سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درنوشته های قبل به دو ویژگی استبداد فرهنگی یعنی زورمداری در فرهنگ وعوام فریبی اشاره کردیم

درادامه به مولفه سوم این روش می پردازیم که اصالت نفی گرایی است درتوضیح این خصوصیت باید گفت که اساسا عرصه فرهنگ عرصه تولید فکر واندیشه وعلم است واصل درآن کار اثباتی است

و درمقابل دراستبدا فرهنگی این موضوع معکوس می شود ومتوسلان به آن درفقر فکری ومعرفتی به نفی دیگران اهتمام من ورزند وبه اصطلاح نان ونام خودرا در نفی سایرین جستجو می کنند نه اثبا ت خود وداشته های دانشی وارزشی خود

لذا مستبدان فرهنگی همواره دنبال مخالف ویا دشمن هستند و وجود مخالف و دشمن برایشان حیاتی است دشمنی گه بتوانند با نفی وطرد وتخریب او کار خودرا رونق دهند ولذا اگر دشمن ومخالفی  هم پیدانشد دشمنان فرضی ووهمی را برای  خود قرار می دهند

و این اصالت نفی ودشمن محوری دارای تبعا ت مختلف ومخربی است از جمله این که مستبدان فرهنگی همواره یک گام ازدشمن عقب هستند چراکه منتظر ظهور وبروز اندیشه وفکر مخالف هستند تا به آن حمله کنند

لذا خلاقیت فکری و نظریشان به شدت آسیب می بیند و همچنین بسیاری مواقع ناخواسته درروش ،روش دشمن را می روند چراکه به وجود آورنده فکری معمولا دیگران وحتی مخالفانش رادرروش مقلد خود می سازد

دوم این که چون بناست مخالف فقط تکذیب وتخریب شود  اگر سخن حقی هم اززبان مخالف یادشمن خارج شد مورد  انکار قرار می گیرد  لذا حق طلبی به حاشیه میرود

سوم این که همان طور که اشاره شد مستبدان فرهنگی گاه درنبود مخالف یادشمن برای تامین حیات اجتماعی خود مجبور به خلق وفرض دشمن می شوند واین عارضه آنان را از واقع گرایی به دور می کند ودچار توهما ت می سازد  وبدتر از خود آنها مخاطبان وپیروان خودرا نیز دچار این عارضه می سازند

 واثر منفی دیگر دشمن محوری بازی خوردن از جانب دشمنان هوشمند است که گاه به کمک ارضای حس دشمن طلبی اینان می آیند وبا جعل دشمن و دستاویز ساختن عده ای وسیبل قرار دادنشان درمقا بل مستبدان فرهنگی  آنها را در جدال ودشمنی بایکدیگر مشغول می سازند

 وخود آسوده اهداف خودرا پیش می برند اتفاقی که متاسفانه درجهان اسلام رخ داده وعده ای از مسلیین نادان  با مشغول شدن به تکفیر یکدیگر وجنگ وجدال باهم بهترین خدمت را به دسمن اصلی یعنی استکبار وصهیونیزم می کنند

وبالا خره عارضه ونتیجه منفی دیگر دشمن محوری ترویج خشونت های اخلاقی وزبانی وعملی در جامعه واز بین رفتن روحیه برادری وآشتی وصلح وصفاست 






تاریخ : چهارشنبه 93/3/21 | 4:6 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

گفتیم که استبداد فرهنگی برخورد زورمدارانه با مقولات فرهنگی است که دراین شیوه  سعی می شود  یابا قدرت سیاسی ونظامی موضوعات ومسائل فرهنگی حل یا حذف  شود ویا باجنگ روانی به  انزو ویا به تسلیم کشاندن افکار واندیشه ها دنبال می شود

واستبداد فرهنگی درواقع یک روش است که ممکن است با هدفی مقدس پیموده شود اماروشی غیر اخلاقی است

 همچنین استبدا فرهنگی خصوصادرنوع دوم یعنی جنگ روانی بیشتر از ناحیه افراد وجریاناتی صورت می گیرد که چه بسا قدرت سیاسی ونظامی دراختیارندارند وبه مواردی از این نوع درتاریخ معاصر اشاره شد

 درادامه به مولفه دیگر استبداد فرهنگی اشاره می کنیم وآن عنصرعوام فریبی است  دراستبداد فرهنگی با سوء استفاده از جهل عامه اهداف مورد نظر پیاده می شود واگر دراستبداد سیاسی ضعف وناتوانی مردم در احقاق حق خود زمینه ساز ظهور وبروز این نوع استبداد می شود

در استبداد فرهنگی هم جهل یا اطلاع ناقص ویانادرست بستر لازم را برای استلای استبداد فرهنگی فراهم می کند لذا در روش استبداد فرهنگی تاثیر گذاری روی مخاطب عوام بیشتر با تحریک عواطف واحساسا ت و ترزیق اطلاعات نادرست و یاناقص و مغشوش صورت می گیرد

وبه فراخور این که جامعه به جه مسائلی حساس است این روش پیاده می شود که می تواند احساسات ملی ومیهنی یا دینی ویاقومی باشد وتفاو ت مهم استبداد سیاسی وفرهنگی درآن است که دراستبداد سیاسی فرد یا جریانی برقدرت خود متکی است

و باترساندن مردم هدف خودرا پیش می برد اما مستبدان فرهنگی خودرا حامی وطرفدار مردم جلوه داده وبافریب افکار عمومی خود را دلسوز آنها و آرمانهایشان نشان می دهند و درپشت نقابهایی چون عدالت یا آزادی یا ارزشهای دیگر خودرا پنهان می کنند

 اتفاقی که درعرصه جهانی همواره شاهد آن هستیم ویک بار استالین ولنین با پرچم عدالت وباردیگر بوش واوبامابا شعار آزادی به عوام فریبی می پردازند

 ودر عرصه های مدنی نیز  کسانی  با عنوان دفاع از حقوق انسان ها و دفاع از زن وفمنیست وغیره عوام فریبی می کنند وبه ساحت دین وحقیقت چنگ می کشند وآن را ضد انسانی تبلیغ می کنند

درداخل هم به شکل دیگر برخی از این روش استفاده می کنند  فرضا  هر کسی را که سخن از حقوق وکرامت انسان گفت متهم به لیبرال می کنند  اگر ازتعامل جهانی گفت سازشگار ووابسته لقب می گیرد وقس علی هذا

همان طور که گفته شد استبدا فرهنگی دربستر جهل رشد می کند مرحوم منوچهر نوذری می گفت دردهه شصت از طرف تلویزیون به انگلیس رفته بودیم آنجا در فرودگاه وقتی از شغل ما  سئوال شد خودرا از کارمندان صداوسیمای ایران معرفی کردیم اما ماموران فرودگاه بانعجب می پرسیدند مگر ایران صداوسیما هم دارد؟

این موضوع نشان میدهد که ایران درنزد اروپایی ها کشوری عقب افتاده وبدون کمترین پیشرفت معرفی شده است واز جمله دلائل علاقه جشنواره های خارجی به فیلم هایی که فقر ونکبت را ازایران نشان می دهند همین است که درراستای عوام فریبی آنهاست

 ودرتاریخ اسلام هم شنید ه ایم که عوام فریبی معاویه کاری کرده بود که وقتی گفتند امیرمومنان در مسجد ومحراب ضرب خورد شامیان می پرسیدند مگر علی نماز می خواند ؟

متاسفانه در داخل هم گاه چنان علیه برخی تخریب وفضا سازی منفی صورت می گیرد که سئوالاتی مشابه درباره افراد مومن از ناحیه برخی عوام مطرح می شود






تاریخ : چهارشنبه 93/3/21 | 12:16 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

درچند نوشته قبل درباره استبدا فرهنگی سخن گفتیم درادامه به برخی از مولفه های استبداد فرهنگی می پردازیم

اولین ومهم ترین ویژگی استبداد فرهنگی سوء استفاده از قدرت در امور فرهنگی است یعنی به جای برخورد فرهنگی یا حتی سیاسی متناسب وقانونی با موضوعات فرهنگی ویا سیاسی برخورد زورمدارانه واستفاده ناجوانمردانه از  قدرت مورد توجه وتکیه است وقدرت هم اعم از قدر سیاسی است وبسیاری مواقع قدر ت نرم وجنگ روانی محور قرار می گیرد

لذا دراستبداد فرهنگی ترور شخصیت ها وانگ زدن وامثال آن نقش اولی رادارند وجای نقد وبرخورد فکری را می گیرند بااین شیوه به جای قول ونظر قائل ونظر دهنده مورد هدف قرار می گیرد وبه جای یافتن نقطه ضعف های یک تفکر واندیشه متفکر وطراح اندیشه مورد تخریب قرار می گیرد

و برای زمینه سازی برای اجرای روش استبدا دفرهنگی ابتدا هر نظر وسخنی ولو از موضع علمی وفرهنگی بیان شود تعبیر وتحلیل سیاسی درباره آن می شود آن هم دربدبینانه ترین نگاه وبا نیت خوانی وغیب گویی فرد ابتدا درموضع وبلکه  عنوان متهم  سیاسی می یابد وبعد آن فرد  نه نقد که تخریب می شود

ودلیل مهم متوسل شدن به این شیوه  در بسیاری موارد به خاطر فقدان بنیه علمی واندیشه ای وگریز از زحمت مطالعه وفکر و کار طاق فرسای نظری است این روش البته در ظاهر وکوتاه مدت چه بسا نتیجه لازم را برای به کارگیرندگان آن دارد وفرد صاحب اندیشه مستقل را به انزوا می کشد

اما در باطن وبلند مدت خدمت مهمی به طرف مورد حمله می نماید وچه بسا فردی که نظری مستقل ارائه داده ومورد هجمه مستبدان فرهنگی قرار گرفته با همین همجه سخن وحرفش شهرت یابد ودر تاریخ اندیشه ماندگار شود

که اگر چنین برخوردی با او نمی شد چه بسا در گمنامی کسی متوجه نظر او نمی شد درتاریخ معاصر از این موارد فراوان است و دردوره معاصر می توان حزب توده را از استادان استبداد فرهنگی وبانیان آن برشمرد که مخالفان فکری خودرا به جای نقد  آماج اتهام وتخریب قرار می دادند

وبعدها این شیوه از سوی مجاهدین خلق دنبال شد وبعداز انقلاب هم در هردو جریان چپ وراست نمودهایی از این روش را کم وبیش می بینیم ودردوره های مختلف هردو جریان به این شیوه متوسل شده اند که اوج آن البته در دوره قدر ت طرفداران مکتب ایرانی تجلی یافت

 توده ایها به مصدق  انگ انگلیسی بودن زدند و متحجران در برخورد با مطهری وشریعتی یکی را آخوند غرب زده دیگری را سنی وامثال آن لقب دادند و مجاهدین خلق  دکتر بهشتی را مرفه وطرفدار سرمایه دارمعرفی کردند

و طیف گنجی درتخریب هاشمی  او را صحنه گردان و همه کاره ومسئول همه حوادث وعالیجناب سرخ پوش لقب داد که بعد ها توسط دیگران از جریانات مختلف راهشان ادامه یافت

این نوشته ادامه دارد






تاریخ : دوشنبه 93/3/19 | 6:59 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

دریادداشت قبل درباره تحجر جدید سخنانی گفتیم درادامه به برخی از ظهورات این جریان می پردازیم جریان تحجر جدید حداقل درسه جلوه خودنمایی می کند

 اول با عنوان علمی وبه نام احیای علوم اهل بیت ومخالفت وضدیت تمام با فلسفه وعرفان دوم باعنوان فکری سیاسی وتحریف نظرات حضرت امام درباره اصول سیاست وسوم در شکل عمل سیاسی با تخریب یاران نزدیک امام وبیت معظم ایشان

در بخش اول ونمود علمی جریان تحجر جدید ،به اسم دفاع از فرهنگ وعلوم اهل بیت وقرآن به شدت علیه حکمای اسلامی از ابن رشد تا ملاصدرا وعلامه طباطبایی موضع گیری می کند

 وبا انتشار مجله وکتاب هایی البته سطحی وغیر تحقیقی درصدد تخریب یکی از پایگاهای مهم فکری وفرهنگی امام ونهضت ایشان یعنی حکمت وعرفان اسلامی است به طور خاص می توان به مجله سمات با مدیر مسئولی مهدی نصیری اشاره کرد

که هدف خودرا کوبیدن عرفان وفلسفه اسلامی می داند این نمود از تحجر جدید که متوسل به اخباری هاشده وبا تقطیع وبرخورد گزینشی با کتاب ها ونوشته های عرفا وحکمای اسلامی درصدد نفی فهم عمیق از معارف دینی و ترویج نوعی ظاهر گرایی است

نمود دوم تحجر جدید در تحریف نظرات امام وامهات مبانی سیاسی ایشان چون جمهوریت ودخالت مردم در سیاست وسرنوشت خود است در این بخش که برخی از روحانیون فعال هستند با تحریف آشکار ادعا می کنند

که امام اعتقاد عمیق به جمهوریت نداشت ونوعی ظاهر سازی باعث پذیرش جمهوریت از جانب ایشان شد که این موضوع هم تهمتی بزرگ به امام است وهم چهره ای تنگ نظرانه از نظام را ارائه می دهد دراین زمینه قبلا نوشته ای دروبلاگ حقیر ارائه شد

واما چهره سوم تحجر که چهره عمل سیاسی است از جانب برخی از به ظاهر تحلیل گران وهمچنین تریبون داران به  اضافه ونیروهای خود سر وافراطی که شناسنامه وهویت شناخته شده ندارند دنبال می شود

 اینان چهره های نزدیک به امام و بیت ایشان را آماج اتهامات قرار می دهند وهراز چند گاه با تخریب وتهتک ومانع شدن از سخنرانی واقداماتی از این دست درصدد انزوای یاران امام وبیت شریف ایشان هستند

 وجالب این که حضرت امام حکیم عارف درزمان حیات شریف خود با آینده نگری بی نظیر خود به افشاگری وشناساندن هویت واقعی این افراد  پرداخت

 وفرمود (کسانی که از من کینه دارند بعد از من این کینه خود را با حمله به اطرافیان ونزدیکانم نشان خواهند داد ،)

آنچه گفته شد اجمالی از  ظهورات مختلف جریان تحجر جدید بود توفیق شد دراین باره بیشتر سخن می گو ییم

السام علیک یا روح الله






تاریخ : سه شنبه 93/3/13 | 6:25 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

مساله تحجر از جمله موانع جدی نهضت حضرت امام از ابتدا ی شکل گیری نهضت تابه امروز بوده است جریانی که دارای ظاهری ارزشی ودینی است وشعار دفاع از دین واصول می دهد

اما باقرائت امام خمینی از دین مخالف است وآن را برنمی تابد این جریان البته همواره یک شکل ونوع نداشته است بلکه جلوه های مختلفی به خوئد گرفته است

ومدافعان وسربازان این جریان هم در دوره های مختلف متفاوت بوده اند زمانی این جریان با اصل مبارزه با رژیم شاه مخالف بود وآن را منافی تقیه وفراتر از قدرت وتوان مردم می دانست وغیراز هدررفتن خونها حاصلی برای مبارزه نمی دید

 واما بعداز پیروزی انقلاب وخصوصا بعداز رحلت امام رنگ عوض کرد ودرقالب وشکل دیگر وارد عرصه شد واین بار با شعار انقلابی گری وتند تر از انقلابیون اصیل خود حضرت امام درزمان حیات شریفشان به این مساله اشاره کردند

وفرمودند که (کسانی که تا دیروز مبارزه با شاه را حرام می دانستند حال انقلابی تر از انقلابیون گشته اند)برای اطلاع بیشتر  نگاه کنید به منشور روحانیت حضرت امام که دراواخر عمر مبارکشان نوشته وابلاغ شد

 آری متحجران عافیت طلب وتقیه پرست زمان شاه بعداز انقلاب که بر سر سفره آماده نشستند ادعای انقلابی گری کردند وتفریط دیروزشان این بار در شکل  افراط  ظاهر شد

وحتی به تعبیر امام در منشور روحانیت به روحانیون مبارز انگ وهابی وغیره زدند درهمین جا به این نکته اشاره کنم که علت این که تحجر ترسوی ضدمبارزه یک باره صدوهشتاد درجه تغییر موضع می دهد

ومدعی انقلاب وانقلابی گری وجنگ با جهان می شود آن است که چون در زمان مبارزه با شاه هزینه مبارزه را فرد مبارز باید می پرداخت وکسی که سخن از مبارزه می گفت باید آماده زندان وتبعیید وشکنجه می شد

اما بعداز انقلاب هزینه ها بردوش کشور ومردم افتاد یعنی درمبارزه جهانی تحمل تحریم وفشار اقتصادی وغیره همه را مردم باید تحمل می کردند

این جا بود که دیگر سخن از مبارزه زدن برای فرد شعار دهنده چون هزینه نداشت ودرمواردی حتی آب ونان داشت محافظه کاران دیروز مبارزتر از انقلابیون اصیل شدن وآنهارا به انواع تهمت ها متهم کردند

 والبته جریان تحجر جدید توانست در سالهای اخیر زیر لوای انقلابلی گری اهداف خودرا پیش برد ویاران اصیل وانقلابیون باسابقه را درانزوا قرار دهد

گرچه با آمدن دولت جدید برخی از پایگاههای خودرا از دست داده اما همچنان تریبون ها وامکانات مهمی  رادراختیاردارد.و قاعدان زمان مبارزه وکسانی که سابقه ای درانقلاب ودفاع مقدس ندارند امروز مدعی شده اند

وجوانان عزیز با مطالعه عمیق وهمه جانبه تاریخ انقلاب وبیانات حضرت امام خصوصا منشور روحانیت هوشیاری خودررا دربرابر این جریان باید ارتقادهند تافریب شعارها وظاهر سازی ها آنها قرار نگیرند

 توفیق شد دراین زمینه بیشتر سخن می گوییم






تاریخ : دوشنبه 93/3/12 | 12:12 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
<      1   2   3      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.