ازجمله نکات مهم زندگی امام باقر علیه السلام عدم قیام علیه حاکم ظالم زمان خود با وجود قیام کسانی چون زید برادر امام است. این روش اما م (ع)که به جای قیام مسلحانه به کار علمی و آگاهی بخشی می پردازند یک امر مهم را نشان می دهد وآن این که در نزد ائمه اطهار آگاهی بخشی مقدم بر قیام است و وجود مقدس امام باقر(ع) دراین مسیر کوشید واما چرا آگاهی مقدم بر قیام است ؟ دلیل اول آن این است که از نظر قرآن قیام به قسط در فضای رشد علم واگاهی رخ می دهد وقیام به قسط مبتنی بر آگاهی است. که فرمود:
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَ?هَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
خدا و فرشتگان و صاحبان دانش در حالی که برپا دارنده عدل اند گواهی مى دهند که هیچ معبودی جز او نیست ; معبودی که توانای شکست ناپذیر و حکیم است .(آل عمران، 18)
طبق این آیه شریفه قیام به قسط که بازگشت به توحید دارد متکی بر علم و آگاهی است بنابراین ابتدا باید علم واگاهی در جامعه جاری شود وبا رشد آگاهی زمینه برپاداشتن قسط فراهم می شود دلیل دوم دراین مساله آن است که پایه دیگر قیام از نگاه قرآن مردم هستند و آگاهی بخشی نشان از روش مردمی اهل بیت به تاسی از قرآن و انبیاء دارد. چون در مکتب قرآن و انبیاء وامامان قیام که گوهر ومحورش قیام به قسط است باید به وسیله مردم صورت گیرد ونه به دست گروه واقلیت و افراد خاص که فرمود :
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ
همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند ، و آهن را که در آن برای مردم قوت و نیرویی سخت و سودهایی است ، فرود آوردیم و تا خدا مشخص بدارد چه کسانی او و پیامبرانش را در غیاب پیامبران یاری مى دهند ; یقیناً خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است .(حدید،25)
دراین بیان قرآنی محور قیام مردم معرفی شده اند وگرچه هدف ارسال رسل وانزال کتب عدالت وقسط است اما پایه برپایی قسط خود مردم هستند که باید قیام به قسط نمایند واین قیام مردمی نیز زمانی رخ می دهد که مردم آگاه به حقوق و وظیفه باشند وبعد خود بخواهند.بنابراین دو رکن قیام در منطق قرآن واهل بیت عبارتند از : رشد آگاهی ها وپدید آمدن خواست واراده مردمی که این نیز در فضای آگاهی جمعی رخ می دهد لذا بین دورکن نیز رکن رکین آگاهی اجتماعی است .
لذا در قیام الهی زور جایگاهی ندارد تا مردم آگاه نشوندونخواهند حتی برگزیدگان الهی دست به قیام فردی وگروهی نمی زنند البته نه ازاین روی که در نبود عِدّه وعُدّه شکست می خورند و نتیجه نمی گیرند چراکه درمکتب الهی وظیفه مقدم ومهم تر از نتیجه است بلکه از این جهت که روش روش نا پسند ونادرستی است قیام به عدل قیامی بر پایه های آگاهی و مردم است و رکن قیام مردمند و هرکس ادعایی غیر ازاین دارد از منطق اهل بیت دور است.
تحلیلی نادرست از گذشته تا امروز درباره عدم قیام ائمه اطهار مثل امام باقر وامام صادق علیمها السلام وسایر امامان بزرگوار مطرح بوده است که این حضرات نمی خواستند وارد کاری شوند که شکست آن آشکار است اما این تحلیل گران به این سئوال سترگ پاسخ نمی دهند که اگر شکست ظاهری مانع قیام بود چرا امام حسین با احتمال شکست وارد میدان شد وبه شهادت رسید؟ البته برخی خواسته اند عمل امام حسین (ع) را این گونه تحلیل کنند که در آن زمان شهادت وشکست ظاهری اثرات زیادی داشت یا این که برخی مثل نویسنده کتاب شهید جاوید مدعی می شود امام به هدف حکومت قیام نمود و احتمال شکست نیز در بدو امر چندان جدی نبود.
اما همه این تحلیل ها دارای نقد ونقص ونقض اند وحقیقت امر این است که امام حسین علیه السلام قیام کرد چون مردم از او خواستند وامام باقروامام صادق علیهما اسلام قیام نکردند چون زمینه آگاهی و خواست وهمراهی مردم به عنوان رکن برپایی قیام وجود نداشت
لذا هر روشی در قیام برای قسط در هر زمان چه در براندازی حکومت های ظالم وچه اداره حکومت صالح باید بر پایه آگاهی واراده مردم باشد وتک روی وانحصار طلبی وباند وقبیله گرایی و حذف مردم از صحنه وروش هایی چون کودتا و غلبه با زور و یا پیش بردن اهداف در فضای جهالت وعوام پروری ونادیده گرفتن آگاهی های اجتماعی وبستن منافذ آگاهی بخشی در جامعه وایجاد سانسور وطرد آگاهان همگی مردود ند و با روش ومنش و با منطق قرآن واهل بیت فاصله بسیار دارند .