این روزها برای رفع خستگی گاه رمان کلیدر اثر فاخر نویسنده بزرگ معاصر محمود دولت آبادی را می خوانم که نویسنده آن به زیبایی وبا قلم خیره کننده زندگی ایل های کرد خراسان در دهه بیست را روایت می کند روایتی تلخ وشیرین از زندگی سخت ودرعین حال بکر وبی آلایش ومملو از درس آموزی را ، از جمله درس صبر ومقاومت وپایداری برابر مشکلات کشنده زندگی را
از نکات برجسته رمان تصویر دقیق زندگی آکنده از تاز ها ونو هاو ارتباط مستقیم ومماس انسان با خود وطبیعت است حکایت نان داغ ساجی ،شیر تازه شتر ،آب زلال وسرشار چشمه ،وانسان های بکر واصیل وذهن هایی دور از تبلیغات رسانه هاو روایت هرچه که انسان دیروز در دمخوری با خود واقعی وطبیعت از آن برخوردار بود وانسان امروز افتاده در حصار تکنولوژی واسیر دستگاه ها ورسانه های دست ساز خود از آن ها بی بهره است
یاد شعر حکیمانه شهریار در منظومه بی نظیر حیدربابا می افتم
تمدّونون اویدوخ یالان سؤزوْنه
دروغ های تمدن بی چشم ورو
وچه راست گفت شهریار که تمدن جدید چه دروغ هایی به ما گفت واز جمله آن دروغ ها این بود که خودرا آورنده تازه ها به ما شناساند در حالی که غارتگر تازه های اصیل وحیات بخش به جسم وروان ما بود
یک بار در نوشته ای اشاره کردم بر خلاف آنچه تمدن غرب مدعی است که انسان امروز قویتر از انسان دیروز است با هزار نشانه ودلیل می توان عکس آن را گفت وضعف انسان جدید را به عیان نظاره گر بود وآخرین مورد آن که مدتی است موضوع بحث برخی محافل شده است شیوع ضعف حافظه است که به یمن وفور دستگاه های ضبط وثبت مثل موبایل وکامپیوتر ودر سایه تکیه افراطی انسان امروز به آنها افول قدرت حافظه افراد راشاهدیم
از ضعف های دیگر مثل قدرت مقاومت دربرابر بیماریها تا ضعف اراده ها وایمان می گذرم که نمود آنها نمایان است آری از مهلکات تمدن جدید برای بشر امروز در کنار ضعیف تر کردن او گرفتن تازه ها وبکر ها از حیات انسان است
امروز بشر آن قدر در طبیعت وخود فطری خود دست برده که حتی اگر کسی به دنبال انس والفت با طبیعت یا خود حقیقی اش باشد کمتر زمینه آن را می یابد که همه در تسخیر آهن وآجر وسیمان ویا امواج واصوات واقوال وتصاویر در آمده است
تمدن تکنیک زده انبوهی از تازه نماهای ابزاری در اختیار ما نهاده اما تازه های حقیقی ما را به تاراج برده است ودراین معامله پرغبن بیش از جسم البته روح ما زیان وخساران دیده است از آب ونان تازه واصیل تا اندیشه وعشق ومحبت بکر ودست ناخورده را از ما گرفته اند وکهنه هایی از خواستن وطلبیدن های ماقبل حیات انسان رشید را در زرورق هایی چشم فریب ارزانی بشر نموده اند وباید دانست که بخش مهمی از قصه نوبودن تازگی های تمدن جدید افسانه ای بیش نیست
در خبرها شنیدم که اخیرا بهای بلیط تماشای یک بازی فوتبال دراروپا سیزده هزار دلاربوده است یعنی حدود صدو پنجاه میلیون به پول امروز ما این شعبده زمانی و درفضای رخ می دهد که بشر از تازه ها وهیجانات اصیل به دور افتاده باشد ودراین خلاء برای تجربه امر به ظاهر نو وهیجانی این همه هزینه کند ولذا باید گفت دنیای امروز که در ظاهر خودرا سرمایه سالار می نمایاند بشدت دچار فقر درونی است وتنها با سحربازی هایی در صدد پوشاندن آن فقر حیاتی خود وفریب مردمان است وبس