در مکتب اهل بیت علیهم السلام دو اصل ارزشهای اخلاقی و حقوق و شخصیت انسان ها جایگاه ویژه ومنحصر به فردی دارند به گونه ای که خواندن و شنیدن برخی از رفتارها ی ائمه در دقت واهتمام فوق العاده وبی نظیر به شخصیت انسان ها گاه موجب حیرت می شود به عنوان نمونه در گزارشی تاریخی وروایی در باره امام صادق علیه السلام چنین می خوانیم
امام صادق (ع) ، خانواده خود را از رفتن به پشت بام نهى فرموده بود . روزى وارد خانه شد، دید یکى از کنیزان که دایه یکى از اطفال هم بود، بچه در بغل از نردبان بالا می رود. تا چشم کنیز بر امام افتاد وحشت کرد و . اتفاقاً بچه از بغل او بر زمین افتاد و در جا جان سپرد.
امام با رخسار رنگ پریده از خانه بیرون آمد و وقتى علت اضطراب و رنگ پریدگى را پرسیدند، پاسخ فرمود: اضطراب من به سبب رعب و وحشت و ترسى است که آن کنیز از من به دل دارد وامام براى جبران این معنى آن کنیز را در راه خدا آزاد ساخت و دوباره به او فرمود : ناراحت مباش! تو تقصیر نداشته اى . ](کافی کتاب حجت و مناقب ابن شهر آشوب ، ج 4، ص 274.)
در این روایت حداقل دو نکته مهم درس آموزی وجود دارد نخست این که شخصیت یک انسان حتی یک کنیز به قدری ارزشمند است که رعب ووحشت ایجاد شده در قلب او برای امام تاثر و اضطراب ایجاد می کند واین حالت واحساس حاکی از روح الهی وفوق العاده انسانی آن امام همام دارد واین هاست که این بزرگان را منزلت ویژه ای چون امامت بر انسان ها را می بخشد
دوم این که این واکنش امام روح والا وعاری از احساسات قدرت مدارانه ایشان را می رساند ودرحالی که غالبا افراد خصوصا صاحبان قدرت دوست می دارند در دل دیگران از ناحیه آنها وحشت ورعب باشد تا با اشاره ای فرمان برند واطاعت کنند اما امام صادق (ع)از این که آن کنیز وحشتی از امام در دلش بوده متاثر است یعنی ذره ای حب قدرت واحساس خود برتر بینی درآن وجود متعالی دیده نمی شود و آیا نباید انسان شفیفته وعاشق چنین بزرگوران و امامان کرامت باشد
نمونه دیگر از ارزشمندی انسان وحقوق وشخصیت او در مرام و مکتب امام بیت صداقت و انسانیت را در گزارش تاریخی ذیل می خوانیم
امام صادق (ع) دوستی داشت که همواره در محضر آن حضرت بود. روزی دوستش به غلامش گفت: ای حرام زاده کجا بودی؟
وقتی امام صادق(ع) این دشنام را از او شنید بسیار ناراحت شد. دستش را محکم بر پیشانی خود زد و فرمود: سبحان الله آیا نسبت ناروا به مادرش می دهی؟ من تو را با تقوا می دانستم ولی اکنون می بینم تقوایی نداری. دوست امام عرض کرد: فدایت شوم مادر این غلام از اهالی سند(از سرزمین هند) و بت پرست است. بنابراین ناسزا به او اشکالی ندارد.
امام صادق(ع) خطاب به آن فرد فرمود: آیا نمی دانی که هر امتی بین خود قانون ازدواج دارند؟ از من دور شو. پس از این حادثه هرگز دیده نشد که امام صادق(ع) با آن دوست باشد تا آنکه مرگ بین آنها جدایی افکند]. (
(اصول کافی، کتاب الایمان والکفر ،باب البذاءح5)
این است منش انسانی و اخلاق وحقوق محور امام صادق (ع) که اولا به انسان وجامعه و عهدها و ارزش هایش ولو آن که در قالب احکام اسلامی شکل نگرفته باشد احترام می گذارد چراکه انسان وجامعه انسانی بماهو انسان دراین مکتب متعالی ومنطق متین وانسانی ارزش واعتبار دارد
ثانیا امام علیه السلام گوهر تقوا را اخلاق انسانی می داند و دوستی وارتباط نزدیک خود با افراد را برپایه ارزش های اخلاقی واحترام به سایرین بنا می نهد و نه بر تملق ورزی وادعای مریدی یا صرف عمل به ظواهر دینی وما به عنوان پیروان مکتب امام صادق هم باید مفتخر باشیم به چنین پیشوایان والامقام وهم روش سلوک انسانی را ازاینان فراگیریم