اگر علی (ع) نبود شاید اسلام بود اما منهای انسان