در سریال( ولایت عشق )راوی فیلم گزارش تحلیلی می داد که مامون به هدف تحقیر امام رضا کارهایی کرد از جمله ترتیب دادن مجلس علمی ودعوت از عالمان برای مناظره باامام به خیال شکست دادن امام ودرنتیجه تنزل دادن مقام امام رضا علیه السلام
این تحلیل رانویسنده این فیلم البته از برخی از عالمان وتحلیگران معاصر گرفته است اما این نوع تحلیل از عدم دقت در احوال شخصیت هایی نظیر مامون حکایت دارد واقعیت این است که اولا مامون زیرک تر وآگاه تر از آن بود که مقام علمی امام رضا را نشناسد ومجلسی برای به اصطلاح برای کم کردن منزلت ایشان ترتیب دهد
ثانیا دراین تحلیل از این نکته بدیهی غفلت شده که بنی عباس بالاخص مامون با توجه به محبوبیت ائمه نزد مردم درصدد کسب اعتبار ومشروعیت به وسیله ایشان بودند وکم شدن منزلت امام به اعتبار حکومت خود آنها نیز لطمه می زد بنابراین مثل ترتیب دادن مجلس علمی برای امام رضا را از نگاه دیگری باید دید وفهمید
به نظر می رسد نیت مامون کاملا عکس تحلیل پیشین است مامون مقام امام رضا را می شناخت وعلاقمند به ایشان نیز بود وهمان طور که بسیاری از مورخان نوشته اند مامون شیعه بود وامام علی را بعداز پیامبر برتر از همه می دانست واحکام اختصاصی شیعه مثل جواز نکاح موقت را پذیرفته بود ولذا آن مجلس علمی را برای آشکار ساختن منزلت امام ترتیب داد
همان گونه که پیشنهاد خلافت وسپس ولیعهدی را نیز به امام داد وبه جدی بودن مامون در واگذاری خلافت کسانی مثل شیخ صدوق اشاره کرده اند* وبه همین جهات نیز مامون از امام خواست اقامه نماز فطر را به عهده گیرند یعنی همه از روی نوعی محبت واعتقاد بود اما سئوال سترگی که مقابل این تحلیل قرار می گیرد آن است که اگر چنین بود پس چرا مامون امام را به شهادت رساند ؟
درپاسخ باید گفت که بله مامون هم اعتقاد وهم علاقه به امام داشت اما به خود وقدرتش علاقه بیشتر داشت واین اختصاص به مثل مامون ندارد وچه بسا خیلی از مدعیان دین ومحبان اهل بیت کم وبیش چنین هستند البته در مثل مامون موضوع عریانتر عیان می شود
اساسا نگاه ابزاری به دین وحقیقت از این جا نشات می گیرد در نگاه ابزاری به دین واعیان دینی تا جایی که این حقایق منافع فردی را به خطر نیانداخته وهزینه چندان برای افراد ندارد محترم وخواستنی هستند اما اگر بین خود وحقیقتی از دین بنا به انتخاب باشد افراد غالبا حودرا انتخاب می کنند مامون نیز چنین بود
مامون امام را می خواست اما بیشتر از امام خود وحکومت وقدرتش را می خواست لذا امام را به نماز فرستاد اما وقتی احساس خطر برای خود وموقعیتش نمود اورا بازگرداند او مجلس علمی برای بیان عظمت امام ترتیب داد اما بعد اورا به شهادت رساند چون عظمت امام را ذیل خود وقدرت خود می خواست ووقتی حس کرد این عظمت فراتر از وجود او وقدرتش تعریف ومتتشر می شود امام را قربانی قدرت طلبی خود نمود امری که همواره اکثریت مدعیان دین در تاریخ انجام داده اند
مگر مردم کوفه با امام حسین چنین نکردند و مگر سستی مردم در اطاعت از امام علی بعد از انتخاب او ازاین روی نبود و مگرعمل صحابه پیامبر بعداز رحلت پیامبر کسی که آن همه علاقه نثارش می کردند و با وصیت او آن معامله را نمودند ازاین جهت نبود حقیقت این است که نقطه مشترک همه این رخداد ها همان نکته ای است که ابتدا به آن اشاره شد بسیاری از افراد حقایق را دوست دارند اما خودرا بیشتر دوست دارند واین خو دخواهی است که فاجعه آفرین است
این وضعیت امروز نیز کم وبیش جاری است نگاه گزینشی به دین وندیدن برخی از حقایق دینی وابزار ساختن دین درجهت منافع خود همه بازگشت به برتر ومهم تر دیدن خود از دین دارد این امر به خصوص درحوزه قدرت زمینه بیشتر ظهور وبروز دارد
لذا مثل مامون البته با درجات ضعیفتر کم نیستند وگمان نبریم مامون ها دشمنان ذاتی ائمه حق بودند نه چه بسا دوستان ضعیف النفس وخود خودخواه بودند واین اختصاص به او نیز ندارد ونظایر بسیار دارد والسلام
*عـیون اخبار الرضا،ج 2،ص 167.